گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس ـ حامد افروغ؛ انقلاب اسلامی به عنوان نقطه عطف فعالیتهای اجتماعی و سیاسی ایرانیان در طول تاریخ این فلات حادثهخیز، به دلیل ابعاد بزرگ و گستره وسیعش، توقعات را در همه زمینهها از خود بالا برده است. البته همانطور که در نوشتههای پیشین اذعان شد، انقلاب اسلامی هم به مثابه اصل اسلام، یک منشور نظری و عملی برای کسانی است که میخواهند راه حق را بپیمایند، لذا از آنجا که مبتنی بر اسلام است، در ذات خود ندارد عیبی، هر عیب که هست از انقلابیگری ماست.
موضوع اینبار که در ارتباط با انقلاب بررسی میشود، ارتباط انقلاب اسلامی و فضای مجازی است. مطلبی که به محض پرداختن به آن، انواع و اقسام نظرها و سلایق جلوی چشم آدمی به خط میکند. در نگاه کلی، توجه به فضای مجازی از سه محور خارج نیست که عبارتند از:
محور الف: انسداد کامل راهها و ارتباطات در اینترنت و نظارت همه جانبه به اینترنت که نمونه عملی آن کشور چین است، کشوری که عملا با نظارت قوی و دقیق دولتش، سعی بر بستن تمامی راههای نفوذ مجازی را دارد.
محور ب: رهایی و یَلِگی فضای مجازی که ناشی از یک نوع نگاه لیبرالمسلکانه بوده و سعی در جلب همه نظرات و سلایق دارد تا سبد رای سیاسی خود را به مخاطره نیاندازد که نمونه عملی آن را تقریبا در آمریکا میتوان مشاهده کرد.
محور جیم: تعیین راهبردهای اصولی و قانونی و مبارزه با اموری که به نقض این راهبردها و اصول منجر شود که البته این همان چیزی است که برخلاف نگاه رایج دولتمردان (در عمل)، مورد درخواست رهبری نظام نیز بوده و هست.
فضای مجازی هم مانند سایر ادوات و ابزار مدرنیته، یک پدیده خنثی است که به قول اطباء سنتی اگر با مصلحش مصرف نشود موجب ضرر است و اساسا ضعف هر امری را باید با امری دیگر پوشش داد تا بشر بتواند از هر موضوعی حداکثر بهره را برای رشد و تعالی خود ببرد.
وقتی به متولیان امر مراجعه می کنیم، در مقام نظر همه ایشان را دلنگران تاثیرات و تاثرات فضای مجازی بر جامعه می یابیم و هر کدام به اندازه چندین خطبه و سخنرانی درددل از این مقوله دارند و به جا یا نابجا در مقام یک همه چیزدان به کنکاش و تشریح وضعیت فضای مجازی می پردازند اما وقتی در عمل، حتی با ارائه راهکار خواستار نظارت و تعیین ضابطه برای این دنیای بی انتهای میشویم رفتارها و عملکردها مایوس کننده میشوند.
اگر زمان ورود اینترنت به ایران را سال 68 خورشیدی در نظر بگیریم که اولین بار ایران به شبکه «بیت نت» وصل شد تا راه تحقیقات دانشگاهی را هموار کند، تا به امروز نزدیک به 30 سال فرصت داشتهایم تا با پایش و پالایش این فضا، همزمان فرهنگ ورود به این دنیا را هم جا بیاندازیم تا از کنار آن شاهد تشدید برخی آسیبهای اجتماعی نشویم و در ادامهاش هویت ملی سرزمینمان را در معرض دستبردها و یورشها قرار دهیم.
متولیان امر مشخص اند، از شورای انقلاب فرهنگی بگیر تا دولت و مجلس و مرکز فضای مجازی. آنچه که تن را می لرزاند و عرصه را بر آدمی تنگ می کند این است که مبادا این وسیله (فضای مجازی)، ابزاری باشد برای سیاسیبازی و طنازی مسئولین برای کسانی که شاید نمیدانند با تنها بودن در فضای مجازی بدون داشتن سپر ضابطه، چه اتفاقاتی ممکن است برای خودشان، باورهایشان، نسلشان و نهایتا آینده کشورشان رقم بخورد.
امروز فضای مجازی چونان پیکری تنومند و ورزیده است که بدون سر، عرض اندام می کند، گاهی سبب خیر می شود و حق را احققا می کند و گاهی سبب شر شد و حقی را سر می برد. نه آموزشی در میان است تا کاربران سره را از ناسره تمیز دهند و ضابطه و نظارتی تا بزهکاران مجازی را وادارد که قبل از ارتکاب جرم و جریحهدار کردن وجدان عمومی، از عمل خلاف خود منصرف شوند.
روشن است که این نظر به معنای نفی زحمات سربازان امام زمان (عج) در پلیس فتا و سایر قوای اطلاعاتی نیست، اما آنچه که مورد دغدغه این نوشته است، نبودن یک نظام جامع مجازی برای تعیین مسیر این فضا برای سالمسازی آن است تا از این رهآورد، مخاطرات و آسیبها را قبل از درمان، با پیشگیری سامان دهد.
انتهای پیام/ 112