یادداشت/ حسن صادقیان

بازی شطرنج بحران سوریه پایان ندارد

در یادداشت حسن صادقیان آمده است:‌ تحولات چند سال اخیر غرب‌آسیا به ویژه سوریه را می‌توان به بازی شطرنجی تشبیه کرد که میان رقیبان قهار و حرفه‌ای در حال اجراست و نمی‌توان پایانی بر آن متصور شد.
کد خبر: ۲۳۱۶۱۳
تاریخ انتشار: ۲۲ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۴:۰۴ - 12March 2017
///////////

به گزارش گروه بین‌الملل دفاع پرس - حسن صادقیان کارشناس مسائل ترکیه طی یادداشتی که در اختیار خبرگزاری دفاع مقدس قرار داده است،‌ نوشت:‌ تحولات چند سال اخیر غرب‌آسیا به ویژه سوریه را می‌توان به بازی شطرنجی تشبیه کرد که میان رقیبان قهار و حرفه‌ای در حال اجراست و نمی‌توان پایانی بر آن متصور شد. حملات گاه و بی‌گاه نیروهای نظامی کشورهای دخیل جهت تغییر روند بازی به نفع خود، دلیل محکمی بر این مدعاست. در ادامه به اقدامات و سیاست‌های چند کشور اصلی خواهیم پرداخت تا مسئله به خوبی شفاف‌تر شود:

ترکیه
هر چند ترکیه در طول 6 سال اخیر به صورت غیر مستقیم نقش مهمی در تحولات سوریه بازی می‌کرد؛ اما از ماه آگوست 2016 با شروع عملیات موسوم به «سپر فرات» رسما وارد جنگ سوریه شد. ارتش ترکیه با حمایت از نیروهای مخالف دولت، توانست در منطقه باب حلب برتری استراتژیکی و زمینی را به صورت نسبی بدست آورد. این پیروزی باعث شد تصرف منبج و رقه هم بر زبان رهبران کشور ترکیه آورده شود که البته تاکنون ناکام مانده‌اند. هدف از این استراتژی‌ها و سیاست‌ها نیز تسویه مناطق مذکور از نیروهای داعش و ممانعت از ایجاد «کریدور کُرد» توسط نیروهای کرد سوریه، ایجاد منطقه پرواز ممنوع جهت اسکان مخالفان دولت سوریه و پناهندگان عنوان می‌شد که در اصل «بهانه‌های» دولت ترکیه جهت ارسال هر از گاه ارتش و نظامیان به منظور کسب آوانتاژ و در نتیجه تغییر معادلات است. هدف اولیه دولت ترکیه خارج کردن نیروهای کرد از منبج بود که به این هدف دست یافته است. اما هدف اصلی مستقر کردن نیروهای مخالف و حاکمیت نیروهای نظامی ترکیه در این منطقه بود که به جای آن نیروهای ارتش دولت سوریه با حمایت روسیه مستقر شدند. لذا ترکیه هنوز باید حملات گاه و بیگاه دیگری انجام دهد که بتواند بار دیگر یک آوانتاژی بیابد و در نتیجه معادلات را به نفع خود البته در صورت امکان تغییر دهد.  
 
روسیه:
 
دولت روسیه هم تا 5 ماه اخیر دخالت مستقیمی در سوریه نداشت هر چند به عنوان یکی از بازیگران مهم تحولات سوریه نقش ایفا می‌کرد؛ اما هنگامی که بازی به نفع نیروهای مخالف دولت سوریه، ترکیه، غرب و دیگر کشورهای این بلوک قدرت چرخید، رهبران کشور روسیه این نتیجه رسیدند که جهت تغییر بازی و کسب آوانتاژ  وارد خاک سوریه شوند. لذا حملات برق آسای نیروهای هوایی روسیه باعث شد روند بازی عوض شود که نتیجه آن قدرت‌گیری مجدد دولت سوریه، عقب‌نشینی ارتش ترکیه و کاهش نسبی قدرت داعش بود. یک نکته خیلی مهم این است که به نظر می‌رسد روسیه با سیاست‌ورزی هوشمندانه تحولات را طوری تنظیم کرده است که هر گونه تغییر و تحول در بازی سوریه، به نفع روسیه و هم قطارانش خواهد بود؛ برقراری روابط حسنه و صمیمانه با ترکیه و بازگشایی دفتر سیاسی برای کردهای سوریه در روسیه نشان دهنده این امر است. دو گزینه مذکور که ابزارهای دیرین ایالات متحده در عملیاتی نمودن سیاست‌ها در خاورمیانه به ویژه پروژه طرح خاورمیانه هستند، اینک در حال تغییر مسیر می‌باشند و روسیه در صورت نیاز می‌تواند از این ابزارها علیه دشمن دیرین مشرق زمین بهره برداری کند.   
 
آمریکا:

برخلاف دوره  باراک اوباما، این‌بار ایالات متحده آمریکا نیز به دنبال رهبریت مستقیم تحولات سوریه است؛ اما مسئله، چگونگی ایجاد موازنه میان نیروهای درگیر در سوریه است. تاکنون ایالات متحده دو نیروی اصلی و در عین حال ضد هم را در کنار خود داشت: «ترکیه و نیروهای کُرد سوریه موسوم به ی.پ.گ.» امروز بهره‏ برداری و استفاده از هر دو ابزار امکان‌پذیر نیست چرا که خودمختاری کردها در سوریه و ایجاد کریدور نفتی برای رسیدن به دریای مدیترانه جزء خطوط قرمز ترکیه است، از سوی دیگر کردها با همکاری مصمم آمریکا سعی در عملیاتی شدن حتمی این موضوع دارند. لذا مسئله مهم این است که عبور از هر کدام به معنای هول دادن هر کدام از آنها در آغوش روسیه می‌باشد که آن‌هم امری بسیار خطرناک و غیر منطقی برای بلوک غرب است. لذا این سؤالات مطرح می‌شود که آیا ترامپ و رهبران سیاسی و نظامی آمریکا حاضر به عبور از ترکیه خواهند بود؟ آیا نیروهای کُرد سوریه و یا در اصل ایجاد یک «کریدور کردی- نفتی»، بر همرزم دیرین یعنی ترکیه ترجیح داده خواهد شد؟ حمله اخیر ایالات متحده به رقه، نگرانی‌های آنکارا راجع به این «ترجیح» را بیشتر کرده است.

رهبران ترکیه به ویژه بینالی یلدریم نخست وزیر ترکیه ضمن اعتراض به این اتفاق، از «سردی گرایی» روابط واشنگتن - آنکارا خبر می‌دهند. دیدار رجب طیب اردوغان از روسیه و مذاکرات سیاسی- نظامی میان طرفین هم بی‏ارتباط با این موضوع نیست؛ «تروریسم»، «سوریه»، «خرید سلاح»  سه محور اصلی مذاکرات پوتین و اردوغان بودند که نتیجه‌گیری در خصوص هر کدام از سه محور می‌تواند آینده ترکیه را در جهتی خاص رقم بزند. دعواها و نزاع‌های لفظی میان آنکارا و کشورهای اروپایی هم می‌‏تواند مزید بر علت باشد تا ترکیه در انتخاب میان غرب و شرق کمی راحت باشد. لذا آمریکا مجبور است هر دو گزینه را راضی نگه دارد چرا که نه می‌تواند از منابع نفتی و پروژه خاورمیانه بزرگ دست بکشد و نه می‏‌تواند از وزنه مهم و عضو ناتو که هم‏‌ذات‏‌پنداری بیشتری هم نسبت به هم دارند، عدول کند؛ ولی همچنان به حملات گاه و بیگاه نیاز خواهد داشت تا برای کسب منافع خود آوانتاژهایی بدست آورد. این بازهای شطرنج گونه خارومیانه به ویژه سوریه انگار پایانی نخواهد داشت.

بازی شطرنج سوریه پایان ندارد؛ هر گونه حملات از سوی کشورهای دخیل در بحران سوریه جهت کسب آوانتاژ است.

 انتهای پیام/ 151
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار