درد دل مادر شهید / احترام پیشکش، لااقل کنایه نزن

من هیچ توقعی ندارم فقط نیش نزن. با این پا دردم، وقتی میرم بیرون میگن می خواستی نری ، می خواستی نکنی ...اینا درد داره ، اینا اذیتم می کنه...
کد خبر: ۱۲۹۲
تاریخ انتشار: ۳۰ تير ۱۳۹۲ - ۰۷:۴۸ - 21July 2013

درد دل مادر شهید /  احترام پیشکش، لااقل کنایه نزن

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس ، شنیدن حرفای درد و دلِ ی مادر شهید سخته و سخت تراین هست که که بشنوی امروز به خاطر تمام مجاهدت ها ، تظاهرات رفتن ها و فداکاری های دیروزش شماتت میشه. درد پاش ممکنه با دوا و دکتر خوب بشه اما چی می تونه رو درد دلش مرهم بشه؟!


وقتی میگم اگه الان پسرت بیاد تو چیکار میکنی، چی میگی؟ نگاه مهربون و پر از جوابش به نگاهم گره می خوره و برق میزنه، صورتش گل میندازه، با بغضی که سعی میکنه قورتش بده تا  بتونه حرف بزنه میگه: "بیاد دیگه نمیذارم بره"!  هنوز داره سعی میکنه بغضش رو جمع و جور کنه اما ... چندتا قطره اشک ِ که لرزش لبهاش رو آروم میکنه....

نمی دونم واقعا بعضیا چی فکر می کنن که با یک مادر شهید ، شهیدم نگیم مادری که عزیز از دست داده ، اینجوری حرف میزنن؟! یعنی  این نیش و کنایه جاشو به دلجویی میده؟! آخه یکی نیست بگه مومن! حداقل به اندازه کسی که رفته ، تا تو الان ملیت ایرانیت رو داشته باشی احترام بذار . احترام پیشکش ، کنایه نزن...!

واقعا اینا درده. کی قراره اینا رو بشنویم الله اعلم! روی سخنم با کساییه که دم از اشاعه ی فرهنگ انقلابی میزنن. آقای فرهنگ انقلابی! پس کو؟ چرا خبری از آثار تلاش مستمر و بی وقفه تون نیست ؟
 
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار