این اقدام با توجه به اعلام چند باره فرماندهان نظامی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر اینکه نهایت برد موشکهای بالستیک ایران سرزمینهای اشغالی فلسطین است، یک فرافکنی برای اقناع افکار عمومی برای دستیبابی به اهدافی دیگر است.
مسئولان آمریکایی قبلا اعلام کرده بودند که مسئله توافق هستهای، تهدید ایران را رفع نکرده و ساخت و تکمیل سپر موشکی ادامه خواهد یافت. آمریکا نهتنها از سامانه دفاع موشکی خود بلکه از توسعه سامانه دفاع موشکی رژیم صهیونیستی نیز حمایت کرده بود.
از سوی دیگر با نگاهی به انتخابات آمریکا میتوانیم به برخی دیگر از اهداف نهان این اقدام پی ببریم. ترامپ مانند اوباما و با رویکرد تغییر وارد عرصه انتخابات سیاسی آمریکا شد و توانست به ریاست جمهوری برسد. اوباما نحوه حضور آمریکا در منطقه غرب آسیا را تغییر داد و به جای اینکه حضوری مستقیم برای دستیابی به منافعش که یکی از این منافع، منابع انرژی بود داشته باشد، حضور مستشاری و راه اندازی جنگ نیابتی را در پیش گرفت اما اوباما در پایان هشت سال نتوانست به موفقیتی در پرونده سوریه و عراق دست یابد. با این حال نظر بیشتر کارشناسان بینالملل و غرب آسیا این است که آمریکا به دلیل منابع و منافعی که در منطقه غرب آسیا وجود دارد، این منطقه را ترک نخواهد کرد بلکه رویکرد حضورش را تغییر خواهد داد. ضمن اینکه این کشور طی سالها پایگاههای نظامی متعددی را در خلیج فارس ایجاد کرده و در حال توسعه آنهاست و باید امنیت رژیم صهیونیستی را که یک پایگاه استراتژیک برای آمریکا محسوب میشود، نیز تامین کند.
گرچه سیاستهای ترامپ در قبال منطقه غرب آسیا به درستی هنوز مشخص نشده است اما به نظر میرسد که برای ادامه سیاستهای کاخ سفید باید به اقناع افکار عمومی بپردازد. بیانیه کاخ سفید پیش از آنکه از موضع تهاجمی مطرح شده باشد، از منظر القای تهدید و به نوعی، جلب رضایت مردمی با ادعای حرکت در مسیر دفاع از آمریکا مطرح میشود. دفاعی که به عقیده سیاستمداران آمریکایی باید با مداخله در مناطق دوردست به خصوص غرب آسیا و خلیج فارس تامین شود.
ضمن اینکه به نظر میرسد هدف از انتشار این بیانیه، اعمال تحریمهای جدید موشکی علیه ایران است. آمریکاییها پس از برجام و انجام توافق هستهای مدعی هستند که همچنان ایران تهدیدی برای آنها و متحدانش محسوب میشود، لذا به دنبال این هستند تا تمدید تحریمها و اعمال تحریمهای جدید را که در راستای مقابله با ایران است، به فعالیتهای موشکی و حقوق بشری ایران نسبت دهند.
همچنین نام بردن از ایران که فعالیتهای خود را براساس توافقنامههای بینالمللی انجام داده است در کنار کره شمالی در این بیانیه، هدفمند است و آنان تلاش دارند ایران را همچون کره شمالی تهدیدی جهانی اعلام کنند که این اقدام در راستای پروژه ایران هراسی است چرا که مقامات آمریکا مدعی هستند ایران تهدیدی برای متحدان آنها است. در ادبیات سیاسی غالب در آمریکا، نام ایران بیشتر اوقات در کنار نام کره شمالی به عنوان دشمنان اصلی آمریکا آمده، این بار هم در اشارهای کلی، این اتفاق در بیانیه کاخ سفید تکرار شده است؛ هرچند این امر به معنای فقدان برنامه دولت جدید آمریکا علیه ایران نیست.
اما با وجود اینکه آمریکا ایران را متهم به نقض حقوق بشر و فعالیتهای تهدید آمیز در منطقه میکند، ولی سیاست ایران مبنی حفظ استقلال و تمامیت ارضی خود است.
انتهای پیام/ 211