مهتاب همه جا را روشن کرده بود و تا پشت سیم خاردار دشمن، ستون غواص دیده می شد. آرامش از دل ها رخت بر بسته بود. همه دست به دعا برداشتند. فاطمۀ زهرا(س) را واسطه قرار دادند. به ناگاه گویا پرده ای مقابل مهتاب گسترده شد و همه جا را تاریک کرد.
عملیات شروع شده و نام کربلای 5 را با تبرّک و تیمّن بر پیشانی خود ثبت نموده است. ثاراللهیان که داغ کربلای 4 و مغفوری ها را بر جگر دارند، برای رسیدن به هدف بعدی بر ردای شهادت بوسه می زنند و کربلایی می شوند.
بچّه های لشکر ثارالله از کانال ماهی عبور کردند، کاری که تصورش برای کارشناسان نظامی غیر ممکن بود.
شول، هراتی و تاجیک، آن شب بی امان جنگیدند.
ارتش دشمن سر در گم و ناتوان از هر گونه تصمیم گیری، مستاصل شده بود. عملیات با قوت و قدرت به پیش می رفت.
امّا با اعلام خبر شهادت فرمانده گردان ها یکی پس از دیگری، در دل دریایی فرمانده لشکر 41 ثارالله، غوغایی بر پا می شود که هنوز پس از سال ها به آرامش نرسیده است.
قاسم میرحسینی جانشین و میرلشکر، یونس زنگی آبادی و مهدی زندی نیا فرماندهان تیپ، حسین تاجیک، رضا قربانزاده، علی ژاله، علی محمدی، علی بینا، حسن هراتی اسکندری، کیومرث احسانی، ماشاالله رشیدی، علی عابدینی و علی یارشول فرماندهان گردان،ذبیح الله دریجانی؛ محمدگرامی و مهدی تهامی، معاونین ستاد، محمدعلی ابراهیمی، محمد مشایخی و رضا اتحادی از مخابرات، مهندسی رزمی و بهداری از جمله مسئولین و فرماندهان شهید لشکر ثارالله در کربلای 5 بودند که هر یک در هنگامه دعوت، لبیک گویان پر کشیدند.
لشکر ثارالله در این عملیات،41 مفقودالاثر،7 آزاده و 547 شهید و بیش از 4000مجروح تقدیم نمود. شهدایی که وصف آنها از این مختصرنوشتار، خارج است و قلم را یارا و توان توصیف آنها نیست.
لذا در روزهای آتی بسنده می کنیم به ذکر جملاتی از برخی شهیدان این عملیات که سراسر پند و اندرز و حکمت است.
انتهای پیام/