دفاع پرس گزارش می‌دهد؛

تاریخچه تجارت تسلیحات در عصر جدید و موقعیت فعلی آمریکا در فروش سلاح

ایالات متحده آمریکا با داشتن بزرگترین زرادخانه جهان، بیشترین سود حاصل از فروش اسلحه را از طریق دیپلماسی نظامی و بازارهای سیاه به دست می‌آورد.
کد خبر: ۲۳۹۳۹۰
تاریخ انتشار: ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۲ - 15May 2017

به گزارش خبرنگار بین‌الملل دفاع پرس، تجارت اسلحه یکی از پرسودترین بازارها برای کشورهای بزرگ است. پژوهش‌های مؤسساتی نظیر مرکز تحقیقات صلح استکلهم سوئد نشان می‌دهد که طی سال‌های اخیر، پنج کشور آمریکا، روسیه، چین، آلمان و فرانسه بیشترین میزان تبادلات اقتصادی در زمینه تسلیحات را در اختیار داشته‌اند.

اگرچه آغاز ساخت و به دنبال آن تجارت اسلحه در دوران جدید را باید با کشورهایی نظیر انگلیس، فرانسه، آلمان، هلند، پرتغال و روسیه شناخت؛ اما بعدها آمریکا، که از قدمت کمتری هم از نظر مبدأ تاریخی و هم از نظر تسلیحاتی نسبت به این کشورها برخوردار بود، توانست گوی سبقت را از آنان برباید.

جنگ جهانی اول اگرچه اولین میدان بزرگ برای ورود تسلیحات مختلف از سوی کشورهای درگیر جهت استفاده علیه یکدیگر بود؛ اما به همان میزان اثرات مخربی رو این کشورها گذاشت. صرف نظر از تحمیل معاهده ورسای به نیروهای محور (امپراتوری‌های آلمان، اتریش- مجارستان و عثمانی) که باعث از بین رفتن بخش قابل توجهی از توان نظامی این سه قدرت بین‌المللی شد، صنایع نظامی عمده کشورهای پیروز (متفقین) نیز در این جنگ آسیب دید.

با این وجود، تنها آمریکا توانست به دلیل دور بودن از مناطق درگیری، صنایع خود را از خطر حملات هوایی، توپخانه‌ای و دریایی متحدین حفظ کند. با این وجود به دلیل تلفات انسانی زیاد، آمریکا تصمیم گرفت که از مداخله در جنگ‌های بعدی پرهیز کرده و همواره سیاست بی‌طرفی را اتخاذ کند.

طی سال‌های پس از جنگ اول جهانی، که رکود اقتصادی بزرگ جهان و بویژه آمریکا را دربرگرفت، میزان فروش تسلیحات تا میزان قابل توجهی کاهش پیدا کرد. همزمان با این بحران، دولت جدیدی در آلمان بر سر کار آمد که ضمن ترویج ملی‌گرایی (ناسیونالیسم) اقدام به زیرپاگذاشتن بندهای نظامی معاهده ورسای در زمینه تجهیزات نظامی کرد.

دولت جدید آلمان تحت هدایت آدولف هیتلر سرباز کهنه‌کار جنگ جهانی اول، اقدام به ساخت مجدد زیردریایی، تانک و هواپیماهای جنگی کرد. این تسلیحات کارآیی خود را در جنگ داخلی اسپانیا، که طی آن ژنرال فرانکو متحد هیتلر با جمهوری‌خواهان و کمونیست‌های مورد حمایت شوروی درگیر شده بود، نشان دادند و آلمان از این راه توانست بازار مهمی برای فروش صنایع نظامی خود در اروپا پیدا کند.

چند سال پس از جنگ داخلی اسپانیا، آلمان و لهستان بر سر اختلافات ناشی از معاهده ورسای با یکدیگر، درگیر شدند که باعث برافروخته شدن آتش جنگ دوم جهانی شد. آمریکا اگرچه ادعا می‌کرد در این جنگ بی‌طرف است؛ اما با طرح قانون وام و اجاره، که به منظور ارسال تسلیحات برای کشورهای به اصطلاح «مورد ظلم واقع شده» تصویب شد، این امکان را در اختیار انگلیس و چین قرار داد تا از دولت‌های نزدیک به هژمونی غرب در برابر هر نوع شکست احتمالی آنان در جنگ با آلمان و ژاپن، جلوگیری کند.

پس از وقوع جنگ آمریکا و ژاپن و به دنبال آن، اعلان جنگ آلمان به آمریکا، که همزمان با نبرد آلمان و اتحاد جماهیر کمونیستی شوروی بود، این کشور اقدام به ارسال گسترده سلاح و مهمات به شوروی کرد تا بتواند از استالین در برابر حملات سنگین هیتلر دفاع کند. آمریکا طی جنگ دوم جهانی توانست بیشترین میزان صادرات تسلیحات را به کشورهای هم‌پیمان خود داشته باشد و از این طریق برای نخستین بار، تبدیل به یکی از کشورهای مهم در زمینه صادرات و فروش اسلحه در جهان شد.

پس از پایان جنگ دوم جهانی، آمریکا طی چند جنگ دیگر در کره و ویتنام وارد عمل شد. در تمام این جنگ‌ها، تسلیحات جدیدی رونمایی شدند که هر کدام از آن‌ها، میلیون‌ها دلار به جیب کارخانجات ساخت اسلحه نظیر «بوئینگ» ریختند. از سوی دیگر، آمریکا پس از جنگ دوم جهانی، به تعداد قابل توجهی از پایگاه‌های نظامی در دیگر کشورها دست یافت که آن کشورها نیز برای تأمین و تجهیز ارتش خود، نیازمند تسلیحات قدرتمند بودند.

واضح است که آمریکایی‌ها در این مورد نیز سود کلانی از فروش تسلیحات به این کشورها، خصوصا در زمان جنگ سرد و تقابل با دوست پیشین یعنی اتحاد جماهیر شوروی، به دست آوردند.

پیروزی انقلاب اسلامی ایران، سازش مصر و اسرائیل، جنگ افغانستان، حمله اسرائیل به لبنان، فروپاشی شوروی و جنگ کویت باعث شد ظرف کمتر از 20 سال، آمریکا حجم گسترده‌ای از فروش سلاح را در گستره‌ای جهانی از آسیای میانه تا اروپای شرقی به اجرا درآورد.

همزمان با حمله آمریکا به عراق و افغانستان و به دنبال آن، وقوع انقلاب‌های مخملی در مناطق تحت کنترل شوروی سابق، از اوکراین تا قرقیزستان، آمریکا فرصت جدیدی پیدا کرد تا قراردادهای تسلیحاتی گسترده‌ای با این کشورها امضا کند. علاوه بر این، نیروهای ناتو نیز در این کشورها استقرار یافتند و به همین بهانه، آمریکا مجددا اقدام به عقد قراردادهای جدید با کشورهای عضو ناتو به بهانه ارسال نیرو و تسلیحات به مناطقی که تازه به حلقه آمریکا وارد شده بودند، کرد.

کشورهای عربی از زمان پایان جنگ دوم جهانی و تشکیل بلوک شرق و در پی آن آغاز جنگ سرد، جزو بازارهای اصلی فروش تسلیحات آمریکا بوده‌اند و این روند نه‌تنها ادامه یافته است، بلکه با توجه به افزایش قدرت ایران و گسترش توان محور مقاومت اسلامی، به صورت تصاعدی افزایش یافته است. این درحالی است که آمریکا همزمان با توافقات جدید پیرامون فروش تسلیحات به عربستان، بهبود دوباره روابط با رژیم صهیونیستی، که به زعم مقامات تل‌آویو در زمان اوباما کمرنگ شده بود، را نیز در دستور کار خود دارد.

دولت جعلی اسرائیل که یکی از مهم‌ترین خریداران و مصرف‌کنندگان تسلیحات آمریکایی در جهان است، همواره از گسترش هر نوع رابطه نظامی با آمریکا استقبال می‌کند. با توجه به نیاز رژیم صهیونیستی پیرامون خرید سامانه‌های جدید دفاع موشکی جهت مقابله با هر نوع تهدید بویژه از سوی ایران یا حزب‌الله لبنان، این موضوع که رژیم صهیونیستی اقدام به خرید سامانه‌های جدیدتر و پیشرفته‌تر از آمریکا کند، کاملا منطقی به نظر می‌رسد همانگونه که در مورد تجهیز نیروی هوایی خود، اقدام به خرید جنگنده‌های پیشرفته اف- 35 از این کشور کرد.

جنگ‌افروزی آمریکا اگرچه باعث شده است که سیل درخواست‌ها برای خرید سلاح از این کشور یا تاجران تسلیحاتی مرتبط با آن به سوی مقامات واشنگتن و شخصیت‌های بانفوذ مرتبط با آنان سرازیر شود. با این‌ وجود، آنچه به طور قاطع می‌توان گفت این است که جنگ‌افروزی آمریکا در نهایت باعث خواهد شد که روزی ایالات این کشور خود درگیر جنگ‌هایی به مراتب خانمان‌سوزتر از جنگ‌هایی شوند که مقامات واشنگتن و متحدان داخلی و خارجی آنان، جهان را درگیر آن‌ها کردند.

انتهای پیام/ 421
نظر شما
پربیننده ها