به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس، کارگاه انتقال تجربه کارگردان مطرح سینما «ابوالقاسم طالبی» با حضور اصحاب رسانه و جمعی از علاقهمندان در پردیس سینمایی ملت برگزار شد.
طالبی در این کارگاه گفت: انقلاب و حکومت مال من است نه من برای حکومت. بهترین دوستان من به قول فیلم «دستهای خالی» یا زیر خاک هستند یا حافظ خاک این سرزمین. من طالب اندیشههای حاکمیت هستم و خودم را یک فیلمساز انقلابی میدانم.
وی در این نشست که اجرای آن را سعید الهی برعهده داشت، با اشاره به اینکه جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت خانه من است، گفت: از ابتدای کارم همیشه به این فکر میکردم که باید در چه جایگاهی از هنر قرار داشته باشم. در این عرصه دو جبهه حق و باطل وجود دارد.
این فیلمساز که با فیلم «یتیم خانه ایران» در سه بخش بهترین کارگردانی، بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه، نامزد دریافت جایزه شدهاست، افزود: من خودم را در جبهه حق میدانم. اما این که چقدر در کارم خالصانه رفتار میکنم را دیگران باید قضاوت کنند. به اندازه توانم در عرصه فیلمسازی دفاع مقدس فعالیت کردهام و به لطف خدا و ائمه و دعای مؤمنان دست شیطان را میتوانیم رو کنیم و گرنه بدون اینها دستمان در برابر شیطان خالی است. برای رو کردن دست شیطان دست هنرمندانهای لازم است. زیرا سینما خود هم یک امر وارداتی است که تبدیل کردن آن به مفاهیم ایرانی و اسلامی و بومی اهمیت دارد. چراکه در سینمای هالیوود به محض خالی بودن دست کارگردان از قصه یک صحنه غیر اخلاقی یا بسیار خشن به فیلم اضافه میشود. اما ما باید جایگزینهای اخلاقی برای این تصاویر در سینما پیدا کنیم.
کارگردان «قلادههای طلا» همچنین ادامه داد: از خدا میخواهم به من اخلاص بدهد تا کارم را در جبهه ایستادگی و حق پیش ببرم. سینماگر باید بداند در کدام جبهه قرار دارد و اگر در هیچ جبههای نیست، از خود بپرسد که با بیطرفی اش به کدام جبهه ضرر میرساند و به کدام منفعت؟! اما خود من این را میدانم که مخالفان و موافقان من هر دو به صراحت لهجهام در فیلمسازی اشاره میکنند.
وی در پاسخ به اینکه آیا قبول دارد، هنر باید عاری از مطالبات حکومتی و سیاسی باشد یا نه، خاطر نشان کرد: روزی که «قلادههای طلا» را میساختم، به من میگفتند که آدم حکومت هستی؟ من گفتم: انقلاب و حکومت مال من است نه من برای حکومت. بهترین دوستان من به قول فیلم «دستهای خالی» یا زیر خاک هستند یا حافظ خاک این سرزمین. من طالب حاکمیت اندیشههای حضرت امام(ره) در سینما هستم. من یک سینماگر انقلابی هستم و در این راستا حرف خودم را در فیلمی که میسازم، بیان میکنم. من یک بسیجیام و خاک پای بسیجیها هستم. اینکه «من و تو» و بقیه شبکههای معاند من را مسخره میکنند و درباره من چند نقد منفی در مطبوعات چاپ شود، برایم اهمیتی ندارد. من همینی هستم که هستم. فیلم میسازم و پایش میایستم. «یتیم خانه ایران» هم یکی از آثار سهگانهای است که علیه انگلیس به دنبال سریال «به کجا چنین شتابان» و فیلم «قلادههای طلا» ساختهام.
طالبی در پاسخ به اینکه چه بنیادها و سازمانهایی و به چه ترتیبی وظیفه حفظ و حراست از تفکر دفاع مقدس و انقلاب را برعهده دارند، توضیح داد: دفاع مقدس دفاع مردم بودهاست و حالا بنیاد شهید، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بسیج و... متولیان آن هستند. زیرا آنها بودند که بسیج مردمی را در سالهای جنگ شکل دادند و وظیفه محافظت از این تفکر را دارند. اگرچه نباید اندیشههای خود را تحمیل کنند؛ اما باید مانع از تحریف تفکر دفاع مقدس باشند.
این نویسنده و کارگردان با اشاره به این که حتی در بین عوامل و بازیگران «قلادههای طلا» نیز رأی انتخاباتی از رأی وی متفاوت بود، گفت: در «قلادههای طلا » شاید دو نفر فقط با رأی من نظر مشابهی داشتند. اما این اختلاف نظرها مانع از همکاری ما نشد و هیچ مشکلی هم پیش نیامد. به نظر من ما تحت یک پرچم و میثاق ملی در این کشور فیلم میسازیم و هنرمند فراتر از چپ و راست است. همچنین کارگردان مرجع تقلید یک بازیگر نیست که اگر بازیگری با او همکاری نکند، یعنی عقایدش را قبول ندارد.
وی در پاسخ به اینکه آیا در جریان فیلمسازی ارزشی خود تحت فشار قرار گرفتهاست یا نه، خاطر نشان کرد: خب طبیعی است که وقتی سیاستهای انگلیس و آمریکا در یک فیلم زیر سوال میرود، نمیتوان انتظار داشت که مورد ستایش و تمجید آن ها قرار بگیریم.
بخش بعدی این نشست به پرسش و پاسخ حاضران اختصاص یافت.
طالبی در پاسخ به این که چرا فیلم «قلادههای طلا» به مذاق عدهای خوش نیامد، بیان کرد: به هر حال عدهای بر اساس اندیشه خود این فیلم را نپسندیدند. عدهای دیگر هم واقعا باور کرده بودند که در انتخابات تقلب صورت گرفته است. برخی که فیلم من را ندیده بودند و دربارهاش قضاوت کرده بودند، بعدا از من حلالیت طلبیدند. من 5 سال برای یک سریال کار کردم و نزدیک به 160 کتاب و خاطرات سربازان و ژنرالهای انگلیسی درباره دفن 9 میلیون نفر از مردم ایران را خواندم. حتی «قلادههای طلا» را به دو خانواده شهید نشان دادم که طرفدار دو کاندیدای مختلف انتخابات 88 بودند و نظر مثبتی به فیلم داشتند. اما متاسفانه قبل از نمایش این فیلم سم پاشی درباره آن صورت گرفت و بی.بی.سی و سایر رسانههای معاند در ایجاد این جو تاثیر گذار بودند. بنابراین حرفهایی مبنی بر تحت فشار بودن بازیگران این فیلم آنقدرها هم صحت ندارد و جو آنقدرها هم سنگین نبود.
وی در پاسخ به این سوال که چه تجربههایی را برای رسیدن به این جایگاه طی کردهاست، عنوان کرد: کار در سینما آسان نیست. من در جوانی ورزش میکردم. فرمانده عملیات توپخانه بودم. تکواندو کار میکردم و هیچ رابطهای بین من و سکته وجود نداشت! اما در میانه فیلم «دست های خالی» از فشار کار و استرس راهم به بیمارستان باز شد و سکته کردم. وقتی قرار است صدها نفر تو را در سینما تخریب کنند باید تلاش کنی و تبدیل کردن تکنیک سینما به یک گفتمان با ایدئولوژی شخصی هنرمند کار سختی است. یادم است با اصغر فرهادی در سینمای جوان اصفهان در دهه 60 کار میکردیم. بعد از آن من سراغ تئاتر رفتم. کارگردانی روی صحنه انجام دادم. فیلم کوتاه ساختم و قصه مینوشتم و دانشجوی حقوق هم بودم. در همه این دوران میخواندم و مینوشتم تا این که شعبانعلی اسلامی تهیه کننده سینما از من خواست فیلمنامهای را که نوشته بودم خودم بسازم و این شروع فعالیت جدی من در سینما بود.
طالبی با انتقاد از شخصیت پردازی در فیلمهای اجتماعی کنونی خاطر نشان کرد: متاسفانه در فیلمهای اجتماعی امروز آدم بدهای فیلمها، چادریها، دینداران و مذهبیها هستند و آدم خوبهای فیلمها کسانی که اجازه میدهند ناموس شان بیحجاب شود یا آزادانه رفتار کند! اما من در غرب هم چنین مفاهیم و بیاخلاقی ها را سراغ ندارم. سینمای اجتماعی امروز ما داستان مثلثهای عشقی است و دعوا بر سر یک معشوقه که در این میان باید یک آدم هم برای نظارت در فیلم باشد و اتفاقا بد نشان داده شود. جالب است که این فیلم ها از بنیاد فارابی و برخی نهادهای دولتی و حکومتی هم کمک مالی میگیرند و دست آخر به سینما انتقاد هم میکنند.
وی در پاسخ به این که چرا درباره چهرههای تاریخی ایران در سینما کمتر فیلم ساخته میشود، بیان کرد: فیلمساز یک فرد مختار در جامعه است و نمیتوان گفت که برای فیلمسازی درباره این شخصیتها با ممنوعیت رو به روست. با وجود این که با وزارت ارشاد فعلی و برخی مسئولان دولتی همسویی فکری ندارم، اما معتقدم هرکس بخواهد درباره هر شخصیت برجستهای فیلم خوب بسازد، با ممنوعیت رو به رو نمیشود. اما نوشتن درباره این افراد کار سختی است و همین سختی باعث میشود که فیلمهایی درباره شخصیتهای تاریخی کمتر بسازیم یا نسازیم. زیرا باید دست کم 100 کتاب درباره یک شخصیت خواند. سینما سخت است. حتی اگر در سینمای هالیوود که تجلیگاه سینمای دنیاست، دقت کنیم سالانه شاید ده فیلم خوب ساخته نشود. زیرا فیلمسازی امر سختی است.
انتهای پیام/ 121