به گزارش گروه بینالملل دفاع پرس - حسن صادقیان کارشناس مسائل ترکیه طی یادداشتی که در اختیار خبرگزاری دفاع مقدس قرار داده است، نوشت: تحولات چند سال اخیر غربآسیا به ویژه سوریه را میتوان به بازی شطرنجی تشبیه کرد که میان رقیبان قهار و حرفهای در حال اجراست و نمیتوان پایانی بر آن متصور شد. حملات گاه و بیگاه نیروهای نظامی کشورهای دخیل جهت تغییر روند بازی به نفع خود، دلیل محکمی بر این مدعاست. در ادامه به اقدامات و سیاستهای چند کشور اصلی خواهیم پرداخت تا مسئله به خوبی شفافتر شود:
برخلاف دوره باراک اوباما، اینبار ایالات متحده آمریکا نیز به دنبال رهبریت مستقیم تحولات سوریه است؛ اما مسئله، چگونگی ایجاد موازنه میان نیروهای درگیر در سوریه است. تاکنون ایالات متحده دو نیروی اصلی و در عین حال ضد هم را در کنار خود داشت: «ترکیه و نیروهای کُرد سوریه موسوم به ی.پ.گ.» امروز بهره برداری و استفاده از هر دو ابزار امکانپذیر نیست چرا که خودمختاری کردها در سوریه و ایجاد کریدور نفتی برای رسیدن به دریای مدیترانه جزء خطوط قرمز ترکیه است، از سوی دیگر کردها با همکاری مصمم آمریکا سعی در عملیاتی شدن حتمی این موضوع دارند. لذا مسئله مهم این است که عبور از هر کدام به معنای هول دادن هر کدام از آنها در آغوش روسیه میباشد که آنهم امری بسیار خطرناک و غیر منطقی برای بلوک غرب است. لذا این سؤالات مطرح میشود که آیا ترامپ و رهبران سیاسی و نظامی آمریکا حاضر به عبور از ترکیه خواهند بود؟ آیا نیروهای کُرد سوریه و یا در اصل ایجاد یک «کریدور کردی- نفتی»، بر همرزم دیرین یعنی ترکیه ترجیح داده خواهد شد؟ حمله اخیر ایالات متحده به رقه، نگرانیهای آنکارا راجع به این «ترجیح» را بیشتر کرده است.
رهبران ترکیه به ویژه بینالی یلدریم نخست وزیر ترکیه ضمن اعتراض به این اتفاق، از «سردی گرایی» روابط واشنگتن - آنکارا خبر میدهند. دیدار رجب طیب اردوغان از روسیه و مذاکرات سیاسی- نظامی میان طرفین هم بیارتباط با این موضوع نیست؛ «تروریسم»، «سوریه»، «خرید سلاح» سه محور اصلی مذاکرات پوتین و اردوغان بودند که نتیجهگیری در خصوص هر کدام از سه محور میتواند آینده ترکیه را در جهتی خاص رقم بزند. دعواها و نزاعهای لفظی میان آنکارا و کشورهای اروپایی هم میتواند مزید بر علت باشد تا ترکیه در انتخاب میان غرب و شرق کمی راحت باشد. لذا آمریکا مجبور است هر دو گزینه را راضی نگه دارد چرا که نه میتواند از منابع نفتی و پروژه خاورمیانه بزرگ دست بکشد و نه میتواند از وزنه مهم و عضو ناتو که همذاتپنداری بیشتری هم نسبت به هم دارند، عدول کند؛ ولی همچنان به حملات گاه و بیگاه نیاز خواهد داشت تا برای کسب منافع خود آوانتاژهایی بدست آورد. این بازهای شطرنج گونه خارومیانه به ویژه سوریه انگار پایانی نخواهد داشت.
بازی شطرنج سوریه پایان ندارد؛ هر گونه حملات از سوی کشورهای دخیل در بحران سوریه جهت کسب آوانتاژ است.