وقتی میدان مین بهانه آسمانی شدن می‌شود

به گزارش دفاع پرس از استان گلستان، روحانی شهید «سیدمهدی سادات حسینی» از شهدای طلبه استان گلستان است و اول آبان‌ماه سال 1362 در مریوان به شهادت رسید، که در سطور زیر زندگی‌نامه پربارش را مرور می‌کنیم:

شهید سیدمهدی سادات حسینی در سال 1343 در شهرستان بندرگز در خانواده ای از سلاله نور دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان «ساحل» و «نظام الملک» به پایان رساند. آنگاه قدم در راهی نهاد که عاشقانه ترین سرود بندگی را میتوان در آنجـا سرود. او بـه مدرسـه علمیه «سردار» شهرستان گرگان رفـت و از محضر شیخ حبیب الله طاهری کسب فیض کرد.

مدّتی را نزد حجّت الاسلام ربّانی زانوی ادب بر زمین زد. سپس به حوزه «رستمکلا» قدم گذارد و از محضر استادان آنجا بالأخص آیت الله ایاذی بهرمند گردید. پس از مدتّی عطش فراگیری کسب علم، او را به آستانه مقدسه حضرت معصومه(س) کشاند.

هنگامی که در حوزه علمیه قم مشغول به تحصیل بود، جنگ تحمیلی شروع شد و کرسی درس را رها کرد و پس از گذراندن آموزش های نظامی، به جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام شد تا به ندای درونی خود پاسخ دهد.

شهید سیّد مهدی سادات حسینی، مرد میدان امتحان، چهار بار به جبهه رفت و در بار اول به مدت چهارماه به تبلیغ و ارشاد برادران رزمنده می پردازد و در اعزام های بعدی به عنوان آرپی چی زن انجام وظیفه نمود.

آخرین بار در عملیّات والفجر4، وارد میدان مین شد. آن شب حصار تنگ میدان مین، تجلّیگاه عشق الهی شد که کران تا کران، آسمان را در برگرفت و روح بلند سیّد مهدی را در اول آبان ماه سال 1362 در مریوان به ملکوت اعلی اوج داد و پیکر مقدسش در گلزار شهدای شهرستان بندرگز، دارالشفای آزادگان، مؤمنان و دلسوختگان، به خاک سپرده شد.

وصیتنامه

"بسم الله الرحمن الرحیم"

با درود فراوان به رهبر کبير انقلاب، و با درود به ارواح پاک طيبه شهدا و با سلام به خانواده محترم شهدايي که با نثار خون فرزندان خويش، درخت تنومند مکتب حسين(ع) را آبياري کردند.

اما بعد، شهادت ميدهم به يگانگي خدا، بعد شهادت ميدهم به رسالت محمد(ص) آخرين رسول خدا همانطوري که در يگانگي خدا نبايد شک و ترديد راه بدهيد.

همه با اينکه مسلمان هستيم اين مسلمان بودن به زبان گفتن کافي نيست، بلکه بايد به مرحله اجرا درآيد. وقتي که دين اسلام را قبول کرديم تا آخرين لحظه بايد به اين ايماني که آورده ايم پايدار و استوار بمانيم. کل مسئله اين است: اسلام، يعني تسليم شدن در برابر امر خدا و ايستادگي کردن در مقابل همه چيزهايي که بر خلاف چهارچوب قوانين اسلام باشد.

اسلام، اصول دين دارد، فروع دين دارد. يکي از واجبات فروع دين مسئله جهاد ميباشد که بر هر فرد مسلمان واجب است. يعني به خاطر اينکه يکي از وظائف شرعي دين مقدس اسلام را انجام داده باشم براي جهاد به سوي جبهه هاي حق عليه باطل روانه گشتم. اي امت حزب الله! از خط ولايت فقيه، که ابتدا و انتهاي راه انبيا و پيامبران ميباشد هرگز خارج نشويد و از رهبريت امام امت، اين اميد مستضعفان جهان پيروي کنيد. در اين عصر هر کس بخواهد در مقابل ولايت فقيه و رهبريت پيامبر گونه امام عزيزمان موضع بگيرد، سرنگون خواهد شد که خود نخواهد دانست اين سرنگوني از کجا بوده است.

راه خميني، راه الله است. هر کس از راه خميني جدا شود، از صراط مستقيم جدا شده است. برادران و خواهران! اسلام، نياز به خون شما مسلمانان دارد و همه يک صدا نداي حق طلبانه امام حسين (ع) و نداي حق طلبانه حسين زمان، پير جماران، بر هم کوبنده کاخ ستمگران را لبيک بگوئيم تا باشد با اين لبيک گفتن راه پر افتخار سعادت و شهادت سوي همه ما گشاده شود.

يک پيام به خانواده محترم خود مخصوصاً پدر و مادر گرامي، بعد از شهادت حقير مردم را به صبر و بردباري دعوت کنيد افتخار کنيد که فرزندي در راه خدا داده ايد. و از خدا بخواهيد اين قرباني را قبول بفرمايد. از قول حقير به تمام کساني که در خط ولايت قرار دارند، سلام گرم اينجانب را برسانيد و ديگر عرضي ندارم، جز سلامتي شما.