تهاجم رسانه‌ای بولتون

فعالیت رسانه‌ای جان بولتون در روز‌های اخیر یادآور عملکرد رسانه‌ای حکومت جورج بوش در دوران قبل از تجاوز امریکا به عراق است؛ زمینه‌چینی مشابه، ولی در شرایط متفاوت.
کد خبر: ۳۴۶۶۵۲
تاریخ انتشار: ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۳:۰۰ - 17May 2019

تهاجم رسانه‌ای بولتونبه گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس به نقل از اعتماد، فعالیت رسانه‌ای جان بولتون در روز‌های اخیر یادآور عملکرد رسانه‌ای حکومت جورج بوش در دوران قبل از تجاوز آمریکا به عراق است؛ زمینه‌چینی مشابه، ولی در شرایط متفاوت. تکرار یک سناریویی که بانگ رسوایی‌اش به گوش جهانیان رسیده. یک تلاش دیگر برای ایجاد فضای ملتهب و فوکوس روی ایران به عنوان «یک تهدید». حس دیوانه‌وار بولتون و پمپئو در ارایه تصویری وارونه و آشفته از ایران البته ریشه در تاریخ نه‌چندان طولانی امریکا دارد. پس از گذشت بیش از چهل سال از خاتمه جنگ ویتنام، امریکا همچنان تصویر ویت‌کنگ‌های کمونیست بی‌خدا را روایت می‌کند، بی‌آنکه به این سوال ساده پاسخ بدهد که در ویتنام و در خاک یک کشور دیگر- اگرچه کمونیست- چه می‌کرده؟ یا همین الان در افغانستان و عراق چه می‌کند؟ گویی آن امریکای‌هایی که به ترامپ رای دادند، سوال نمی‌کنند چرا ایران؟ این «چرا» اکنون به هر دلیلی در ذهن اغلب امریکایی‌ها غایب است. امریکایی‌ها سیاست را نیز به مانند ساندویچ مک دونالد مصرف می‌کنند و تفاله‌اش را دور می‌اندازند. یک ماه قبل از حمله نظامی امریکا به عراق، دیک چنی، معاون رییس‌جمهور در شبکه خبری ان‌بی‌سی عملیات روانی دروغ راه انداخت. او در جمع خبرنگاران به تلاش‌های عراق برای خرید تجهیزات لازم جهت خرید اورانیوم با هدف ساخت بمب اتمی اشاره کرد. این تنها چنی نبود که این ادعا را بیان کرد، روزنامه نیویورک‌تایمز در گزارشی از تلاش عراق سخن گفت و خانم رایس، مشاور وقت امنیت ملی امریکا این اظهارات را تایید کرد. جودیت میلر و همکارش مایکل گوردمن از نیویورک تایمز در گزارش مفصل خود از اتمی شدن عراق سخن گفتند و این داستان سراسر تخیلی را در رسانه‌های انگلیسی‌زبان منتشر کردند تا زمینه اشغال نظامی عراق را فراهم آورند. اکنون پس از سال‌ها ویرانی و تخریب و ...

کشته شدن نزدیک به 650 هزار عراقی، سیاستمدارانی، چون بلر و خبرنگاران فریب‌خورده و فریبکاری، چون میلر در کمال بی‌شرمی به دروغ خود اعتراف می‌کنند.

دروغ و فریب دو ابزار فشار علیه ایران است و هر چقدر دروغ‌ها بزرگ‌تر باشند و بیشتر تکرار شوند، پس از مدتی به صورت بخشی از باور عمومی درمی‌آیند. در اجرای سیاست فشار علیه ایران، ترامپ ابتدا سپاه را در فهرست تروریستی قرار داد و سپس ایران را مسبب قتل ششصد و هشت سرباز امریکایی در عراق دانست. این اتهام چنان مبهم و بی‌پایه بود که صدای برخی خبرنگاران امریکایی را حتی درآورد. اتهام دیگر آرایش جنگی علیه امریکا در خلیج فارس است. بولتون، مشاور امنیت ملی امریکا یازده روز پیش در بیانیه‌ای به اعزام ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن به منطقه به دلیل تهدید‌های ایران در حمله به منافع امریکا اشاره کرد. خانم باربارا استر از سی‌ان‌ان با نقل گفته مقام‌های امریکایی، به هشدار نیرو‌های امنیتی درباره خطر حمله نیرو‌های ایرانی علیه نیرو‌های امریکایی در سوریه و عراق سخن گفت.

شبکه ان بی‌سی نیز در گزارش مبهمی به‌طور سربسته ایران را متهم کرد که در حال انتقال موشک‌های خود به آب‌های منطقه خلیج فارس است. اطلاعاتی که بولتون، سی‌ان‌ان، ان بی‌سی و سایر منابع امریکایی از تهدید ایران علیه امریکا می‌زنند، در قالب عباراتی، چون «حدس زده می‌شود»، «پیش‌بینی می‌شود»، «برآورد می‌شود»؛ بیان شده است. موضوع مضحک دیگر، نقش ایران در قتل نیرو‌های امریکایی است که در رسانه‌های امریکایی دست به دست می‌شود و هیچ رسانه‌ای نمی‌پرسد مدرک چیست؟ مدرک فقط برآورد و حدس و گمان بلکه دروغ سازمان‌های اطلاعاتی امریکا است؛ همان سازمان‌هایی که از تلاش عراق برای ساخت بمب اتمی نوشتند. اگر منظور مقام‌های امریکایی این است که ایرانیان برای استقرار موشک در خاک خود حق انجام این کار را ندارند، این سخنی بر پایه فهم غلط از مبانی مشروعیت و تمامیت ارضی یک کشور صورت می‌گیرد. این مشکل ایران نیست که اطراف آن ده‌ها پایگاه نظامی امریکا مستقر و بیش از 100 هزار نیروی امریکایی در منطقه وجود دارند. ایران موشک‌هایش را هر جا مستقر کند، امریکایی‌ها آنجا مستقرند. در اینکه جنگی اتفاق نمی‌افتد تردیدی نیست، اما امریکا با گسترش جنگ رسانه‌ای در پی آن است که رفتار پر از دروغ و تناقض خود را سرپوش بگذارد. آوردن ناو هواپیمابر، بمب‌افکن بی‌52، بیمارستان صحرایی و ... به منطقه، وضعیت را حساس‌تر و خطرناک‌تر می‌کند و این به نفع هیچ طرفی نیست. اما یادمان باشد که بیشتر این تحرکات برای یک تهاجم رسانه‌ای است نه چیز دیگر.

انتهای پیام/ 241

نظر شما
پربیننده ها