الوقت بررسی کرد؛

فرار رو به جلوی محمدبن سلمان/ دستان عربستان برای مذاکره با ایران خالی است

سعودی ها باید این واقعیت استراتژیک را درک کنند که ایران نمی‌تواند یک بازیگر خنثی و بی‌طرف در نظام منطقه‌ای باشد. چون فارغ از عناصر و الزاماتی که در ارتباط با قدرت منطقه‌ای ایران نقش آفرینی می‌کند، ژئوپلیتیک آن فراتر از مرزهای چهارگانه‌اش بوده و گفتمان آن نیز به حوزه‌های اسلام، تشیع و ایران فرهنگی پیوند خورده است.
کد خبر: ۲۲۱۰۱۵
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۶ - 09January 2017
به گزارش گروه بین‌الملل دفاع پرس، جانشین ولیعهد و وزیر دفاع عربستان سعودی در مصاحبه‌ای که «بلال صعب» تحلیلگر خاورمیانه در مجله «فارن افرز» با وی انجام داده است، در خصوص چشم‌انداز روابط ایران و عربستان و اینکه آیا ریاض به گشودن درهای دیپلماتیک با ایران خوشبین است، گفت:‌ دو کشور هیچ نقطه اشتراکی برای گفت‌وگو ندارند. محمد بن سلمان که غربی‌ها از او به‌عنوان آقای «همه کاره» دربار آل سعود یاد می‌کنند، با طرح ادعاهای واهی اظهار داشت که هیچ جایی برای مذاکره با کشوری که ایدئولوژی‌های خود را به دیگر مناطق صادر می‌کند و در تروریسم سهیم است و به نقض حاکمیت دیگر کشورها می‌پردازد، وجود ندارد. اگر ایران روش خود را تغییر ندهد عربستان در صورت همکاری با تهران ضرر خواهد کرد.

این اظهارات که نوعی فرافکنی و فرار از واقعیت‌های موجود است، نشان می‌دهد که سعودی‌ها تمایلی برای مذاکره با ایران در شرایط کنونی ندارند. دلیل این امر فارغ از نقش آفرینی متغیرهای چندگانه، را می‌توان در دو علت اصلی تبیین کرد:

یک:‌ برتری ایران در تحولات منطقه

اصلی‌ترین دلیل در عدم تمایل زمامداران سعودی برای گشودن باب دیپلماتیک و پاسخ مثبت به دعوت ایران به مذاکره را باید در برتری‌های میدانی تهران در منطقه دانست. تحولات میدانی در عراق، سوریه، یمن و لبنان در جهتی است که تا کنون و در شرایط کنونی برتری نسبی ایران در برابر عربستان را به دنبال داشته است. در چنین فضایی طبیعی است که سعودی‌ها حاضر به مذاکره نباشند، چون هرگونه مذاکره در این خصوص به منزله تایید نفوذ و حضور ایران در جهان عرب است که قطعا در راستای منافع و تمایل عربستان نیست. سعودی‌ها به دنبال این بوده و هستند که از طریق سیاست‌های مهار و سد کردن نفوذ مانع حضور ایران شوند و هزینه‌های این حضور را برای تهران افزایش دهند. بنابراین صحبت از مذاکره در این شرایط که عربستان دست خود را در برابر ایران خالی می‌بیند، عملا غیرمنطقی و خطایی راهبردی برای عربستان به شمار خواهد رفت.

 دو:‌ استمرار کانون‌های بحران

دومین دلیل اصلی که در ادامه مورد پیشین است، بلاتکلیفی کانون‌های بحران و تداوم و گسترش آن‌ها است. در واقع به دلیل اینکه حوزه‌های مورد مناقشه ایران و عربستان در عراق، سوریه و یمن همچنان دستخوش تنش و آشوب است و نتیجه آن مشخص نشده است، طبیعتا نمی‌تواند موضوع مذاکره قرار گیرد. به‌خصوص که سعودی‌ها امید دارند که در این حوزه‌ها و در زمانی‌که بحران استمرار دارد، برتری را از ایران سلب کرده تا بتوانند از آن به‌عنوان برگه‌های مذاکراتی استفاده کنند. بنابراین در چنین فضایی همچنان فرصت برای یارگیری و شکستن برتری نسبی حریف وجود دارد.

در این میان مقامات سعودی به‌خصوص شخص محمد بن سلمان که تا کنون کمتر در خصوص ایران موضع‌گیری روشنی کرده بود، با توسل به ادعاهایی تکراری، ترجمان این حضور و نفوذ را که عمدتاً دفاعی و به خواست دولت‌های عراق و سوریه بوده است، مترادف صدور انقلاب، حمایت از تروریسم و گسترش بی‌ثباتی دانسته است. در صورتی که امروزه بیشتر دولت‌های غربی به نقش و جایگاه عربستان به‌عنوان خاستگاه بنیادگرایی و رادیکالیسم سلفی واقف شده و حمایت‌های مادی، معنوی و لجستیکی آن از گروه‌های تروریستی در عراق، سوریه و دیگر مناطق را دلیل اشاعه آشوب و بحران در سطح منطقه می‌دانند.

بنابراین سعودی‌ها باید این واقعیت استراتژیک را درک کنند که ایران نمی‌تواند یک بازیگر خنثی و بی‌طرف در نظام منطقه‌ای خاورمیانه باشد. چون فارغ از عناصر و الزاماتی که در ارتباط با قدرت منطقه‌ای ایران نقش آفرینی می‌کند، ژئوپلیتیک آن فراتر از مرزهای چهارگانه‌اش بوده و گفتمان آن نیز به حوزه های اسلام، تشیع و ایران فرهنگی پیوند خورده است.
 
انتهای پیام/ 411
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار