گلایه های احمد نجفی از مظلومیت دفاع مقدس در سینما

ضدجنگ نیستید، شما بویی از وطن‌پرستی نبرده‌اید

این فعال سینمایی و تلویزیونی گفت: گروهی از سینماگران ما تا نام جنگ برده می‌شود فوری می‌گویند:« علاقه‌ای به تصویرگری قتل عام انسان‌های بیگناه ندارند!» این گروه ادعا می‌کنند چون ضدجنگ هستند دوست ندارند در این حیطه کار کنند اما من به صراحت می‌گویم شما ضدجنگ نیستید، شما بویی از وطن‌پرستی نبرده‌اید!
کد خبر: ۲۰۳۷۴
تاریخ انتشار: ۰۷ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۷:۰۶ - 28May 2014

ضدجنگ نیستید، شما بویی از وطن‌پرستی نبرده‌اید

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس به نقل از ساجد؛ احمد نجفی فارغ از ایفای نقشهای اثرگذارش در آثاری همچون «دندان مار»، «گروهبان» و «سگکشی» به عنوان یک جنوبی اصیل همواره کوشیده دست اندرکاران هنری کشور را متوجه این واقعیت نماید که جنگ هشت ساله ایران و عراق زمینهای است بسیار بکر برای ساخت آثار سینمایی؛ آثاری که نه تنها توانایی این را دارند که بخش عمدهای از اتفاقات تاریخی دفاع همهجانبه نیروهای ایرانی در برابر مهاجمان عراقی را به نمایش بگذارند بلکه این خاصیت را هم دارند که بتوانند اسباب ارتقای تکنیکی سینمای ایران را فراهم آورند. گفتگو با احمد نجفی اگرچه در ابتدا بنا بود به اوضاع کیفی سینمای دفاع مقدس اختصاص داشته باشد اما درد دلهای خالصانه نجفی باعث شد از او بخواهیم درباره اوضاع پس از جنگ شهر نیاکان خود خرمشهر هم سخن گوید و نجفی نه فقط بدون ذرهای ریا در این باره سخن گفت که در بخشی از گفتگو با یادآوری خاطراتش از دلاوریهای مردمان این خطه از ایران، اشک از چمشانش جاری گشت.

* به عنوان یک جنوبی اصیل حتماً به طور نزدیک از اتفاقاتی که حین جنگ هشت ساله رخ داد، مطلع بوده و در این باره خاطرات خاص خود را هم دارید. به عنوان یک سینماگر برجسته آیا فکر میکنید سینمای ما توانسته در تصویری کردن اتفاقات دفاع مقدس موفق باشد؟

اگر بخواهم کلی صحبت کنم پاسخ شما منفی است. شاید در سینمای دفاع مقدس دورههای خوبی را شاهد بودهایم و حتی در این بین بودند آثاری که به نوعی جریانساز هم شدهاند اما از جایی به بعد نتوانستیم حق مطلب را درباره این جنگ بیان کنیم.

* دلیل اصلی این کمکاری درباره جنگ چه بوده است؟ آیا سینماگران خوبی نداشتهایم که در این باره بیشتر کار کنند یا آن که مشکل از دستاندرکاران امور سینمایی بوده؟

در دستگاههای دولتی بودهاند اند مسئولینی که گمان میکردند جنگ به آنها تعلق دارد و برای همین تنها عده معدودی از کارگردانان هستند که حق دارند در این حیطه کار کنند، همین نگاه خاص موجب شد بسیاری از سینماگرانی که پرداختن به اتفاقات جنگ را وظیفه میدانستند از این حیطه بیرون رانده شوند. در کنار این گروه از مسئولین هم بودند گروهی سینماگر که جنگ را مستمسکی قرار دادند برای بیان مفاهیم سیاسی-اجتماعی یعنی دوربین خود را از فضای جنگ بیرون آورده و به جای تصویر کردن آنچه در بطن جنگ رخ داده بود به نشان دادن اوضاع اجتماعی پس از جنگ روی آوردند. این دو مساله موجب شد سینمای جنگ از اوجی که داشت فاصله گرفته و رفته رفته به حاشیه رانده شود. فکر میکنم اینکه یک مدیر سینمایی خودش تجربه حضور در جبههها را داشته باشد امتیاز ویژهای است که میتوان از آن برای بهبود اوضاع ژانر دفاع مقدس استفاده کرد.

* یکی از ویژگیهای برخی آثار دفاع مقدسی ما، نگاه یکجانبهای است که در آنها از فضای جبهه و جنگ ارائه شده. فکر میکنید این یکجانبهگرایی تا چه حد به عدم پیشرفت این ژانر منجر شده؟

مطمئناً وقتی بنا است منطبق با یک اتفاق تاریخی فیلم ساخته شود باید تمام پشتکار صورت گیرد تا رویداد موردنظر با کمترین تحریفی به فیلم برگردانده شود یعنی به ابعاد مختلف پدیده مذکور توجه نشان داده شده و کوشش شود تصویری تمامنما از اتفاق موردنظر به مخاطب ارائه شود. یکجانبهگرایی نه تنها به پسرفت سینمای جنگ میانجامد بلکه باعث شده بسیاری از اتفاقات جنگ هم در فیلمهای ما به تصویر کشیده نشوند!

* به جرات میتوان گفت نقطه عطف جنگ هشت ساله ایران و عراق، فتح خرمشهر بود که معادلات سیاسی غربیان نسبت به ایران را به هم زد. به جز آثاری نظیر «روز سوم» چرا کمتر کارگردانی بوده که با صراحت رویدادهای منجر به فتح خرمشهر را به تصویر بکشد؟

ما همیشه در شرایط خاص فیلم میسازیم و این فیلمسازی بستگی دارد به طرز فکر معاونت سینمایی، وزیر ارشاد، شرایط جامعه و بسیاری موارد این چنینی و صرفاً به همین دلیل است که میبینیم به ناگاه فیلمسازی درباره یک موضوع خاص باب شده و بدین ترتیب بسیاری موضوعات دیگر در حاشیه قرار میگیرند در صورتی که فیلمسازی درباره پدیدهای مثل جنگ هشت ساله نیاز به استمرار و فعالیت ممتد دارد یعنی با کارهای مقطعی نمیتوانیم همه آنچه در جنگ مرور شده را به تصویر بکشیم. اینکه تعداد اندکی هستند که با صراحت از جنگ و رویدادهای فتح خرمشهر میگویند به این دلیل است که تحقیق که پایه اصلی نگارش سناریوهای تاریخی است جدی گرفته نمیشود و با داستانهای تخیلی و شخصیتهای انتزاعی تنها کوشیده میشود اثری سرهمبندیشده ارائه شود. یکی از معضلات ما در این زمینه هم بحث ادبیات جنگ است. اگر ادبیات قوی جنگ کانالی شود برای اقتباسهای سینمایی شک نکنید که نه فقط دلاورمردیهای منتهی به فتح خرمشهر که بسیاری از وقایع مربوط به دفاع مقدس هم زمینه تصویرسازی سینمایی را پیدا میکنند.

* ولی متاسفانه نه فقط در موضوع دفاع مقدس که در حیطههای دیگر هم هیچ گاه اقتباس در سینمای ما جدی گرفته نشد.

اقتباس را جدی نمیگیرند و به جایش داستانهای فانتزی را برای ساخت اثر جنگی به کار میبرند. داستانهایی که هیچ معادل بیرونی هم ندارند.

* جالب اینجاست که تحقیقات داستانی پیرامون اتفاقات جنگ جدی گرفته نشده و به جای آن به تولید آثاری پرداخته میشود که فقط تکرار مکررات هستند.

نمیدانم شما نام ناوچه موشکانداز پیکان به گوشتان خورده یا نه؛ این ناوچه در پاییز 59 به تنهایی توانست در برابر تعداد زیادی از کشتیها و هواپیماهای عراقی مقاومت کرده و برگ زرینی بر افتخارات دلاورمردان ایرانی بیفزاید. همین اتفاق در صورت جدی گرفته شدن زمینه تبدیل شدن به یک اثر سینمایی درخشان را دارد. خودم بارها برای تهیه فیلمی در این باره پیشقدم شدم اما نبود امکانات باعث شد کنار بکشم. ببینید وقتی کسی که سینما را میشناسد برای ساخت آثاری با این عظمت پیشقدم میشود باید تا حد امکان شرایطی را فراهم کرد که بتواند به بهترین شکل کارش را پیش ببرد اما بدبختانه بسیاری از سینماگران دلسوز ما در این حیطه با کمترین امکانات پیش میروند. چند سال پیش برای فیلمبرداری یک کار جنگی تانکی را کرایه کردم باورتان نمیشود به جز هزینههای کلی مربوط به تانک حتی چهل هزار تومان هزینه تعویض روغن تانک را هم خودم پرداخت کردم!!!

* شما همواره به تهیه آثاری مرتبط با دفاع مقدس علاقه داشتهاید اما هیچگاه از خلوص نیت شما در این مسیر استفاده جدی نشده است. چرا؟

ببینید، من به خاطر زادگاهم که جنوب است خونگرم و صریح هستم و هر آنچه از اعماق وجودم برمیآید به طور صادقانه در اختیار مخاطب قرار میدهم. بارها و بارها به دوستان گفتهام علاقه زیادی دارم که دلاورمردیهای جبهههای جنگ را به تصویر بکشم اما متاسفانه کسی به فکر استفاده از این همه انگیزهای که در من وجود دارد، نیست. به خدا قسم عاشق این هستم که در حیطه تخصصیام که سینما است کاری برای ماندگاری اتفاقات دفاع مقدس انجام دهم. من، هویتم، دفاع مقدس است و این نه خصیصه من که خصیصه بسیاری از بچههای جنوب است چراکه جنوب، پایتخت جنگ ایران است. شهید محمد جهان آرا را که میشناسید! آیا تا به حال شده از خودمان بپرسیم چرا یک اثر سینمایی درباره زندگی این شهید نداریم؟

* یکی از رزمندگان فداکار هشت سال دفاع مقدس شهید محمد جهانآرا بود و تنها اثر هنری که درباره ایشان ساخته شده همان قطعه باکلامی بود که غلام کویتیپور درباره این شهید ساخت؛ قطعهای که در سالهای اخیر مجدداً تنظیم شده و اتفاقاً استقبال عمومی از آن هم خوب بود.

بله، همین قطعه کویتیپور هم سالها پیش از این ساخته شده است. آیا طی بیست سال اخیر هنرمندی را نداشتهایم که به سراغ زندگی این شهید رفته و مثلاً سناریویی را براساس فراز و فرود زندگی این شهید بسازد. هستند بسیاری که میگویند ما علاقه داریم در این باره فیلم بسازیم اما بودجه لازم به ما اختصاص نمییابد. بودجه لازم است اما همواره هزینه کردن زیاد دلیلی بر تولید اثری باکیفیت نیست. باید مدیریت درست هزینههای سینمایی را بدانیم تا اثر جامع ایجاد شود.

* به نظر میرسد در این میان به جز سینما، تلویزیون ایران هم چنان که باید نتوانسته موفق باشد؟

متاسفانه همین طور است. باید یک برنامه کلی برای تصویری کردن زندگی کسانی مانند جهانآرا طراحی شود. به عنوان مثال مسئولان تلویزیون سه چهره فاخر را به عنوان کسانی که میتوان زندگی آنها را به فیلم یا سریال تبدیل کرده انتخاب کرده و به دنبال آن تحقیقات کافی درباره زندگی این چهرهها صورت گرفته و از همه مهمتر کارگردانانی کاربلد برای ساخت آثار انتخاب شوند اما در شرایط کنونی این مسائل در حد حرف باقی مانده که اصلیترین دلیل این مساله هم به فقدان دو عنصر برمیگردد؛ یک برنامهریزی کلان و دیگری مدیریت هدفمند!

* احمد نجفی کسی بوده که به واسطه خاستگاه جنوبیاش همواره از اوضاع بازسازی مناطق جنگزده گلایه داشته؛ گلایههایی که بخش عمده آنها هم حرف ِ دل مردمی است که در این مناطق زندگی میکنند. فکر میکنید چرا اوضاع شهرهایی جنگزده مثل خرمشهر و آبادان علیرغم صرف هزینههای زیاد چنان که باید بهبود نیافت؟

خیلی راحت بگویم دولتها برای بازسازی این مناطق بودجههای هنگفتی را صرف کردند اما متاسفانه در این میان بودند گروهی پیمانکار درجه سه و چهار که به جای رسیدن به داد مردم و تلاش برای بهبود اوضاع سازهای شهر، به فکر پر کردن جیب خود افتادند. متاسفانه مشکل نه کمبود بودجه که عدم استفاده درست از بودجهها بود یعنی بودجهای که میبایست صرف بازسازی مناطق جنگ زده میشد به جیب گروهی سوداگر رفت که فقط و فقط به سوءاستفاده از شرایط میاندیشیدند. به این ترتیب در دوران بازسازی گروهی اندک به قدرت اقتصادی تبدیل شده و گروهی از مردم بیچاره هم اوضاعشان به مراتب بدتر از قبل شد. هنگام دفاع مقدس رزمندگانی را داشتیم که فارغ از اینکه اهل کجایند، یکدل و یکزبان در کنار همدیگر به جنگ در برابر دشمن بعثی میپرداختند. ای کاش این همدلی در دوران بازسازی هم وجود داشت.

چندی پیش در خرمشهر قدم میزدم و هموطنان بسیاری بودند که پیشم آمده و از نابسامانی و کمبود امکانات رفاهی در این شهر گلایه داشتند، باور کنید گلایهها آن قدر زیاد بود که شب از غصه نمیتوانستم بخوابم. در همین خونینشهر پلی ساختهاند به نام جهانآرا که نه فقط بازتابدهنده رشادتهای این رزمنده فداکار نیست که سازهاش به بدترین شکل ساخته شده است. شهر هنوز به طور کامل گازکشی نشده است، آسفالت برخی جادهها خراب و کاملاً مستعمل است، لولهکشی آب شهر کامل نشده است و بسیاری از این دست مواردی هستند که نه فقط به چشم در شهر مشاهده کردهام بلکه مردم هم به کرات نسبت به وجود این مشکلات اعتراض داشتهاند. متاسفانه مدیریت کاملی برای بازسازی وجود نداشت؛ اگر نگوییم زیر صفر باید بگوییم مدیریت دوران بازسازی صفر بوده است.

* جالب اینجاست که بارها بسیاری از همانها که مدیریت بازسازی شهرهای جنگزده را برعهده داشتهاند در گفتگوهای رسانهای خود از تلاش زیاد برای بهبود امور صحبت کردهاند؟

فقط یک نکته میگویم و آن هم اینکه چه دلیلی داشت خانوادههای جنگ زده را به شهری وارد کنند که نه فقط هفتاد درصد آن تخریب شده و در جای جای آن هم آثار ترکش و خمپاره وجود دارد بلکه ورای اینها در نقاط پیرامونی آن هم پر از میدان مین است! این امر صورت گرفت فقط برای اینکه گروهی پز دهند شهر را بازسازی کردهانداند (!) و شهروندان میتوانند بار دیگر در زادگاه خود ساکن شوند. ببینید نقشه بازسازی خرمشهر یکی از کاملترین نقشهها بود که حتی رهبر معظم انقلاب هم در زمان ریاست جمهوری بر آن مهر تأیید زدند اما متاسفانه این نقشه جامع به درستی عملیاتی نشد و برای ارائه آمار تا توانستند پز بازسازی شهر را دادند.

همین الان اگر به دادگاههای خرمشهر مراجعه کنید مراجعان بسیاری را میبینید بینید که حین جنگ املاک خود و البته اسناد مربوط به این داراییها را از دست دادند و همچنان میکوشند ثابت کنند آنچه زمانی به آنها تعلق گرفته با سندسازی توسط عدهای دیگر تصاحب شده. سازمان ثبت اسناد خرمشهر تلاش زیادی برای احقاق حقوق این گروه انجام داده اما مگر از سازمانی با تعدادی نیروی محدود چه انتطاری میتوان داشت. آبادان هم به لحاظ کلی ساختارش تغییر کرده و جمعیتش طی سالهای اخیر افزایش یافته اما خیابانبندی شهر مربوط به قبل از جنگ است. در آن دوران نهایتاً ده هزار اتومبیل در شهر وجود داشت اما اکنون با وجود چهار برابر شدن تعداد خودروها، ساختار خیابانبندی تغییر چندانی نسبت به سابق نداشته است.

* برگردیم به بحث سینما؛ جنگ ایران و عراق با اینکه یکی از طولانیترین و در عین حال پرحادثهترین جنگهای پنجاه سال اخیر بوده اما هنوز نتوانستهایم اثری جهانی در این ژانر ارائه کنیم. چرا؟

عدم آشنایی با مقوله دفاع مقدس، عدم وجود نویسندههایی که بتوانند به درستی اتفاقات جنگ را به سناریو درآورند و البته عدم حضور کارگردانانی که دغدغه جنگ را دارند بخشی از دلایل اثرگذار نبودن سینمای دفاع مقدس در ابعاد جهانی است. متاسفانه گروهی از سینماگران ما هم هستند که به کار در مقوله جنگ اعتقاد ندارند و تا نام جنگ برده میشود فوری میگویند علاقهای به تصویرگری قتل عام انسانهای بیگناه ندارند! در صورتی که جنگ ما نه یک جنگ خودخواسته بلکه جنگی تحمیلی بود که از سوی غریبان و در رأس آنها عراق به ایران تحمیل شد. این گروه نمیدانند که بخشی اساسی از تاریخ پنجاه سال اخیر ایران همین دلاورمردیهایی بود که طی هشت سال جنگ به وقوع پیوست. اینها نمیدانند دانند که خرمشهر ستون دفاع از ایران بود و اگر نبود رشادتهای دلاورمردان ایرانی جنگ زودتر از حد تصور به تهران میرسید. این گروه ادعا میکنند چون ضدجنگ هستند دوست ندارند در این حیطه کار کنند اما من به صراحت میگویم شما ضدجنگ نیستید، شما بویی از وطنپرستی نبردهاید!

* متاسفانه به جز این گروه شبهروشنفکر که پرداختن به دفاع مقدس را عار میدانند گروهی از سینماگران هم هستند که
نظر شما
پربیننده ها