وصیتنامه شهید علیرضا کاظمی؛

مانند یک سرباز عاشق «الله» این راه را انتخاب کردم/ زندگی چیزی جز عقیده و جهاد نیست

شهید علیرضا کاظمی در وصیتنامه‌اش نوشت: من مانند یک سرباز عاشق «الله» این راه را انتخاب کردم و رفتم. شاید خونم بتواند انسان‌هایی را به راه راست هدایت کند و یا از گمراهی و تباهی نجات دهد.
کد خبر: ۲۴۰۱۱۲
تاریخ انتشار: ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۳:۱۹ - 21May 2017
به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس،‌ شهید علیرضا کاظمی بیستم اردیبهشت ماه 1341، در روستای زنگیان از توابع شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش غلامعلی، کشاورز بود و مادرش لیلا نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و دیپلم گرفت و به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. وی سی ام اردیبهشت ماه 1363 در مریوان توسط گروه های ضدانقلاب به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای امامزاده عبدالله شهرستان زادگاهش قرار دارد.
 
مانند یک سرباز عاشق «الله» این راه را انتخاب کردم/ زندگی چیزی جز عقیده و جهاد نیست 

فرازی از وصیت نامه شهید علیرضا کاظمی

بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان

«انالله و الیه راجعون»

«همه از خدائیم و بسوی او باز می‌گردیم»

با ستایش بر پروردگار که ما را هستی بخشید و وجود بخشید و مرا هدایت نمود تا در راه اسلام و قرآن و حق قدم گذاریم و با عرض بهترین درودها بر تمام کننده مکارم اخلاق حضرت محمد(ص) پیامبر خدا و با عرض درود و سلام به محضر مبارک حضرت بقیه الله اعلم اروحنا الفداه منجی عالم بشریت حضرت مهدی(عج) و نائب بر حقش امام بت شکن، یار مستضعفان، دشمن مستکبران خمینی کبیر و با درود و سلام بر ارواح پاک شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی و با سلام بر خانواده عزیز و محترم شهداء و امت حزب الله.

حال لازم دانستم که چند سطری را بعنوان وصیتنامه برایتان بنویسم می‌دانم اکنون که این وصیت نامه را می‌خوانید؛ بسیار ناراحت هستید اما باید متوجه باشید که باید در راه اسلام این مشکلات و سختیها را تحمل کرد. اصلا ما باید در راه اسلام از تمام هستیمان بگذریم زیرا که همه هستی مان از خداست و امانتی است نزد شما که باید سالم به دست صاحبش برسانید امیدوارم اگر لایق این بودم که شهید شوم خداوند متعال این فیض عظیم را نصیب من بگرداند.

مردن برای همه است، پس چه بهتر که در راه خدا کشته شویم چون کشته شدن در راه خدا بر مردن در بستر مزیتها و برتری‌هائی دارد که نخستین آن پاک شدن گناهانی است که انسان مرتکب شده است؛ پیامبر خدا مجاهدان و پیکارگرانی را که در جبهه اسلام بوده اند بر انسانهائی که جبهه نبودند حتی اگر از دوستان پیامبر بوده اند، برتر می‌دانست پس انسانی که وجودش و تمام هستی اش متعلق به خودش نیست و فقط برای آزمایشات الهی به این دنیا آمده است چه بهتر که در این امتحان سرافراز بیرون آید و در تمام حال خدا را در نظر داشته باشد و هیچگاه از یاد خدا غافل نشود. «الا بذکر الله تطمئن القلوب»

امروز شهید آگاهانه و با سلاح ایمان و قدرت الله اکبر که برتر از همه سلاحها و قدرت هاست راهش را انتخاب کرده که نتیجه این انتخاب «فزت برب الکعبه» است که خداوند ان‌شاالله روزی همه افراد آرزومند را نصیب کند که بزرگترین پیروزی در پیشگاه خداوند است. خدایا تو خود شاهدی از روزی که خود را شناختم، تو را نیز شناختم و از روزی که تو را شناختم بسویت شتافتم و تا آنجا که برایم امکان داشت در راه تو کوشیدم. خدایا ای معبودم و معشوقم و همه کس و کارم نمی‌دانم در برابر عظمت تو چگونه ستایشت کنم ولی همین قدر می‌دانم که هر کس عاشقت شد دست از همه چیز شسته و بسوی تو می‌شتابد و این را به خوبی در خود احساس کرده و می کنم.

