مرصاد برگ زرین غرب (5)؛

حرف امام خمینی (ره) برای ما اتمام حجت بود

حضرت امام خمینی (ره) در زمان پذيرش قطعنامه 598، فرمودند: «جبهه‌ها را خالی نكنيد.» گفته‌ی ايشان برای ما اتمام حجت بود. لذا سپاه هم برنامه‌ريزی خودش را كرده بود و نمی‌خواست دست به يگان‌های اصلی خود بزند، بلكه می‌خواست در قدرت خود همچنان باقی بماند.
کد خبر: ۲۴۴۰۳۴
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰ - 20June 2017

به گزارش دفاع پرس از کرمانشاه، کتاب «مرصاد، برگ زرین غرب» مشتمل بر خاطرات جمعی از سرداران و رزمندگان دفاع مقدس در غرب کشور است که توسط اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان کرمانشاه جمع‌آوری و تدوین شده است.

خاطره زیر برگرفته از این مجموعه و از خاطرات «محمد فتحی» از فرماندهان و پیشکسوتان دوران دوران دفاع مقدس است.

...برادر «روستایی» جانشین آموزش، به من گفت: «همین الآن پیش تشكری بودم.» تشكری‌ها دو برادر بودند. یكی‌شان فرمانده تیپ امیرالمؤمنین (ع) و دیگری نیز مسئول ستاد قرارگاه نجف بود. منظور برادر روستایی، مسئول قرارگاه نجف بود. ایشان در ادامه گفت: «تشكری به من گفته است که «یكی از بچه‌ها را كه تجربه‌ی كاری دارد، برای فرماندهی گردان به من معرفی كن. من تو را معرفی كردم. الآن برو پیش ایشان»، اطاعت امر كردم و به نزد ایشان رفتم. برادر تشكری ضمن توصیه‌های لازم، مرا به عنوان فرمانده گردان عملیاتی «مالک اشتر» منصوب كرد.

من در آن زمان مسئول آموزش عمومی بودم. این قضیه دقیقاً یک روز قبل از بمباران روستاهای «حریر» و «سرمیل» كرندغرب بود. ایران قطعنامه‌ی 598 را پذیرفته بود. با وجود این، عراق مناطق ایران را بمباران می‌كرد. حضرت امام خمینی (ره) در زمان پذیرش قطعنامه، فرمودند: «جبهه‌ها را خالی نكنید.» گفته‌ی ایشان برای ما اتمام حجت بود. لذا سپاه هم برنامه‌ریزی خودش را كرده بود و نمی‌خواست دست به یگان‌های اصلی خود بزند، بلكه می‌خواست در قدرت خود همچنان باقی بماند.

در جلساتی كه داشتیم، مسئولین رده‌ی بالا گفتند: «احتمالاً صدام به خاطر این كه امتیاز بیشتری از این قطعنامه بگیرد، دست به حركاتی بزند؛ مثل حركاتی كه در «فاو» و «مهران» انجام داد. من خودم در مهران برای سركوبی دشمن، سه هفته آن‌جا بودم. الآن هم احتمال دارد نیروهای ما از نظر رزمی و مقاومت سست شده باشند و این موقعیت مناسبی برای عراق است تا با كشته و مجروح كم‌تری، اراضی بیشتری را از خاک ایران تصاحب کند و در پیاده كردن قطعنامه یا مسائل ژنو، امتیازگیری بیشتری بكند.» الحمدلله امام خمینی (ره) هوشیار بود و پیامشان برای ما حجت.

روز بعد گردان ما با سلاح‌های اولیه، حدود پنج شش قبضه آر.پی.جی و تیربار و اكثراً مسلّح به اسلحه‌ی انفرادی كلاشینكف به سمت گیلانغرب (محل مأموریت‌مان) راه افتادیم. در مسیر مردم غیور گیلانغرب را می‌دیدم كه در اثر بمباران و فشارهایی كه بعثی‌ها ایجاد كرده بودند، از گردنه‌ی قلاجه با پای پیاده به سمت اسلام‌آبادغرب می‌رفتند. بیشتر ماشین‌هایی كه تردد می‌كردند، آمبولانس بودند. این صحنه‌ها تأثیر روحی بدی بر روی بچه‌ها گذاشت هر چند كه آن‌ها روحیه‌ی بسیار بالایی داشتند.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار