یادداشت/
دلیل بطلان ماهیت اعتقادات جهادی تکفیریها
فردی که در راه ترویج اعتقاداتش بمب به خود میبندد و داخل جمعیتی میشود که مملو از کودک بیگناه است که هنوز نه شیعه میفهمد و نه سنی و نه کافر میشناسد و نه موحد، آیا تا به حال از خودش حتی یکبار سوال کرده است که تکلیف جان این کودک چه میشود؟ چنین شخصی از چه درجهای از انسانیت، غیرت دینی و وجدان و چه جایگاه عقلی برخوردار است؟
گروه بینالملل
دفاع پرس: اخیرا تصویری از یک داعشی در فضای مجازی منتشر شده که این انسان گمراه را در حال درخواست کمک از مردم موصل نشان میدهد. وی در این ویدیو از مردم میخواهد در برابر نیروهای مقاومت واکنش نشان بدهند و دنیای فانی را به حیات ابدی در کنار رسول الله و حوریان بهشتی نفروشند!
اعتقادی جنگیدن این افراد گاهی برای برخی افراد این شائبه را به وجود میآورد که ممکن است اینها در نزد خدا و رسولش آبرومند و از جایگاهی برخوردار باشند. متاسفانه برخی افراد سادهاندیش با دیدن این تصاویر تحت تاثیر قرار میگیرند و چنین افرادی را دارای درجاتی میدانند. برای روشن شدن مطلب باید چند نکته را یادآور شد؛
نخست اینکه نباید به واسطه نماز خواندن و عبادات و شوق شهادتی که این افراد از خود بروز میدهند، در موردشان قضاوت کنیم؛ زیرا چنین قضاوتی در مرحله نخست ظلم به جهان اسلام است و در مرحله بعد ظلم به همه آزادگان و آزاداندیشان است.
زیرا هر انسانی از یک مرتبه و درجه عقلی برخوردار است که به واسطه آن، دین، حیا، عفت، شرف، وجدان، غیرت، عزت، رحم و مروت و... در وجودش شکل میگیرد و از اینرو رفتار و تعاملش با همنوعانش بر اساس همان درجه و جایگاه عقلی تعیین میشود.
عقل همان گوهری است که در دین اسلام به طور فزاینده راجع به آن بحث شده، تا حدی که تمامی ارزشهای انسانی در پرتو آن کامل و ظاهر میشوند؛ امام على (ع) در این خصوص می فرمایند: «أَعقَلُ النّاسِ أَبعَدُهُم عَن كُلِّ دَنيَّةٍ»؛ عاقلترين مردم كسى است كه از همه پَستىها دورتر باشد. یا اینکه در جایی دیگر میفرمایند: «لا يَكمُلُ العَقلُ إلاّ بِاتِّباعِ الحَقِّ»؛ عقل جز با پيروى از حق كامل نمىشود. رسول خدا (ص) نیز در خصوص جهاد میفرمایند: «أَفضَلُ الجِهادِ مَن أَصبَحَ لا يَهُمُّ بِظُلمِ أَحَدٍ»؛ برترين جهاد آن است كه انسان روز خود را آغاز كند، در حالى كه در انديشه ستم كردن به احدى نباشد.
در اینجا برای فهم بهتر مطلب به بیان، روایتی تاریخی می پردازیم؛ روزی عده ای خدمت رسول الله (ص) می رسند و از حالات معنوی و عبادات پیدرپی شخصی سخن می گویند، در میان تعاریفی که این عده داشتند حضرت چندین مرتبه می پرسند، عقل این فرد چقدر است؟ که شخصی در پاسخ می گوید، یا رسول الله (ص)! این فرد چندان عاقل نیست. بعد رسول خدا (ص) نزدیک به این مضمون می فرمایند: که پس جایگاهی خاصی نخواهد داشت. یعنی فردی که عاقل نباشد، نمازش هم خیلی به درد نمی خورد و او را به جایی نخواهد رساند.
حال این سوال مطرح است که تروریستهای تکفیری اگر واقعا به زعم برخی، با اعتقاد راسخ برای خدا می جنگند، عقلشان چقدر است؟ جایگاه بنده های خدا در دیدگاه اینها کجاست؟ چه برنامه ای برای هدایت بندههای نادان و مرتد خدا (البته به زعم خود) دارند؟
مگر در روایات متواتر نیامده که مردم آل الله و خانواده خدا هستند؟ مگر در آموزه های اسلامی کم به احترام و تکریم به مردم پرداخته شده؟ تا چه رسد به حفظ جان و نفوس آنها.
فردی که در راه ترویج اعتقاداتش بمب به خود می بندد و داخل جمعیتی می شود که مملو از کودک بیگناه است که هنوز نه شیعه می فهمد و نه سنی و نه کافر می شناسد و نه موحد، آیا از خودش حتی یک بار سوال کرده است که تکلیف جان این کودک چه میشود؟ چنین شخصی از چه درجهای از انسانیت، غیرت دینی و وجدان و چه جایگاه عقلی برخوردار است؟
اهمیت عاقبت انسانها در مکتب تشیع
امیرالمومنین علی (ع) بیش از دو ماه در میدان جنگ صفین صبر کردند، تا جایی که به ایشان تهمت ترس از نبرد زدند؛ اما ایشان فرمودند صبر کردم، چون عدهای در طرف مقابل به شک و تردید افتاده بودند و خواستم به واسطه صبر برگردند، تا بدبخت و شقی نمیرند و هلاک نشوند. باید به این رویکرد امیرالمومنین علی (ع) توجه داشته باشیم. نگاه ایشان یک نگاه متعالی به انسان است، که نمیخواهد حتی یک نفر هم بدبخت و شقی بمیرد و در این نگاه جان همه انسانها ارزشمند و عالی و عاقبت انسانها بسیار با اهمیت است، و به واسطه همین رویکرد است که خلبان ما در دوران دفاع مقدس وقتی در عراق با جنگنده خود شیرجه میزند تا پلی را منهدم کند، تا چشمش به یک خانواده در حال عبور از پل میافتد، تغییر مسیر می دهد و صبر میکند تا آن خانواده از پل دور شوند، سپس بازمیگردد و پل را منهدم میکند. این اقدام خلبان متعهد و متشرع شیعه برای این است که جان انسانی را که نمیشناسد بیهوده نگیرد. کار این خلبان ایرانی در شرایطی صورت گرفت که پدافند قدرتمند رژیم بعثی مترصد کوچکترین فرصت و کمترین خطا برای شکار هواپیماهی جنگنده ایرانی بود و این است محل بحث و تفاوت شیعه واقعی با تکفیریها. عقل متعهد به شرع مقدس و واقعی، نه عقل متعهد به هوای نفس عامل انتحاری تکفیری فقط به شوق شهادت و اینکه با حوری تزویج کند و ناهار را با پیغمبر بخورد، جان تعداد زیادی از انسانهای بیگناه را میگیرد، سر میبرد و تیرخلاص میزند، چرا؟ چون عقل او تحت فرمان نفس است و از او دستور میگیرد و این نگاه سبب می شود که جان دیگران برایش اهمیتی نداشته باشد. اگر تکفیریها از قوه تعقل و وجدان برخوردارند پس چرا برای مردم دلسوزی نمیکنند و برای هدایت آنها گامی برنمیدارند و منطقشان تنها و گلوله و بمب و خونریزی است!؟
جان کلام اینکه از درون اعتقادی که در آن عقل الهی حاکم نباشد، جهاد در خدمت نفس و نه برای اهداف عالیه الهی، بیرون می آید و به آنچه که امروز از تکفیریها در کشتار مردم بیگناه فارغ از هر نوع منطق و مذهب و قومیت که مشاهده میکنیم، ختم میشود.
انتهای پیام/ 221