دفاع پرس گزارش می‌دهد؛

من فقط کرایه می‌گرفتم و رانندگی می‌کردم؛ نه شریک سرقت‌هاش بودم نه همدستش

در حال بردنش به دادسرا بودند که من به دنبالش رفتم او می گفت «من فقط کرایه می‌گرفتم و رانندگی می‌کردم؛ نه شریک سرقت‌هاش بودم نه همدستش؛ برای هر سرویس هم 20 تا 25 هزار تومن می‌گرفتم؛ به عنوان کرایه؛ حتی سابقه هم ندارم» حرفش تمام نشده و گفتنی‌هاش زیاده ولی او را به داخل ماشین بردند که تنگ و تاریک بود.
کد خبر: ۲۹۱۶۰۸
تاریخ انتشار: ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۲:۱۰ - 18May 2018

من فقط کرایه می‌گرفتم و رانندگی می‌کردم؛ نه شریک سرقت‌هاش بودم نه همدستشبه گزارش خبرنگار اجتماعی دفاع پرس، طرح رعد 11 پلیس پایتخت در حالی اجرا شد که 330 خرده فروش مواد مخدر و 544 سارق دستگیر شدند. یکی از متهمانی که در این طرح دستگیر شد زنی 30 ساله است که با همدستی یک مرد وسایل داخل خودرو را سرقت می‌کردند.

در گوشه‌ای ایستاده نمی‌دانم جلو برم یا نه، کمی از دور نگاه‌هش می‌کنم، شالش را با مانتو مشکی‌اش ست کرده؛ حدوداً 30 ساله‌ است؛ به اتهام سرقت لوازم داخل خودرو دستگیر شده؛ لحظه سرقت؛ خودش می‌گوید: کاری نکردم؛ فقط راننده بودم؛ همه سرقت‌ها با کامران بود که فرار کرد.

راغب به صحبت کردن نیست و به زور حرف می‌زند؛ به اطرافش نگاه می‌کند و مشخص است که کمی کلافه است؛ با کمی اصرار سر صحبت که باز می‌شود، از زندگیش می‌گوید و نحوه آشنایی با شوهرش، او می‌گوید «چند سال قبل از شوهرم جدا شدم؛ 28 سال از خودم بزرگتر بود؛ ولی کارخانه‌ داشت؛ وقتی باهاش آشنا شدم سن و سالی نداشتم؛ توی یک مهمونی با هم آشنا شدیم و بعدش هم ازدواج؛ اوایلش خوب بود؛ ولی بعدا فهمیدم مشکل اخلاقی دارد؛ رفیق باز بود و ولخرج؛ آنقدر که بعد از 4 سال مجبور شدم طلاق بگیرم»

در چند لحظه انگار تمام زندگیش را مرور می‌کند کمی اشک از چشمانش سرازیر می‌شود؛ پس از کمی سکوت دوباره شروع به حرف زدن می‌کند؛ این بار از او می‌خواهم در مورد جرمی که انجام داده صحبت کند و اینکه چطور با همدستش که حالا فرار کرده آشنا شده است؟ می‌گوید بعد از جدا شدن از همسرش با ماشین مسافرکشی می‌کرده؛ ولی کارش به همدستی با کاوه کشیده و آخر هم دستگیری.

آشنا‌یی‌ او با کاوه از تعمیرگاهی در جنوب شهر شروع شده بود؛ گاراژی که ماشینش را آنجا می‌برده تا تعمیر شود؛ کاوه هم دوست تعمیرکار همان گاراژ بوده؛ بعد از چند باری که همدیگر را دیده بودند کاوه پیشنهاد داده تا با هم همکار شوند؛ البته نه در سرقت؛ خودش می‌گوید «از من خواست تا چند سرویس وسایلش را جابجا کنم؛ اوایل خیلی سر از کارش در نمی‌آوردم؛ نمی‌دونستم چی کار می‌کنه ولی بعدا فهمیدم»

ماموری که در کنارش ایستاده به او می‌گوید که باید به دادسرا برود؛ اما من باز هم سوال دیگری می پرسم؛ «چرا همون موقع که فهمیدی کامران سرقت می‌کنه ازش جدا نشدی؟» زل زد به چشم‌هام و گفت: «خب بچه‌بازی بود! بخاطر اینکه دزدی می‌کنه باهاش قطع رابطه کنم؛ مگه نه؟» سوالش انقدر عجیب است که جوابی برای سوالش ندارم؛ فقط بحث رو عوض می‌کنم و از سرقت‌هاشون می‌پرسم.

می‌گوید: «دست فرمونم خوب بود؛ من فقط پشت فرمون می‌نشستم؛ او روی صندلی شاگرد می‌نشست و چشم چشم می‌کرد توی کوچه پس کوچه‌ها؛ 206 که می‌دید ازم می‌خواست تا یه جای خلوت بزنم کنار؛ اون پیاده می‌شد و بعد از چند دقیقه برمی‌گشت؛ با وسائل 206»

در حال بردنش به دادسرا بودند که من به دنبالش رفتم او می‌گفت «من فقط کرایه می‌گرفتم و رانندگی می‌کردم؛ نه شریک سرقت‌هاش بودم نه همدستش؛ برای هر سرویس هم 20 تا 25 هزار تومن می‌گرفتم؛ به عنوان کرایه؛ حتی سابقه هم ندارم» حرفش تمام نشده و گفتنی‌هاش زیاده؛ ولی او را به داخل ماشین بردند که تنگ و تاریک بود.

افسر پرونده‌اش می‌گوید بیشتر سرقت‌هایشان از 206 بوده؛ در خیابان‌های خلوت در سمت راننده یا سمت شاگرد 206 را خم می‌کردند و وسائل داخل خودرو را به سرقت می‌بردند. اغلب هم در غرب تهران. البته فقط 206 نبوده؛ از خودروهای دیگر هم سرقت کرده بودند؛ اغلب موارد شیشه ماشین را می‌شکستند و وسائل داخلش را می‌بردند.

انتهای پیام/ 241

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار