یادداشت/ اکبر صفرزاده

ظلم‌ فیلم‌سازان پایتخت‌نشین به هویت ملی

در فیلم‌هایی که در تهران تولید می‌شوند، اکثر بازیگران با لهجه تهرانی صحبت می‌کنند و وقتی این رویه 40 سال ادامه پیدا کند، این لهجه و گویش به تدریج شکل استاندارد به خود می‌گیرد و دیگر لهجه‌ها و گویش‌ها را به عقب می‌راند.
کد خبر: ۲۲۹۰۹۶
تاریخ انتشار: ۰۸ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۸ - 26February 2017

گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس- اکبر صفرزاده در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری دفاع مقدس قرار داده است، نوشت:  قبل از ورود دوربین‌ها و تصاویر دیجیتال به صنعت سینمای ایران، تمامی فیلم‌های سینمای ایران با دوربین 35 میلی‌متری ساخته می‌شدند. به دلیل وجود این دوربین‌ها در شهر تهران و همچنین حضور فیلم‌برداران متخصص در شهر تهران، تقریبا تمامی فیلم‌های آن دوران در تهران تولید می‌شد و چاره‌ای هم جز این نبود.

بر این اساس و به تدریج رویه‌ای در سینمای ایران به وجود آمد که هر کس از هر کجای ایران که می‌خواست در صنعت سینمای ایران فعالیت کند، باید خود را به تهران می‌رساند.

بسیاری از افرادی که در حال حاضر در سینمای ایران فعالیت می‌کنند، از شهرهای مختلف ایران به تهران مهاجرت کرده‌اند. تولید فیلم در تهران شاید برای اهالی این صنعت بسیار مفید و راحت باشد؛ اما چند عیب بزرگ نیز دارد، که این عیوب به هیچ وجه قابل اغماض و چشم‌پوشی نیست؛ اولین عیب بزرگ، محرومیت تماشاگران سینمای ایران از جغرافیا و زیبایی دیگر شهرهای ایران است. در بسیاری از شهرهای ایران، برخلاف تهران هیچ اثری از آلودگی، ترافیک و شلوغی بیش از حد نیست و طبیعت این شهرها گاه آن‌چنان زیباست که هر بیننده‌ای را به وجد می‌آورد.

در سینمای پس از انقلاب کمتر فیلمی را با جغرافیای تبریز، ارومیه، اردبیل، مشهد، اصفهان، یزد، بندرعباس، کردستان، بیرجند، سمنان و... سراغ داریم. تهران همه ایران نیست، بلکه فقط یکی از استان‌های ایران است.

ظلم دیگری که با فیلم‌سازی در تهران به کلیت هویت ملی این سرزمین روا می‌شود، از بین رفتن تدریجی لهجه‌ها و گویش‌هاست. در فیلم‌هایی که در تهران تولید می‌شوند اکثر بازیگران با لهجه تهرانی صحبت می‌کنند و وقتی این رویه 40 سال ادامه پیدا کند این لهجه و گویش به تدریج شکل استاندارد به خود می‌گیرد و دیگر لهجه‌ها و گویش‌ها را به عقب می‌رانَد، به نحوی که اگر کسی در جامعه با این لهجه‌ها و گویش‌ها صحبت کند، بسیار غریب و ناموزون به نظر می‌رسد.

در طول 40 سال گذشته کمتر فیلمی در سینمای ایران با لهجه یزدی، اصفهانی، کردی، جنوبی، گیلکی، مازندرانی، سیستانی، قمی، کاشانی و... تولید شده است. لهجه تهرانی یکی از لهجه‌های موجود در سرزمین پهناور ایران است و هیچ مزیتی به لهجه‌ها و گویش‌های دیگر ندارد، همان طور که دیگر لهجه‌ها و گویش‌ها هیچ مزیتی به لهجه تهرانی ندارند.

ظلم دیگری که با فیلم‌سازی در تهران به کلیت هویت ملی این سرزمین وارد می‌شود، فراموش شدن تدریجی دغدغه‌های مردم استان‌ها و شهرهای دیگر ایران در قاب ملی صنعت سینمای ایران است. با فیلم‌هایی که در شهر تهران تولید می‌شود ما عمدتا به دغدغه‌های مردمان این شهرها پی می‌بریم؛ ولی از مشکلات و نحوه زندگی و مناسبات مردم شهرهای مختلف ایران غافل می‌شویم. سینمای ایران در طول 40 سال گذشته درباره مردم شهرهای مختلف ایران بسیار کم و ناچیز سخن گفته است.

خوشبختانه با ورود تکنولوژی دیجیتال به عرصه صنعت سینمای ایران، تمامی آن ضرورت‌هایی که عوامل سینما را مجبور می‌کرد برای تولید فیلم به تهران بیایند از بین رفته است؛ امروزه تکنولوژی دوربین‌های فیلم‌برداری و وسائل جانبی آن به حدی ارزان و قابل دسترس است که در هر شهر و دیاری از ایران می‌توان آن را تهیه کرد و با آن به تولید فیلم پرداخت. وسایل لازم برای تدوین فیلم هم به همین اندازه ارزان و قابل دسترس است.

علی‌رغم ورود تکنولوژی به صنعت سینمای ایران، متاسفانه هنوز هم بسیاری از فیلم‌های سینمای ایران مانند سابق در تهران تولید می‌شوند و تولید فیلم در استان‌های مختلف کشور توزیع نشده است. شاید مهم‌ترین اقدام سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توزیع تولید فیلم در استان‌های مختلف ایران باشد، به گونه‌ای که در هر استان ایران سالانه چند فیلم بزرگ تولید کند؛ تهران هم یکی از استان‌های کشور است و طبیعتا سهم تولید فیلم آن باید به اندازه دیگر استان‌های کشور باشد؛ نه بیشتر و نه کمتر.

اگر در روزگاران نه چندان دور به دلیل وجود فیلم‌های 35 میلی‌متری حتما باید دفاتر پخش در تهران وجود می‌داشتند، امروزه و به مدد هارد و دیجیتال و پست پیشتاز، از هر کجای کشور به راحتی می‌توان کار پخش و اکران فیلم و ارتباط با سینماداران کل کشور را انجام داد. قبلا و در زمان فیلم‌های 35 میلی‌متری اینگونه نبود و هزینه کپی کردن این فیلم‌ها بسیار بالا بود، برای همین فیلم‌ها اول باید در تهران اکران می‌شدند، سپس همان کپی‌ها بعد از اکران در تهران، به شهرهای مختلف ارسال می‌شدند؛ اما در حال حاضر و با ورود دیجیتال به صنعت سینمای ایران این محدودیت وجود ندارد.

به طور حتم یکی از مهم‌ترین دستاوردهای «توزیع تولید فیلم» در کل کشور، ایجاد انگیزه و شوق و امید در بین فعالان تئاتر کل کشور است. افرادی که در تهران به کار تئاتر مشغول هستند، این فرصت را دارند که توسط عوامل تولید فیلم دیده و انتخاب و از دستمزدهای شرکت در تولید یک فیلم سینمایی که معمولا بالاتر از دستمزد فعالیت در تئاتر است، بهره‌مند شوند؛ اما افرادی که در شهرهای مختلف ایران به کار تئاتر مشغول هستند، هیچ‌گاه این فرصت را نمی‌‌یابند و بعضا تا آخر عمر نه به اندازه کافی دیده می‌شوند و نه دستمزدهای بالایی دریافت می‌کنند. کسانی که در شهرهای مختلف ایران کار تئاتر انجام می‌دهند عمدتا با عشق و بدون چشم‌داشت مالی به این کار مشغول هستند.

سیستم اکران و پخش فیلم‌های سینمایی که هم اکنون در حال اجراست، میراث به جای مانده از دوران فیلم‌های سینمایی 35 میلی‌متری است. در دورانی که فیلم‌ها با نگاتیوهای 35 تولید و اکران می‌شدند، به دلیل محدویت‌هایی که به لحاظ مالی و امکانات فنی وجود داشت، هر سینما مجبور بود فقط یک فیلم سینمایی را اکران کند.

کپی کردن فیلم‌های 35 میلی‌متری بسیار هزینه‌بر بود؛ بنابراین تهیه کننده‌های سینما 20 کپی از روی فیلم می‌زدند و این 20 کپی را به 20 سینما در تهران می‌دادند، پس از اکران در تهران این کپی‌ها که عمدتا شامل پنج حلقه بزرگ نگاتیو و حمل و نقل آن هم بسیار مشکل بود را به شهرستان‌ها می‌فرستادند. در آن دوران به لحاظ مالی و حمل و نقل واقعا امکانات تکثیر فیلم در حجم بالایی نبود.

در حال حاضر و با ورود دیجیتال به صنعت سینمای ایران تمامی این مشکلات و سختی‌ها برطرف شده و دیگر هیچ خبری از حلقه‌های بزرگ فیلم 35 میلی‌متری و دستگاه آپارات نیست. در حال حاضر یک هارد کوچک و دستگاه اکران و پخش دیجیتال، جای نگاتیوهای سنگین و پرحجم و دستگاه آپارات پر زحمت را گرفته است؛ اما متاسفانه علی‌رغم ورود تکنولوژی‌های جدید به صنعت اکران، تقریبا تمامی سینماهای ایران هنوز بر روال قدیم از ساعت 10 صبح الی 10 شب فقط یک فیلم را اکران می‌کنند، در صورتی که با اتکا به صنعت دیجیتال و هارد، از ساعت 10 صبح تا 10 شب که هفت اکران را در برمی‌گیرد، می‌توان هفت فیلم مختلف را اکران کرد.

حدودا 500 سالن سینمای فعال در سراسر کشور داریم، که کل این سینماها طبق یک برنامه ریزی منسجم و هماهنگ می‌توانند هفت فیلم مختلف را از 10 صبح تا 10 شب و مثلا به مدت 20 روز اکران کنند، در این صورت ظرفیت اکران فیلم‌های سینمای ایران در طول یک سال بالغ بر 120 فیلم خواهد شد.

این در حالی است که با روش قدیمی و منسوخ فعلی، سالانه فقط 50 فیلم در سینمای ایران اکران می‌شود. اگر با همین وضعیت به فیلم‌های سینمای ایران 20 یا 30 یا 100 سالن سینما تعلق می‌گیرد، با روش «اکران هفت فیلم در طول یک روز» می‌توانیم 500 سالن سینما را به هر فیلم اختصاص دهیم. با اکران هفت فیلم متنوع در طول یک روز در یک سالن سینما، چرخ اقتصاد سالن سینما نیز بهتر خواهد چرخید؛ هرچند یک فیلم خوب می‌فروشد، یک فیلم متوسط و یک فیلم ضعیف؛ اما با بکارگیری روش جدید، دیگر هیچ فیلمی از اکران محروم نخواهد شد، یا اکران ضعیف نخواهد داشت.

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها