اندیشکده شورای روابط خارجی عنوان کرد

ایران برنده بزرگ انتخابات در سوریه

کارشناس مسائل خاورمیانه در شورای روابط خارجی بر این باور است که انتخابات سوریه علاوه بر تثبیت جایگاه سیاسی اسد در سوریه، نفوذ ایران در منطقه شامات و به طور کلی خاورمیانه را تثبیت کرده است.
کد خبر: ۲۱۰۰۳
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۲:۴۹ - 07June 2014

ایران برنده بزرگ انتخابات در سوریه

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس به نقل از شورای روابط خارجی، به زعم کارشناس مسائل خاورمیانه، مایکل یانگ، با پیروزی قاطع بشار اسد در انتخابات ریاست جمهوری سوریه، یکی از بازیگرانی که نفوذ بیشتری برای خود دست و پا کرد ایران است. یانگ معتقد است که ایران با ورود به منازعه سوریه ضرورتاً روی حکومت اسد سرمایه گذاری کرد و همه سرمایه خود را برای پشتیبانی از این حکومت صرف کرد و به میزان قابل توجهی هم به موفقیت دست یافت. وی بر این باور است که با انتخابات هفته گذشته اسد قادر خواهد بود تا جایگاه خود را به عنوان رئیس جمهور سوریه تثبیت کرده آن هم در زمانی که اپوزیسیون به شدت از تنشها و تفرقه داخلی رنج میبرد. حزبالله، گروه شبهه نظامی وابسته به ایران نیز جایگاه مستحکمی در لبنان برای خود دست و پا کرده و این جایگاه را تا حدودی مدیون موفقیتهای خود در سوریه است.
 
* انتخاب مجدد اسد به عنوان رئیس جمهور آنهم پس از آنکه بسیار از کارشناسان پیشبینی کرده بودند که وی پس از آغاز ناآرامیها در سال 2011 چندان دوام نخواهد آورد، چه اهمیتی دارد و چه چیز را برجسته میسازد؟
 
اهمیت انتخابات برای اسد این است که این انتخابات اساساً به وی این امکان را میدهد تا همچنان بر سر جایگاه خود باقی بماند. هدف اسد در طول بحران در سوریه آن بود که به لحاظ سیاسی نجات پیدا کند. وی شاید تا حدودی در مورد متحدین خود در روسیه نگران و دچار این ترس شد که شاید در برخی مراحل وی مجبور باشد هزینه معامله آمریکا و روسیه بر سر سوریه را پرداخت کند. من بر این باور نیستم که چنین معاملهای وجود خارجی دارد، اما این نگرانی است که به هر حال وی با خود داشت. به واسطه این انتخابات وی قادر خواهد بود تا جایگاه خود را به عنوان رئیس جمهور سوریه در زمانی تثبیت کند که اپوزیسیون به شدت از تفرقه و تنش داخلی رنج میبرد؛ حداقل در برخی مناطق حساس که حکومت اسد تلاش در صیانت از آنها دارد ـ یعنی دمشق، سواحل مدیترانه و خطوط ارتباطی میان ایشان.
 
* وی از طرف حزبالله به جد حمایت میشود. این ماجرا چگونه بر صحنه داخلی لبنان تأثیر میگذارد؟
 
برای مدتی این ماجرا اوضاع داخلی لبنان را بیثبات ساخته بود. اما در حال حاضر، یک سال پس از آشکار شدن مداخله حزبالله در سوریه، سیستم این امر را در داخل لبنان در خود جذب کرده است. من نمیگویم که همه مردم آن را پذیرفتهاند، اما این امر به نوعی در فضای سیاسی لبنان جذب و هضم شده است. عامل دیگری که نقشی کلیدی در اینجا ایفا میکند این است که حکومت سوریه و حزبالله منطقه مرزی قلمون را که در کنار مرزهای لبنان قرار دارد، تحت کنترل خود درآوردهاند. این رویداد ارتباط میان شورشیان با لبنان را قطع کرده لذا توانایی جابهجایی تسلیحات از لبنان به سوریه، بازگشت شورشیان سوریه به آنسوی مرزها را غیرممکن ساخته است. در نتیجه اپوزیسیون از منطقه مرزی خارج شده است. این امر همچنین اوضاع را در لبنان نسبت به چند ماه پیش آرامتر ساخته است.
 
* در مورد پناهندگان سوریه چه نظری دارید؟
 
حضور شمار زیادی از مردم پناهنده سوریه منبعی برای ایجاد مشکلات و مسائل است و در صورت برگشت ایشان به موطن خودشان نیز مشکلاتی به وجود خواهد آمد. اما بر حسب چارچوب زمانی روز به روز، بیثباتی که تا چند ماه پیش وجود داشت، به دلیل ورود حزبالله به سوریه، به میزان قابل توجهی کنترل شده است.
 
* اندکی در مورد اوضاع سیاسی در لبنان صحبت کنید. هنوز رئیس جمهوری برای این کشور تعیین نشده است؛ چرا؟
 
خیر هنوز رئیس جمهوری تعیین نشده است و این تمایل وجود دارد که به طور خاص و عمده روی جامعه مارونیها تمرکز شود زیرا همانطور که میدانید، رئیس جمهور در لبنان باید از جامعه مارونیها باشد. مسئله بزرگ امروز، حزبالله است. حزبالله سال 2014 را سالی تعیین کننده میبیند. ایشان بر این باورند که در سوریه، حکومت اسد توانسته است خود را تثبیت کند و در نتیجه ایشان میتوانند اوضاع موازی را در لبنان ایجاد کنند که آیینهای از اوضاع سوریه باشد.
 
