آوینی به دنبال مروارید گمشده یقین بود

در خط مقدم شجاعانه می‌دوید، اصلا لزومی نداشت کارگردان آنجا باشد، مسئولیت‌هایی که در شهر داشت باید مانع حضور او در جبهه می‌شد، اما ترس و خستگی در قاموس مرتضی راه نداشت.
کد خبر: ۱۵۰۹۷
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردين ۱۳۹۳ - ۰۹:۲۵ - 07April 2014

آوینی به دنبال مروارید گمشده یقین بود

خبرگزاری  دفاع مقدس: در عملیات کربلای پنج، سید مرتضی مسئول اکیپ بود.

از آسمان آتش می بارید. از شدت سرما بدنمان می لرزید. آوینی گفت :« باید به جاده فاطمه الزهرا (س) که زیر آتش عراقیهاست، برویم».

مدتی بعد «مرادی نسب»، «والایی» و «عباسی» هر سه نفر از جاده باز گشتند. از سر و صدا چشمانم را باز کردم؛ اما دوباره بی هوش افتادم.

یک ساعت بعد بیدار شدم، مرتضی بیرون سنگر نماز شب می خواند، با خودم گفتم : « این مرد خستگی ندارد».

برای نماز صبح همه بچه ها را بیدار کرد، بعد از اقامه نماز دوباره به خط رفتیم.

حاجی فقط تا رسیدن به خط خوابید. در خط مقدم شجاعانه می دوید، اصلا لزومی نداشت کارگردان آنجا باشد، مسئولیتهایی که در شهر داشت باید مانع حضور او در جبهه می شد، اما ترس و خستگی در قاموس مرتضی راه نداشت، او در جبهه به دنبال چیز دیگری بود؛ «مروارید گم شده یقین که سخت پیدا می شد.»

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار