مادر گرانقدر شهید «غلامرضا سالاری»:

طبق وصیت پسرم در خانه های استیجاری زندگی می کنم

حاجیه خانم «صدیقه عزیزی»، مادر گرانقدر شهید «غلامرضا سالاری» با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای هشت سال دفاع مقدس گفت: شهدا همه هستی خود را دادند تا ما در آرامش باشیم و امروز وظیفه ماست که به وصیت نامه هایشان مراجعه و عمل به گفته های آنها نماییم
کد خبر: ۲۳۱۹۰۷
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۶:۰۵ - 13March 2017

به گزارش دفاع پرس از رشت، مسئول امور زنان اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان گیلان، همزمان با گرامیداشت روز شهید و تکریم از مادران و همسران شهدا به همراه تنی چند از دوستداران فرهنگ ایثار و شهادت از مادر گرانقدر شهید «غلامرضا سالاری» در رشت دیدار کردند.

در این دیدار حاجیه خانم «صدیقه عزیزی» مادر شهید «غلامرضا سالاری» با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای هشت سال دفاع مقدس، اظهار داشت: شهدا همه هستی خود را دادند تا ما در آرامش باشیم و امروز وظیفه ماست که  به وصیت نامه هایشان مراجعه به گفته های آن‌ها عمل نماییم.

مادر شهید سالاری در ادامه با دیدگانی اشکبار از فرزند شانزده ساله و بسیجی خود یاد کرد و گفت: غلامرضا نذر امام هشتم بود و ما با تولدش نام رضا را برای تنها پسر خانواده نهادیم.

وی از قد رشید و دست های توانای فرزندش در کمک به مردم رشت و حومه اشاره کرد و گفت: پسرم در اوایل انقلاب اسلامی همانند دیگر جوانان و نوجوانان پر شور انقلاب پیت های نفت را در بین مردم بی بضاعت تقسیم می کرد و همیشه لباسش بوی نفت می گرفت.

وی در ادامه افزود: پسرم در کار تقسیم مرغ و گوشت هم به مردم کمک می رساند و از کمک کردن به مردم لذت می برد.

حاجیه خانم عزیزی از زندگی کوتاه اما پر از فراز و نشیب فرزندش یاد کرد و گفت: پسرم شانزده بهار را بیشتر ندید اما به اندازه تمام فصل های بهار از خود خاطرات زیبا و به یاد ماندنی بر جا گذاشت.

مادر شهید سالاری همچنین از وصیت نامه پسرش یاد کرد و گفت: غلامرضا آنقدر دست به دامن من و پدر مرحومش شد و گریه کرد تا سرانجام  ما را راضی کرد تا پای تعهد نامه اش را امضا کنیم تا به جبهه برود.

مادر از سفارشات و وصیت فرزندش  هنگام سوار شدن  اشاره کرد و گفت: راضی نیستم بعد از شهادتم اشک بریزید و دشمنان و منافقان انقلاب را شاد کنید، در خانه استیجاری زندگی کنید و پولی از بابت خون من نگیرید تا دیگران بدانند شما من را به خاطر منافع مادی به جبهه نفرستاده اید.

مادر شهید درحالی که اشک می ریخت افزود: من به سفارش فرزندم عمل کردم و از سال 61 که پسرم در عملیات «بیت المقدس»، آزاد سازی خرمشهر به شهادت رسید تاکنون در خانه های  استیجاری زندگی می کنم.

حاجیه خانم عزیزی از عشق و علاقه غلامرضا به مادر یاد کرد و گفت: فرزندم همیشه به من می گفت که مادر غصه چیزی را نخور تا من هستم دستگیرت خواهم بود و بعد از شهادت هم نمی گذارم تنها باشی و سعادتمندت خواهم کرد.

مادر شهید سالاری در پایان ضمن آرزوی سلامتی برای رهبر انقلاب و همه سپاهیان و بسیجیان کشور و آنهایی که برای اعتلای پرچم جمهوری اسلامی ایران تلاش می کنند دعا کرد.

مسئول امور زنان اداره حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس گیلان نیز ضمن دلجویی از این مادر صبور و مهریان یک تندیس و هدیه مادی تقدیم ایشان نمودند.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها