نامه‌ عاشقانه شهید لاجوردی از زندان

نامه‌های شما آنقدر برایم صفابخش است که می‌تواند مقداری از رنج دوری شما را جبران نماید. یک دنیا زیبایی و شیرینی و نیکی و خوبی را برایم به ارمغان آورد.
کد خبر: ۲۸۹۶۸
تاریخ انتشار: ۰۱ مهر ۱۳۹۳ - ۱۳:۱۳ - 23September 2014

نامه‌ عاشقانه شهید لاجوردی از زندان

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، نامهای از شهید لاجوردی که در سال 52 از زندان مشهد برای همسرش فرستاده است.
متن نامه به شرح زیر میباشد:

عزیزم، مهربانم، همسر تنهای تنهایم!
سلام علیکم
سلامی گرم به یگانه شریک و سهیم زندگیم، بر آن کس که بار سنگین تربیت فرزندانم را با آغوش باز توأم با احساسات و عواطف مادرانه بر دوش پرتحمل صفا، وفا، محبت ومهمتر از همه بر دوش پرتوان تعهدات انسانی میکشد و اجازه نمیدهد چهره کریه خستگی و ملامت حتی برای لحظهای در صحنه زندگی پرمسئولیتش ظاهر شود.
سلامی با یک دنیا شور و شعف که منبعث از قدرت روحی و احساسات انسانی شماست، بر شما، شمایی که با خط مشی صحیح و اسلامی زندگیتان خطوط حرکت فرزندانم را ترسیم میکنید و راه مستقیم سلامت زیستن، انسانی زندگی کردن، اسلامی فکر کردن و خدایی عمل کردن را به فرزندانم با رفتار، کردار، اقوال و اعمال صحیح مذهبی تان نشان میدهید. هر گاه نامهای از شما و فرزندان شیرین تر از جانم بدستم میرسد هر کاری دارم زمین میگذارم و نامه شما را میخوانم.
نامههای شما آنقدر برایم صفابخش است که میتواند مقداری از رنج دوری شما را جبران نماید. یک دنیا زیبایی و شیرینی و نیکی و خوبی را برایم به ارمغان آورد.
یک دنیا احساس غرور میکنم و خدا را شاکرم که چنین فرزندانی به من عنایت فرموده که نامههایشان مزین به آیات قرآن و احادیث معصومین علیهم السلام میباشد. چندین روز و چندین شب در انتظار بودم، چشم به راه، گوش به زنگ تا شاید کسی مرا صدا زند و نامهای از شما بدستم دهد. بالاخره دیشب هنگام رفتن به سالن غذاخوری انتظارم پایان یافت و برادری از برادرانم نامه شمارا بدستم داد.
پشت پاکت را چندین بار خواندم. باز میخواندم و آن چنان ذوق زده شده بودم که گویی هر چه هست فقط پشت پاکت است و داخلش هیچ! پاکت را با خود به سالن غذاخوری بردم و توانستم تا بعد از شام صبر کنم، در پاکت را پلیس باز کرده بود و دیگر احتیاج نبود که من بگشایم.
از درون پاکت نامهای بیرون آوردم  خواندم و با آنکه در جمع برادرانم بودم گویی فقط من بودم و نامه شما دلبندانم بی خبر از همه چیز که در اطراف بود و غرق در نامههای زیبای شما میخواندم و خوشحال و خوشحالتر میشدم.
خوشحال از اینکه خداوند چنین خانواده ای به من عطا نموده که از سطر سطر نامههایشان رایحهای خدایی به مشام میرسد.
عزیزم، مهربانم، همسر تنهای تنهایم! اگر رنج و مصیبت سختی و دشواری از هر سو، فزون گیرد و غبار غم بیفشاند، سراسر روزها را به شب ظلمت بدل سازد، سکوت و وحشت شبها به تاریکی کمک آید.
برای روز روشن، شامگاهان قصهها گویی از حق خواهی به راه حق روند و از گنه دوری نموده راه دین پویند.
راه مردانی که در قرآن تعمق کرده قرآنی بیندیشند.
تلاش بی امان در کسب دانش بهر آزادی انسانها، ز قید جهل و نادانی ز قید هر نابسامانی.
25/8/52
زندان مشهد – اسداله لاجوردی
 

نظر شما
پربیننده ها