پدر بزرگوارم و مادر عزیز و مهربان از اینکه امروز من در کنارتان نیستم ناراحت نباشید از اینکه امانتی را که خدا به شما سپرده بود توانستید به این نحو به صاحب اصلیش برسانید خوشحال باشید و در همه حال خدا را سپاسگذار.

من مانند یک سرباز عاشق «الله» این راه را انتخاب کردم و رفتم. برادران و خواهران عزیز و ارجمند از شما بخاطر اینکه در طول زندگیم برایم همچون یک دوست بوده اید و مرا ارشاد می کردید تشکر می‌کنم امیدوارم که از این پس هر چه خالصانه تر و صادقانه تر در رساندن انقلاب اسلامی به انقلاب مهدی(عج) بکوشید.

دوستان گرانبهایم و ای دوستان عزیزی که با نیتی خالصانه و صادقانه بسوی هدفی والا در راه خدا تلاش می‌کنید امیدوارم که از فقدان من ناراحت نباشید و افتخار کنید.

شاید که خونم بتواند انسانهائی را به راه راست هدایت کند و یا انسانهائی را از گمراهی و تباهی نجات دهد. همیشه گوش به فرمان ولایت فقیه باشید که کشتی نجات شماست و گوش به فرمان امام بزرگوارمان روح خدا خمینی کبیر باشید؛ اوست که می‌تواند شما را رهبر باشد و بدانید آنچه را که ما داریم از اسلام و روحانیت عزیز است، هم محلی های عزیز خواهران و برادران شما که در نقطه ای از خاک میهن اسلامی جمع شدید زندگی روشن بخش و سازنده انسانی جز کوشش و مبارزه برای تکامل و بهتر زیستن معنای دیگری ندارد.

خوردن و خوابیدن، ساختن، ویران کردن، شبانه روز برای شکم دویدن را نتوان زندگی شرافتمندانه انسانی نامید. سومین پیشوای انقلابی شیمیایی حضرت حسین ابن علی(ع) زندگی را جز عقیده و جهاد نمی‌داند. جهاد در راه سرکوبی و نابودی ظلم ستمکاران و بلاخره جهاد با نفس که در مرتبه اول اهمیت بوده و بفرموده پیامبر عالیقدر اسلام جهاد اکبر است.

در خاتمه امیدوارم که کودکان با شعارشان، جوانان با سلاحشان و پیران با دعایشان از انقلاب و دستاوردهای آن حمایت کرده و آرزوی جهانخوران غرب و شرق را برای همیشه به گورستان تاریخ بسپارند، از همگی التماس دعا دارم و می‌خواهم که مرا حلال کنید.

همگیتان را به تقوا سفارش می کنم. «خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی(عج) خمینی را نگهدار»

تذکر: جنازه ام را هر کجائیکه مادرم گفت دفن کنید چنانچه جنازه ام همانند سایر شهدای گمنام اسلام مفقود شد ناراحت نباشید و خوشحال باشید که افتخار بدست آورده اید و سایر امور مربوطه به این حقیر را با نظر خانواده ام انجام دهید.

«والسلام علیکم و رحمه الله برکاته»

بیست و ششم آبان 1362، کردستان، علیرضا کاظمی

منبع : پرونده فرهنگی شهدا، معاونت فرهنگی و امور اجتماعی
نظر شما
پربیننده ها