گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس - رسول حسنی؛ «نرگس آبیار» پس از سه تجربه قابل اعتنا در «اشیا از آنچه در آینه میبیند به شما نزدیکتر است»، «شیار ۱۴۳» و «نفس» با چهارمین اثر خود، «شبی که ماه کامل شد» به جشنواره سی و هفتم فجر آمده است. فیلمی متفاوت و قابل بحث که تهیهکنندگی آن را «محمدحسین قاسمی» عهدهدار بوده است.
«شبی که ماه کامل شد» علاوه بر اکران در چند سانس فوقالعاده، در میان ۱۰ فیلم برتر از نگاه تماشاگران نیز قرار گرفته است.
فیلم روایت ازدواج «عبدالحمید ریگی» برادر «عبدالمالک ریگی» سرکرده گروهک تروریستی «جندالله» با «فائزه منصوری» است که پس از ازدواج به پاکستان فرار میکنند، در این سفر برادر فائزه «شهاب منصوری» توسط عبدالمالک ریگی کشته میشود.
صحبت کردن درباره آخرین ساخته آبیار کمی دشوار است. از یک سو با فیلمسازی روبرو هستیم که به سوی ساخت فیلمی حادثهای رفته که چون آثار پیشینش وجه زنانگی اثر یکی از مولفههای مهم فیلم اوست و از سوی دیگر جسارت قابل تقدیری از خود نشان داده است. تا این جای کار «شبی که ماه کامل شد» نسبت به فیلمهای جشنواره سی و هفتم فجر چنان بالاتر قرار دارد که قابل مقایسه با آنها نیست.
با وجود آثار مستهجن و مبتذلی، چون «بنفشه آفریقایی» و فیلم پردهدر و وقیحانهای، چون «درخونگاه» دیدن فیلمی، چون «شبی که ماه کامل شد» ما را مطمئن میکند که در نظام جمهوری اسلامی در حال دیدن فیلم هستیم. آبیار با همه ضعف و قوتش در این فیلم نشان داد اگر بهشت زهرای فیلم درخونگاه بزرگ و بزرگتر میشود به خاطر سایه شوم اسلحهای است که عقبهاش در آن سوی مرزهاست. نکتهای که سیاوش اسعدی نمیتواند درک کند، نمیتواند چون صراحتا و بدون هیچ شرمی دفاع مقدس را زیر سوال میبرد. او و برخی کارگردانان «بنیصدرمسلک» سینمای ایران قطعا نمیتوانند «شبی که ماه کامل شد» را ببینند. آبیار از موضوع امروز ما گفته است و نه داستانی در دل تاریخ جنگ تحمیلی که بسیاری از فیلمسازان ما با آن موضع دارند. نرگس آبیار در «شبی که ماه کامل شد» فلسفه دفاع مقدس را تشریح کرد البته اگر چشم بینایی وجود داشته باشد.
مهمترین مخاطب «شبی که ماه کامل شد» امثال کارگردان فیلم «درخونگاه» است تا بداند فرق بین جنگ و دفاع چیست. آبیار به راحتی میتوانست با یک فیلمنامه سادهتر و درونمایه عشق ممنوعه و خیانت و پز روشنفکرانه یکی از همان آثار بفروش عافبتطلبانه را بسازد و با خیال راحت به فیلم بعدیاش فکر کند، اما او با پرداختن به موضوع زندگی «عبدالمالک ریگی» سرکرده یکی از گروهکهای تروریستی و تکفیری شرق کشور، وارد میدان نبردی شد که هیچ فیلمساز مرد دیگری چنین حمیتی نداشت. از همین جای کار پیداست که آبیار باید تیع تیز چشم و زبان و قلم سلبریتیهایی را تحمل کند که برای مرگ تروریستها پیام تسلیت صادر میکنند.
«شبی که ماه کامل شد» نه استراتژی نظام و نه سفارش حاکمیت است. این فیلم دادخواهی علیه تروریسم است که حادثه تاسوکی قلم کوچکی از آن است. پرداختن به موضوع جندالله اقدامی دیرهنگام، اما قابل تقدیر است. این موضوع چنان مهم و قابل طرح است که فقط با «شبی که ماه کامل شد» جبران نمیشود. آبیار تنها، روشن کننده راهی بود که فیلمسازان کارکشتهتر مدعی باید میرفتند. از همین جهت است که چنین اثری از آبیار انتظار نمیرفت. در واقع آبیار در این بازار عافیتطلبیها و راحتگزینیها خطشکنی است که به میدان رزم زده است.
«شبی که ماه کامل شد» به لحاظ فرم نیز اثری قابل توجه است. این فیلم به دلیل صحنههای متعدد اکشن و ضرباهنگ سریعش میتوانست کارگردان را به دام اغراق بیاندازد، اما آبیار مرعوب این وجه فیلم خود نشده و با کارگردانی درست صحنههای اکشن و تدوین آنها، فیلم را از افتادن به ورطه کلیشه نجات داده است.
ساخت فیلم در پاکستان به دلیل شرایط ویژهای که دارد کار آسانی نیست. حضور در این فضا برای هر کارگردانی میتوانست هراسآور باشد که آبیار با تسلط بر این هراس از عهده آن بر آمده است.
با وجود این صحنههای اکشن و خشونتی که در فیلم میبینیم، اثر، وجه زنانگی خود را حفظ کرده است. به تعبیری «شبی که ماه کامل شد» یک داستان زنانه و نه فمنیستی در دل خشونت است. خشونتی که در بطن فیلم جاری است به طبیعت داستان برمیگردد چرا که با تروریسم روبهرو هستیم و ابدا تحمیلی نیست. برای همین هم وجوه زنانگی و خشونت اثر، باورپذیر شدهاند.
عمدهترین مشکل اثر، زمان طولانی آن است که در تدوین مجدد میتواند رفع شود. «شبی که ماه کامل شد» فیلم تلخی است که باید تلخی آن را تحمل کرد، اما این حجم از تلخی که در عمق فیلم وجود دارد، در کنار زمان طولانی فیلم ممکن است مخاطب را دچار خستگی کرده و به پیام مهم فیلم ضربه بزند. غیر از این نکته «شبی که ماه کامل شد» ضعف اساسی در ساختار خود ندارد.
انتهای پیام/ ۱۶۱