شهادت فرمانده لشکر در دجله؛

تسخیر بزرگراه بغداد به بصره هدف اصلی عملیات بدر بود

هدف عملیات بدر تسخیر بزرگراه بغداد-بصره بود که محور ارتباطی حیاتی بین این دو شهر بزرگ محسوب می‌شد. هدف دیگر آن، عبور از رودخانه دجله بود که عملا شهر بصره را از باقی عراق جدا می‌کرد و همچنین ضربه روانی بزرگی برای نیرو‌های عراقی به‌شمار می‌رفت و این عملیات مشابه عملیات خیبر بود.
کد خبر: ۳۳۶۴۱۴
تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۸:۵۰ - 10March 2019

از بدر تا شهادت فرمانده//////////////////////////////////////////////////به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عملیات غرور آفرین بدر در اواخر اسفند سال 1363 در منطقه هورالهویزه در شرق رود دجله با هدف دستیابی به جاده العماره بصره و تسلط بر شرق دجله همراه با انهدام نیرو با حضور گسترده یگانهای سپاه و بسیج با همکاری ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام شد که طی آن تنی چند از سرداران رشید سپاه از جمله شهید مهدی باکری جان خود را فدای اسلام و ایران کردند.

«حجت‌الاسلام ‌هاشمی ‌‌رفسنجانی»‌ فرمانده‌ عالی‌ جنگ از فرماندهان جنگ خواسته بود یک عملیات پیروز انجام دهند تا جنگ را ختم کند. او معتقد بود جهان آماده است تا کنار رفتن صدام را بپذیرد. وی همچنین عملیاتی را مناسب می‌دانست که از «خیبر» موفق‌تر باشد.

امکان عملیات در زمین‌های باز وجود نداشت، چرا که ایران از نظر زرهی در وضعیت خوبی قرار نداشت و برعکس، عراق، قوای زرهی بسیار قدرتمندی را تدارک دیده بود. «هور» از هر نظر خصوصا شناسایی‌هایی که انجام شده بود، برای عملیات مناسب‌تر و عاقلانه‌تر بود. اگر چه عراق در منطقه هور هم هوشیار شده و موانع زیادی را در آن ایجاد کرده بود.

محسن رضایی درباره اوضاع آن روزها می‌گوید: ما به هر قیمتی می‌بایست می‌جنگیدیم. ترمز در جنگ، فرو رفتن در یک منجلاب را به دنبال داشت.

هدف عملیات بدر تسخیر بزرگراه بغداد-بصره بود که محور ارتباطی حیاتی بین این دو شهر بزرگ محسوب می‌شد. هدف دیگر این عملیات، عبور از رودخانه دجله بود که عملا شهر بصره را از باقی عراق جدا می‌کرد و همچنین ضربه روانی بزرگی برای نیروهای عراقی به‌شمار می‌رفت.

این عملیات مشابه عملیات خیبر بود؛ غیر از اینکه برنامه‌ریزی مفصلی برای آن انجام شده بود. کشورمان برای این عملیات از صد‌هزار نیروی عملیاتی با پشتیبانی ۶٠هزار نیرو ذخیره استفاده کرد. نیروهای ایرانی با ارزیابی نیزارها نقاط مناسب برای استقرار تانک‌هایشان را شناسایی کرده بودند. در این عملیات، ایرانی‌ها برای گذر از نیزارها از پل‌های شناور استفاده می‌کردند و نیروهای داوطلب بسیج را به سلاح‌های ضد تانک مجهز کرده ‌بودند.

عملیات بدر در کجا بود؟

منطقه عملیاتی بدر، کوچک ‌تر از منطقه عملیاتی خیبر بود که سال قبل از آن انجام شد. قرار بود عملیات بدر در غرب هورالهویزه که از شمال به ترابه و از جنوب به القرنه و فرات و کانال سوئیب محدود می‌شد، انجام شود. قسمتی از این منطقه به عرض ٢ و طول ٩‌کیلومتر خشکی بود و بقیه را آب هور پوشانده بود. هورالهویزه در شرق و هورالحمار هم در غرب این منطقه بود. جاده العماره-بصره و رودخانه دجله هم از این محدوده می‌گذشت.

زمین عملیات را به دو قسمت تقسیم کرده بودند که قرارگاه نجف در شمال و قرارگاه کربلا در قسمت جنوبی وارد عمل می‌شد. قرارگاه نوح هم باید در ادامه، کانال سوئیب را منفجر می‌کرد تا آب به سمت بصره، رها شود. قرارگاه‌های ظفر و نجف٢ هم مأموریت فریب و احتیاط را داشتند. هدف نهایی عملیات هم قطع جاده العماره-بصره بود.

راهبرد عملیات

قرار بود رزمندگان از دو نقطه هور به‌صورت ضربتی بگذرند و چند پاسگاه مرزی و خط دفاعی عراق را نابود کنند. سپس از جایی که عرض رودخانه دجله کم است، رد شوند و به جاده العماره-بصره برسند. بعد در طول جاده پخش شوند تا هم بر هور و هم بر جاده مسلط باشند. اگر این کار با موفقیت انجام می‌شد، چهار تیپ تازه‌نفس آماده بودند تا شبانه با بالگرد شینوک به این جاده منتقل شوند. بعد از آن هم نیروها می‌توانستند به‌سمت جنوب (بصره) یا شمال (العماره) پیشروی کنند.

رمز موفقیت عملیات هم در ضربتی‌بودن و سرعت آن بود

عملیات بدر در ساعت‌٢٣ روز ١٩‌اسفند ماه سال‌۶٣ با رمز «یا فاطمه‌الزهرا(س)» شروع شد. رمز موفقیت عملیات هم در ضربتی‌بودن و سرعت آن بود، اما از همان ابتدا، مشکلات، یکی پس‌از دیگری رخ نشان داد. در بعضی محورها خط به‌راحتی شکسته شد و حتی برخی رزمندگان از دجله هم عبور کردند اما در بعضی دیگر، رزمندگان با مقاومت سرسختانه عراقی‌ها روبه‌رو شدند. بعضی جاها هم کمبود قایق و امکانات، باعث تأخیر در رسیدن نیروها شد.

عدم پشتیبانی کامل عملیات

قبل از عملیات بدر، تعدادی از مسئولان هم با فرماندهان سپاه جلسه گذاشته بودند و می‌خواستند عدم موفقیت سپاه را در مدیریت فرمانده‌اش یعنی محسن رضایی، تعریف کنند. همین اقدامات، توان سپاه را از داخل هم به ضعف کشاند. همین بود که در طراحی عملیات بدر، روی لشکر 27 محمد رسول الله (ص) و تیپ سید الشهدا(ع) که شامل نیروهای تهران بودند، حساب کرده بودند اما آنها در شب عملیات، پای کار حاضر نشدند.

عمق اختلافات به روابط بین سپاه و ارتش به تعیین فرماندهی عملیات از میان یکی از آن‌ها هم کشیده شد. علی صیاد شیرازی که قرار بود از طرف ارتش، با سپاه هماهنگ بوده و عمل کند، از عدم پشتیبانی کامل این عملیات از سوی‌ هاشمی‌رفسنجانی تعجب کرده بود و حتی موضوع را با محسن رضایی در میان گذاشت تا قبل از آغاز عملیات، این مسائل حل شود.

نتیجه عملیات

دشمن بی‌سابقه‌ترین بمباران شیمیایی‌اش تا آن زمان را در بدر انجام داد. آن‌ها که از نظر کیفی، توان تقویت نیرو‌هایشان را نداشتند، با تجهیزات شیمیایی ضعفشان را جبران کردند. عراق در این عملیات، بارها از سلاح‌های شیمیایی استفاده کرد. خلبانان عراقی با بالگردهای ساخت شوروی، فرانسه و آلمان، بمب‌های گاز را که تازه در کارخانه سامرا و سلمان پاک تولید شده بودند، روی نیروهای ایرانی می‌ریختند. رزمندگان ما هم که آماده این حملات نبودند و تجهیزات لازم را به‌همراه نداشتند، به‌شدت آسیب می‌دیدند و بسیاری از آن‌ها قبل از اینکه به مراکز درمانی برسند، به شهادت می‌رسیدند. به‌رغم ایستادگی بی‌نظیر نیروهای ایرانی در‌مقابل دشمن، این حملات شیمیایی کار خود را کرد و عملیات بدر را به نتیجه‌های از‌قبل‌تعیین‌شده نرساند. در‌کنار سایر نیروها، یکی از لشکرهای حاضر در عملیات بدر، لشکر‌٢١ امام رضا(ع) بود.

شهادت مهدی باکری

مهدی باکری، فرمانده لشکر 31 عاشورا (آذربایجان) و نیروهایش که از دجله هم گذشته بودند، در محدوده‌ای به نام کیسه‌ای محاصره شدند. از قرارگاه به نیروهای باکری دستور دادند اگر شده دست و پای او را ببندند و به عقب منتقلش کنند اما او قبول نکرد و همانجا ماند. یک نفر در این میان، آنقدر التماسش کرد که حاضر شد سوار قایق شود اما هنوز راه نیفتاده بود که از آن پیاده شد. حال عجیبی داشت. وسایل جیبش را خالی کرد و یک تفنگ برداشت و شروع کرد به تیراندازی و جنگیدن تا اینکه یک تیر به پیشانی‌اش خورد. پیکر او را به قایق آوردند تا زیر آتش سنگین متلاشی نشود اما قایق، با گلوله آر پی جی یک عراقی، آتش گرفت و مهدی باکری هم درون آن سوخت و به دجله پیوست.

انتهای پیام /251

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار