یادداشت/ حسین حاتمی
قوت قلب سهم مردانگی مدافعان حرم
تیر و تفنگ و انفجار و دلهره و در کمین کرکسهای خونآشام خفاش صفت، سهم مردانگی خودشان؛ یک پتو و قوت قلب بر آن تنهای رنجور، سهم من و تو شاید.
به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، مدافعان حرم، خط مقاومت، مدافعان حریم سرزمین اسلامیمان، حرف و حدیث زیاد است شاید به عدد انسانها ولی امروز، قصه ما چیز دیگری است.
در جبهههای مقاومت، مدافعان در کنار دیگر نیازهایشان، به حرارت دلهای باصفای شیفتگان حسینی مشتاقند و محتاج.
من تنها چند شب سرمای کویر غم گرفته نینوای عاشقان بلا را در پیادهروی اربعین به جان خریدم، کربلا رفتهها میدانند آنجا سرمای شبانه یعنی چه!؟
چند شب پیش آن مدافع حرم که با استقبال پر شور حسینیتان به شهرمان آمد –البته دست مریزاد–در مسجد و نماز دیدم؛ کبودی سرمای بیابانهای نمناک نینوا و «تل عفر» هنوز بر صورتش نقش بسته بود، گفتم این کبودی از سرمازدگیهای وطنی نیست! با حجب و حیا و بریده –بریده جواب داد: «دکتر چه کند با سرمای هفت بند استخوان جاکرده سوزان عراقی»
مدافعان حرم و حریم از هر دیار و قومی با هر سن و سالی در بیابانهای نینوا و آنطرفتر حریمِ حرمِ آن بانوی غم دیده، زینب ماتمزده در سنگرهای نمناک در سرمای پاییزی دندان به هم فشرده و شبهای سوزان زمستان کویری را به انتظار نشستهاند.
تیر و تفنگ و انفجار و دلهره و در کمین کرکسهای خونآشام خفاش صفت، سهم مردانگی خودشان؛ یک پتو و قوت قلب بر آن تنهای رنجور، سهم من و تو شاید...
هزار و یک مشکل داریم، قبول، شاید این هزار و دومی فرجی باشد، لابد در هر خانه پتویی دست نخورده سالهاست انتظار میکشد روزی به درد بخورد، شاید امروز همان روز باشد.
روی کاور پتو یادگاری بنویس و دلنوشتهیی: «یا ابا عبداله إنّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالِمَکُمْ و حَرْبٌ لِمَنْ حارِبَکٌمْ»؛ با دوستانِ شما دوست و با دشمنانتان در ستیزیم... کلنا عباسک یا زینب.
منتظر دستان گرمابخش و دلهای عاشورایی و حسینیتان هستیم.. این یک بخشنامه نیست، یک درد دل است و دست نیاز.
منبع: بسیج