روایت دیده‌بان‌های دفاع مقدس در داستان کوتاه «چتر کبود»
جواد افهمی نویسنده داستان «چترکبود» و برگزیده ششمین جشنواره سراسری داستان کوتاه دفاع مقدس (جایزه ادبی یوسف) در گفت و گوی اختصاصی با خبرگزاری دفاع مقدس گفت: داستان کوتاه «چتر کبود» درباره دیده بانی و استراق سمع و شنود گفتگوهای عراقی ها است. رزمنده هایی که در این حوزه کار می کردند همیشه مجبور بودند که از خط مقدم جلوتر بروند و در دل دشمن کار شنود را انجام دهند.
وی افزود: «چترکبود» قصه یک نوجوان بسیجی را روایت می کند که به خاک دشمن رفته و در مخفیگاهی که برای خود درست کرده کار دیده بانی و شنود را انجام می دهد. شلیک منور و پایین آمدن چتر منور باعث می شود که او از مخفیگاهش بیرون بیاید و برای گرفتن چتر منور از این سو به آن سو بدود. دیده بان و تک تیر انداز عراقی او را می بیند و با شلیک های پیاپی و مستمری که در کنارش انجام می دهد او را زمین گیر می کند.
وی تصریح کرد: این داستان به همراه چند داستان دیگر در مجموعه کتابی با نام «چتر کبود» توسط انتشارات افراز به چاپ رسیده است.
وی با توضیح درباره مجموعه داستانهایی که تا کنون به چاپ رسانده است اظهار داشت: «سوران سرد» رمان دیگری است که چاپ شده و به موضوع دفاع مقدس می پردازد همچنین چهار داستان کوتاه از مجموعه داستان «تاکسی سمند» مربوط به دفاع مقدس است که آن نیز به چاپ رسیده و در اختیار علاقمندان قرار گرفته است. رمان های «ستاره های دب اصغر» و «خورشید بر شانه های راستشان می تابید» از دیگر داستانهایی است که در قالب رمان به چاپ رسیده است.
وی گفت: در دوره سوم جایزه ادبی یوسف داستان کوتاه «انتظار در ایستگاه راه آهن» را ارائه کردم که جزو برگزیدگان آن دوره از جشنواره شد.
