همگام با آقا تقی جبهه ها – ۱

فرمانده ای که راننده لودر می شد

شهید سید تقی رضوی در امر مهندسی- رزمی همیشه می‌گفت: هر قطره عرقی که قبل از عملیات در امر مهندسی- رزمی ریخته شود، در میدان جنگ، خون های کمتری بر زمین خواهد ریخت.
کد خبر: ۱۹۲۵۸
تاریخ انتشار: ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۰:۴۹ - 18May 2014

فرمانده ای که راننده لودر می شد

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، شهید سید تقی رضوی فرمانده مهندسی جنگ جهاد سازندگی بود که همگان او را به نام آقاتقی جبهه ها می شناختند. به قول شهید مرتضی آوینی که می گفت: سخن گفتن از "آقا تقی" ما را از سخن گفتن درباره مهندسی رزمی بی نیاز می دارد. اکنون بخش هایی از زندگینامه شهید تقی رضوی را مرور می کنیم: 

سید محمدتقی رضوی 26 فروردین سال 1334، در شهر مقدس مشهد و در خانواده ای مذهبی و متدین از سلسله ی جلیلهیسادات دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را گذراند و وارد دبیرستان شد. در کنار تحصیل به ورزش نیز پرداخت و به عنوان عضو رسمی تیم والیبال ابومسلم در مسابقات مختلف شرکت می کرد. در یکی از مسابقات، قرار بود از دست پسر شاه ملعون مدال دریافت کند، که از این کار خودداری کرد.

پس از اخذ دیپلم وارد انستیتو تکنولوژی مشهد(دانشکده فنی شهید منتظری) شد و در رشته راه و ساختمان به ادامه ی تحصیل پرداخت. پس از فارغ التحصیلی پدرش پیشنهاد کرد، که برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود؛ اما او گفت: حاضر نیستم لحظه ای از عمرم را در خارج از کشور بگذرانم. در سال 56، برای انجام خدمت سربازی راهی تهران شد و پس از گذراندن دوره ی آموزشی به مشهد منتقل شد.

 

با اوج گیری انقلاب شکوهمند اسلامی و فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر فرار سربازان از پادگان ها او نیز در اطاعت از امام از پادگان فرار کرد و سربازان دیگر را نیز به این کار تشویق کرد. از جلسات سیاسی و مذهبی رهبر معظم انقلاب و شهید هاشمی نژاد بهره ی فراوان می جست.

در خوش رویی و خوش خلقی سرآمد آشنایان و دوستان بود. به امام خمینی و انقلاب اسلامی عشق می ورزید و در زمان پیروزی انقلاب فعالانه به پخش و تکثیر نوارها و عکس های حضرت امام خمینی(ره) می پرداخت. در پاک سازی شهر مشهد از لوث وجود عوامل طاغوتی و ساواکی نقشی فعال داشت. پس از این که پرونده های افراد انقلابی، که در دست ساواک بود، به دست مردم افتاد، معلوم شد که وی در لیست اعدامی های رژیم ستم شاهی قرار داشته است.

پس از پیروزی انقلاب، بقیه ی خدمت سربازی خود را در کمیته ی انقلاب اسلامی گذراند و با شکل گیری جهاد سازندگی خراسان به عضویت این نهاد در آمد و از اعضای فعال آن شد. شهید سید محمدتقی رضوی جهادگری مخلص و مؤمن و انسانی آرام با روحیه ای قوی و زاهدی متعبد و رزمنده ای عاشق بود.


از خصوصیات بارز اخلاقی ایشان مهربانی و متانت بود. او با درک مفاهیم ارزشمند اسلام از تقوا و ایمان بالایی برخوردار بود و در طول عمر خویش هیچ گاه از خدمت به مردم و انقلاب غافل نشد. خدمت برای محرومین را عبادت می دانست و تکیه کلامش این بود: ما هر چه داریم از محرومین و زحمت کشان روستاهاست.

در حالی که هنوز 20 روز از جنگ نگذشته بود، عازم جبهه ها شد و در ستاد شهید چمران به دفاع از کیان نظام پرداخت. پس از چند ماه به مشهد بازگشت. در سال 1360 ازدواج کرد و تشکیل خانواده داد و به همراه همسرش به اهواز رفت و در ستاد کربلا مشغول خدمت به رزمندگان اسلام شد. در همین زمان مسئولیت ستاد مرکزی جنگ جهاد بر عهده ی وی گذاشته شد؛ اما از آن جایی که عاشق جبهه ها بود، در تهران دوام نمی آورد و به جبهه ها برمی گشت.


رضوی به رغم داشتن مسئولیت بالا، هر جا که احساس نیاز می کرد، فوراً وارد عمل می شد، از زدن خاکریز با لودر و بولدوزر تا ایجاد جاده و پل. به عنوان اولین تجربه در امر مهندسی و رزمی، در عملیات «طریق القدس» جاده ای ابتکاری از پشت تپه های «الله اکبر» احداث کرد که نیروهای رزمنده با استفاده از آن جاده، دشمن را دور زده و با تصرف توپ خانه ی دشمن به پیروزی عظیمی دست یافتند. رضوی با پشتکار و ابتکار فراوانی که در عملیات های گوناگون از خود نشان داد، توجه مسئولان و فرماندهان جنگ قرار گرفت.

وی پس از ماه ها خدمت در مسئولیت فرماندهی مهندسی جهاد سازندگی، به عنوان مسؤول ستاد کربلا و فرماندهی مهندسی جنگ جهاد سازندگی به معاونت فرهنگی قرارگاه مهندسی- رزمی قرارگاه خاتم الانبیاء(صلی الله علیه و آله و سلم) منصوب شد و به هدایت مهندسی- رزمی جنگ پرداخت.

عملکردش در امر مهندسی- رزمی بر این استوار بود که: هر قطره عرقی که قبل از عملیات در امر مهندسی- رزمی ریخته شود، در میدان جنگ، خون های کمتری بر زمین خواهد ریخت. او به هنگام شناسایی منطقه ی عملیاتی کربلای 10 در ارتفاعات کوه های سردشت بر اثر انفجار گلوله ی توپی، در روز سوم خرداد 1366، یک پایش را از دست داد.


او دیگر به پای زمینی احتیاج نداشت، زیرا باید بقیه ی راه را با شاه پر عشق پرواز می کرد و در چشم زدنی، صدرنشین سفره ی سدرة المنتهی شد. وقتی که همرزمانش به کمک او آمدند، گفت: فایده ای ندارد، زحمت نکشید، من در آغاز راهی قرار گرفته ام، که هفت سال دنبالش بودم، مرا تنها بگذارید و تکانم ندهید.

 

وصیت نامه سردار شهید سید محمدتقی رضوی 
بسم الله الرحمن الرحیم


رَبّنا اَفرِغ عَلَینا صَبراً وَ ثَبّت اَقدامَنا وَانصُرنا عَلَی القَومِ الکافِرین


با درود و سلام به پیشگاه آقا امام زمان(عج) و امام خمینی و امت شهیدپرور اسلام
اول؛ از همه از خداوند متعال می خواهم، که گناهان این بنده ی نافرمان را به عظمت و جلالش ببخشد و بیامرزد که بسیار بار گناهم بر دوشم سنگینی دارد و تحمل عذاب جهنم را ندارم. هرچند که نسبت به دستوراتش کوتاهی و سهل انگاری کرده ام و از این بابت کلاً شرمنده و پشیمانم و به درگاه پررحمت و شفقتش توبه می کنم و از همه ی بندگان پاک و منزه خداوند طلب شفاعت دارم.

دوم؛ از تمامی کسانی که این بنده ی حقیر و سر تا پا گناه را می شناسند طلب عفو و بخشش می نمایم.

سوم؛ به همه ی امت اسلامی عرض می کنم؛ که قدر این اسلام و انقلاب و امام و مسئولین نظام جمهوری اسلامی را بدانند و برای نشان دادن این قدرشناسی تا جایی که می توانند خدمت کنند و سختی ها و ناراحتی ها را تحمل کرده و در جهت پیش برد انقلاب بکوشند.

به مسئولین عرض می کنم که در رأس همه ی کارهایشان خدمت به مظلومان را قرار دهند، که همین ها هستند که جبهه ها را گرم نگه داشته اند و هر روزه خون می دهند که نهال انقلاب بارور شود و اسلام به پیروزی برسد.
در پایان از همه ی کسانی که می توانند به جبهه ها آمده و در جنگ با کفر شرکت کنند، می خواهم که به یاران اباعبدالله الحسین(ع) پیوسته و این فرزندان دلیر اسلام را که در جبهه ها با فرمانده بزرگشان حضرت مهدی صاحب الزمان(عج) دیدار می کنند یاری رسانند و کربلای ایران را که عطر دلپذیرشان معطر می نمایند کمک کنند.

در طی مدت جنگ، این بنده ی حقیر از وجود این انسان های والامقام، که شاید بدون این که انسان با آنها برخورد داشته باشد نتوان ترسیمشان کرد، درس ها آموختم و بهره ها بردم که شاید یک لحظه از آن را با تمامی عمرم نتوانم مقایسه کنم و خوشحالم که در کنار این یاران حسین بن علی(ع) حضور دارم و امیدوارم که در روز رستاخیز به شفاعتم بیایند. انشاءالله.


 

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار