گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ روز 10 ربیعالثانی مصادف با شهادت مظلومانه حضرت فاطمه معصومه (ع) است. ایشان یکی از مفاخر و بزرگان تاریخ اسلام است که شانیت و جلالت این بانوی جلیلالقدر سبب اعتبار بخشی به شهر قم شد.
هم نام فاطمه (س) هم گام زینب (س)
پدر بزرگوار آن حضرت «موسی بن جعفر» و مادر گرامیشان «نجمه» بود. نجمه از بانوان با فضیلت و از اسوههای تقوا و از مخدرات کمنظیر تاریخ اسلام است. حضرت معصومه (س) 10 سال با پدر بزرگوارشان زندگی کردند و بعد از شهادت پدر، در سال 179 تحت کفالت برادرش حضرت امام رضا (ع) قرار گرفت و تا سال 200 ه. ق در کنار آن حضرت به مقامات علمی، عرفانی و اخلاقی رسید.
مدت تلمذ حضرت فاطمه معصومه (س) در محضر امام رضا (ع) چندان طولانی
نبود؛ چرا که با مرگ هارون و روی کار آمدن مأمون عباسی به دلیل سیاستهای ضد شیعی
او، امام رضا (ع) به خراسان تبعید شد تا زیر نظر مستقیم دستگاه حکومت باشد. این
تبعید سبب شد تا حضرت معصومه (ع) در فراقی یک ساله دوری برادر را تحمل کند.
مأمون عباسی در سال 201 (هـ. ق) حضرت امام رضا (ع) را به ولایت عهدی خود تعیین کرد. امام رضا (ع) ولایت عهدی را مشروط به دخالت نکردن در امور سیاسی پذیرفت و بعد از این اقدام بستگان خود در مدینه را به خراسان دعوت کرد.
حضرت معصومه (س) به مجرد خواندن نامه برادر، در رأس یک قافله 22 نفری
متشکل از علویان
و برادرانشان به طرف خراسان
عزیمت کرد. البته برخی از پژوهشگران تعداد افراد این کاروان را حدود 400 نفر نوشتهاند
و قائلند 23 نفر از آنان در ساوه کشته شدند.
پس از آنکه حضرت معصومه (ع) و همراهیان ایشان به ساوه رسیدند، ماموران حکومتی با آنها درگیر شدند و بسیاری از افراد این قافله را به شهادت رساندند. در همین زمان حضرت معصومه بیمار شدند به طوری که ادامه سفر برای آن حضرت مقدور نبود؛ لذا به سمت قم حرکت کردند. برخی از محققان علت بیماری حضرت معصومه (س) را مسمومیت ایشان میدانند که چند روز بعد از ورود به شهر قم به شهادت رسیدند.
مطابق نقل بعضی، مسموم نمودن حضرت توسط زنی در ساوه انجام شد. برخی نیز بیماری حضرت را در اثر غم و اندوه دانستهاند: «وقتی حضرت معصومه (س) بدنهای پاره پاره برادران و برادرزادگان خویش را که ۲۳ نفر بودند را دید، به شدت غمگین گشت و در اثر آن بیمار شد.» که البته با توجه به مقامات بلند معنوی آن حضرت چنین امری بعید به نظر میرسد.
از سوی دیگر از میان برداشتن حضرت معصومه (س) برای دستگاه حکومتی مأمون یک ضرورت بود؛ چرا که حرکت قافلهای از علویان به سمت خراسان خطری عمده برای خلافت غاصبانه مأمون محسوب میشد. بخصوص اینکه رفتن حضرت معصومه (س) به خراسان قبل از آنکه سفری برای دیدار برادر باشد، سفری سیاسی برای ایجاد سوال در ذهن مردم بود که چرا حضرت معصومه (س) سختی راه طولانی مدینه به خراسان را تحمل کردند؟ در واقع حضرت معصومه (س) با این سفر اجازه نداند که هجرت تبعیدوار امام رضا (ع) از حافظه مردم پاک شود.
هنگامی که خبر ورود حضرت به ساوه و بیماری او به آل سعد، شیعیان
عرب اشعری رسید، آنها به استقبال حضرت رفته و در میان آنها موسی بن
خزرج مهار شتر آن حضرت را گرفت و ایشان را به شهر قم دعوت نمود. به هنگام ورود به قم
محبان اهل بیت استقبال
کمنظیری از خواهر امام رضا (ع) کردند که استقبال تاریخی مردم نیشابور از امام
رضا (ع) را تداعی میکرد. پس از ورود حضرت معصومه (س) به قم در روز 23 ربیعالاول 17
یا 19 روز ساکن منزل موسی بن خررج بود.
از ویژگیهای حضرت معصومه (س) عامل و عالم بودن به علوم اسلام بود. از
جمله روایت کنندگان حدیث
بود و چندین حدیث است که در سند آنها نام حضرت فاطمه معصومه (س) به
چشم میخورد که علامه امینی
در کتاب شریف الغدیر
به بعضی از آنها استناد میکند. حضرت معصومه (س) مانند حضرت زینب (س) در یکی
از درجات عصمتند، گر چه در درجات عصمت چهارده معصوم (ع) نباشند.
روایت شده حضرت رضا (ع) فرمودند: «کسی که معصومه را در قم زیارت کند
مانند آن است که مرا زیارت کرده است.» گرچه شواهد و قرائن در مورد مقام عصمت حضرت معصومه (س) بسیار است؛ ولی سخن فوق از امام معصوم (ع) اشارهای است به اینکه که حضرت معصومه (س) دارای
مقام عصمت است، ضمناً این سخن بیانگر آن است
که این لقب را حضرت رضا (ع) به خواهرشان داده است.
از ویژگیهای ممتاز حضرت معصومه (س) این بود که وجودشان سبب اعتبار و عظمت شهر قم شد. به طوری که این شهر به مرکز تجمع روحانیت شیعه تبدیل شد. عدهای از بزرگان علمای شیعه از این شهر برخاستند یا در آن اقامت کردند که امروزه به برکت این بانوی بزرگ، قم به یک مرکز بزرگ علمی، فرهنگی و پژوهشی دنیا تبدیل شده و صدها مدرسه علمی و مراکز تحقیقاتی و کتابخانههای مجهز مشغول فعالیتهای علمی و فرهنگی در حوزه اسلام و تشیع میباشد، تا جایی که این شهر نقشی اساسی و تعیین کننده در پیروزی انقلاب اسلامی داشت.
این نکته چندان دور از ذهن و غریب نیست که ادعا کنیم انقلاب حضرت فاطمه معصومه (س) در دوران خفقان حکومت استعماری آلعباس متاثر از قیام حضرت زینب (س) در دوران حکومت جابرانه آلامیه بود. آنچه هر دو بزرگوار در فراق برادر انجام دادند، روشنگری و دادن بصیرت سیاسی به نخبگان زمان و مردمی بود که در سکوت به سر میبردند. با این تفاوت که قیام حضرت فاطمه معصومه (س) به شهادت آن بانوی مظلومه ختم شد.
هر دوی این بزرگوارن نیز شاهد شهادت مظلومانه برادرانشان ظرف چند ساعت بودند. شدت تالم این مصائب تا حدی بود که نظیری برای آن نمییابیم. هر چند درک عظمت مقام و اقدامات سیاسی حضرت زینب (س) ثقیل است، اما بارها راجع به قیام حضرت زینب (ع) صحبت شده است، اما در مورد حرکت روشنگرانه حضرت معصومه (س) هنوز تحلیل جامعی صورت نگرفته تا دستکم بخشی از این قیام روشن شود.
بخصوص اینکه حضرت فاطمه معصومه (س) از آغاز سفر علم به این نکته داشتند که این سفر نه تنها به دیدار ختم نخواهد شد که شهادت برادران و خویشان و علویان را در پی خواهد داشت. چه بسا که از شهادت خویش با خبر بودند. از این منظر رفتن به سوی شهادت تاسی به جد مظلومشان امام حسین (ع) بود.
تحلیل زوایای این سفر تاریخی روشنگرانه در حوصله این نوشتار نیست و مجالی دیگر می طلبد تا متخصصان این حوزه با جدیت به تشریح آن بپردازند.
انتهای پیام/ 161