برای دو سال گذشته، اسد در موضع دفاع قرار داشت اما به مدد حزبالله و البته ایران و شیعیان عراق، توانسته است تا سرزمینهای از دست رفته را پس بگیرد و ضدحملاتی را ترتیب دهد. در نتیجه حزبالله نیز تمایل دارد تا همین اوضاع در لبنان منعکس شود. به همین دلیل است که هدف اصلی حزبالله این است که رئیس جمهوری بر سر کار بیاید که در آینده مشکلی برای این گروه به وجود نیاورد؛ برخلاف آخرین رئیس جمهور، میشل سلیمان. حزبالله تمایل دارد تا در پایان سال جاری با همکاری متحدین خود، در انتخابات پارلمانی اکثریت را به خود اختصاص دهد. لذا این گروه همه این موارد را بخشی از یک کل میبیند: تثبیت حکومت اسد در سوریه، تثبیت حزبالله در لبنان. به عبارت دیگر، این به معنای افزایش نفوذ ایران در کل منطقه است.
 
* بنابراین ایران اکنون برنده بزرگ در منطقه است؟
 
بدون هیچ شکی اوضاع به همین سمت حرکت میکند. ایران ضرورتاً به نفع حکومت اسد وارد منازعه این کشور شد. ایران همه توان خود را در حمایت از این حکومت سرمایه گذاری کرد و به میزان قابل توجهی هم موفق بوده است. از سوی دیگر ایران به خوبی میداند که هرگونه استیلای منطقهای هم که داشته باشد باید با اکثریت سنی در منطقه به درک متقابل برسد. تا به حال روابط ایران با عربستان سعودی، قدرت برتر سنی منطقه، همچنان تیره و تار است. ایران استراتژی پیچیدهای دارد.
 
هم در سوریه و هم در عراق، حکومتها قادر نیستند تا بر همه کشور، که غالباً جمعیت سنی دارند، کنترل داشته باشند. از سوی دیگر در کشوری همچون لبنان، جایی که حزبالله، متحد ایران، میتواند نقشی مستولی بر دیگر جوامع داشته باشد، اجازه داده است که دولت دست نخورده باقی بماند. استراتژی ایران چند وجهی است، اما این کشور همچنین به خوبی میداند که باید با حکومتهای سنی، به ویژه عربستان سعودی به توافق برسد. ایران به خوبی متوجه است که حمایت آمریکا از عربستان سعودی و بیشتر کشورهای حاشیه خلیج فارس کمرنگ شده است و در نتیجه میخواهد از این فضای به خوبی استفاده کند.
 
* در مورد نقش آمریکا در همه این موارد صحبت کنید. آمریکا سالیان سال بازیگر عمدهای در خاورمیانه بوده است. اکنون چه تصویری میتوان از آمریکا ارائه کرد؟
 
آمریکای امروز در خاورمیانه از منظر متحدینش و کسانی که حداقل در گذشته همراه او بودند، بسیار منفی نگریسته میشود. این تصور شکل گرفته است که آمریکا واقعاً فاقد سیاست مشخص برای این منطقه است. آمریکا برای این منطقه سیاست مشخصی دارد اما این سیاست، سیاست عقبنشینی است. زمانی که آمریکا اعلان کرد که به سمت آسیا گردش میکند، در واقع اعلان کرده است که «از خاورمیانه دور میشود».
 
برای رقبای آمریکا در منطقه، به ویژه ایران، این فضایی است برای بهره برداری. همزمان آمریکا همواره خواهان پرهیز از منازعه با ایران است و در مورد برنامه هستهای ایران وارد مذاکره با این کشور شده است. اما تا حدود مشخصی این تنها به نفع ایران خواهد بود. زیرا ایران خود را حریفی بلامنازع در منطقه میبیند و چالشی هم از سوی آمریکا برای ایفای نقش ایران در منطقه به وجود نمیآید. همزمان هر چند که ایران نقاط ضعفی هم در منطقه دارد و به لحاظ مالی تحت فشار است، اما نگاه به آینده داشته و با توافقنامه هستهای میکوشد تا به لحاظ اقتصادی خود را تقویت کند.
 
* اوباما در سخنرانی خود در وست پوینت در هفته گذشته گفت که قرار دارد تا حمایتهای خود از شورشیان غیرجهادی در سوریه افزایش دهد، اما از اینکه دقیقاً توضیحاتی در این باره نداد به شدت از او انتقاد شد.
 
آنچه که من از این سخنرانی بیرون کشیدم این بود که مهمترین نگرانی آمریکا خلاص شدن از بشار اسد نیست ـ این کار نفوذ ایران در منطقه شامات را از میان نمیبرد. این نفوذ هیچ ربطی به این ماجرا ندارد. آنچه که آمریکا را نگران میکند این است که مبارزانی که در سوریه مشغول جنگند به غرب بازمیگردند، به آمریکا باز میگردند و اقدامات تروریستی را در این کشور مرتکب میشود. کنار زده شدن اسد بدون شک به خودی خود بسیار مهم است اما منظر بسیار باریکی برای نگاه کردن به کل ماجرای منازعه در سوریه است.
 

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار