تصوير غرب را بدون روتوش ترسيم کنيد
كمتر روزی را می‌توان جست‌وجو كرد كه رسانه‌های مشهور و معتبر دنيا گزارش و تحليلی از توانایی‌های جمهوری اسلامی ايران نداشته باشند و توانمندی‌های هسته‌ای، موشكی، پزشكی و در بعد ديپلماسی عمومی و قدرت نفوذ گفتمانی را مورد تحسين و ستايش قرار ندهند.
به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع پرس، كمتر روزی را می‌توان جست‌وجو كرد كه رسانه‌های مشهور و معتبر دنيا گزارش و تحليلی از توانايی‌های جمهوری اسلامی ايران نداشته باشند و توانمندی‌های هسته‌ای، موشكی، پزشكی و در بعد ديپلماسی عمومی و قدرت نفوذ گفتمانی را مورد تحسين و ستايش قرار ندهند، آن هم در شرايطی كه جمهوری اسلامی ايران در طول نزديک به 40 سال گذشته همواره در معرض تحريم و فشارهای بين‌المللی بوده است و نظام سلطه تلاش داشته تصويری سياه و كدر را از نظام جمهوری اسلامی ايران مقابل افكار عمومی قرار دهد.
يكي از اولويت‌های هميشگی نظام سلطه و رسانه‌های گسترده وابسته به شبكه‌های امنيتی و جاسوسی آنها اين بود كه تصويری تيره از نظام و كشور ايران به دنيا مخابره كنند؛ كشوری كه مردم آن در رنج و فقر مطلق زندگی می‌كنند و دولت آن توانايی بومی‌سازی هيچ صنعت يا علمی را ندارد و برای نيازهای ضروری همواره بايد دست نياز به سوی كشورهای ديگر دراز كند.
اين در حالی است كه واقعيت، حداقل در آنجايی كه رسانه‌های معتبری مانند واشنگتن تايمز، فارين پاليسی و چندين رسانه ديگر اگر چه اولويت‌شان همانند ساير رسانه‌های وابسته به آمريكا يا كشورهايی نظير انگليس و فرانسه «تخطئه دستاوردهای جمهوری اسلامی ايران بوده است» در خلال گزارش‌ها و تحليل‌های خود به توانمنديی‌های بالقوه و بالفعل ايران اعتراف داشته و از مقامات ارشد آمريكا خواسته‌‌اند در مواجهه با كشورمان قدرت ايران را ناديده نگيرند و اشتباهات گذشته را تكرار نكنند.
در يكی از آخرين نمونه‌ها می‌توان به گزارش نشريه آمريكايی «نشنال اينترست» اشاره كرد كه تحت عنوان بحران قطر هشداری برای بيدار شدن از خواب غفلت است، به روابط آمريكا و عربستان پرداخته و تأكيد كرده: «اكنون به روشنی پيداست كه تلاش ترامپ برای تشكيل يک ائتلاف ضد ايرانی با شكست مواجه شده است و شكاف و تفرقه ميان متحدان آمريكا در حال گسترش است. يكی از موضوعاتی كه نقش ويژه‌ای در بدتر شدن روابط عربستان و قطر داشته، مخالفت دوحه با ورود به جنگ نيابتی عربستان عليه ايران در يمن بوده است».
اين رسانه آمريكايي در ادامه دموكراسی محور بودن حاكميت ايران را نيز مورد تحسين قرار می‌دهد و از دولت ترامپ مي‌خواهد منافع مشترک با ايران را مورد توجه قرار دهد: «در حالي كه تروريسم وهابی توليد شده در رياض حتی نيويورک را تهديد می‌كند، ترامپ ايران را دشمن درجه يک آمريكا معرفی می‌كند، با وجود آنكه آمريكا و ايران در مبارزه با داعش منافع مشتركی دارند و هر دو هدف حملات تروريستی هستند، ايران كه دموكراتيك‌ترين كشور در ميان همسايگانش است بايد به عنوان شريكی در مبارزه با داعش فرض شود». به چالش كشاندن سياست ترامپ در مقابل كشورمان را اين رسانه مورد توجه قرار داده و خواهان تغيير سياست‌های ضدايرانی دولت ترامپ می‌شود، به دليل آنكه سياست‌های گذشته اين كشور در مقابل ايران اثر قابل توجهی نداشته و قدرت ايران نسبت به گذشته قابل قياس نيست: «ترامپ كه ديد عميقی در رابطه با مسائل سياسی ندارد، موضع شديد ضد ايرانی خود را از جمهوريخواهان دريافت كرده است اما اكنون كه روندها در حال تغيير هستند، ادامه سياست‌های گذشته معنايی ندارد».
اعتراف سياستمداران ايالات متحده
اعتراف به قدرت جمهوری اسلامی ايران تنها مختص رسانه‌های مشهور غربی نيست و در دوره‌های زمانی مختلف سياستمداران ارشد آمريكايی و ساير كشورهای غربی به اجبار نسبت به قدرت گفتمانی يا دفاعی و هسته‌ای ايران اعتراف داشته و بر خلاف ميل باطنی خود تأكيد كرده‌اند هزينه‌های روبه‌رو شدن با كشورمان سرسام‌آور بوده و جبران آن حتی غيرممكن است.
سياستمداران آمريكايی كه بعد از حمله نظامی اين كشور به افغانستان و عراق و به چالش كشيده شدن اهداف اوليه آمريكا در منطقه غرب آسيا، با ارائه دلايل متقن و مهمی تأكيد داشته‌اند حمله نظامی به ايران غير ممكن بوده و هزينه‌های آن قابل مقايسه با افغانستان و عراق نيست وتنها راهكار مقابله با ايران تعيين رديف بودجه‌ای در لوايح بودجه‌های سالانه اين كشور و اقدامات مشابه برای براندازی نرم در حاكميت سياسی كشورمان است؛ سياستی كه دولت ترامپ نيز طی هفته‌های اخير به آن توجه ويژه داشته و «جک تيلرسون» وزير امور خارجه آمريكا نيز در يكی از مواضع جنجالی خود راهكار مؤثر مقابله با جمهوری اسلامی ايران را حمايت و تقويت جريان غربگرای داخلی و تلاش برای استحاله حاكميت سياسی كشورمان به‌واسطه وجود چنين افرادی می‌داند .
اما آنچه بايد مورد توجه قرار بگيرد اين است كه اعتراف به توانمندی‌های جمهوری اسلامی ايران در حوزه‌های مختلف علمی، نظامی، هسته‌ای و گفتمانی اختصاص به مقامات يك دولت امريكا نداشته و در بين سياستمداران دموكرات و جمهوريخواه اين كشور می‌توان دهها نفر را جست‌وجو كرد كه به فراخور تحولات بين‌المللی ناچار شده‌اند قدرت جمهوری اسلامی ايران را فراتر از حد تصور عنوان كنند.
«جيمز كلپر»، رئيس سابق سازمان اطلاعات ملی آمريكا يكی از افرادی است كه درباره ايران بيان می‌كند: «پيشرفت‌های فنی ايران، به طور مشخص در غنی‌سازی اورانيوم، بر اين ارزيابی ما صحه می‌گذارد كه ايران ظرفيت علمی، فنی و صنعتي لازم را برای توليد تسليحات هسته‌ای در اختيار دارد و موضوع اصلی، تنها اراده سياسی (براي توليد چنين تسليحاتي) است. اين پيشرفت‌ها در راستای اين نظر ماست كه ايران در صورتی كه بخواهد تسليحات هسته‌ای توليد كند، از نظر فنی اين ظرفيت را دارد كه اورانيوم غني شده برای مصارف نظامی، توليد كند».
استوارت مدير آژانس اطلاعات دفاعی امريكا در يكی از جلسات استماع سنا كه با محوريت توان موشكی ايران برگزارمی‌شود ودر پاسخ به سؤال نماينده‌ای كه خواستار توضيح درباره نقش برنامه موشكی ايران در راهبرد نظامی اين كشور در پرتو «برجام» و همچنين احتمال ادامه اين برنامه بهرغم تحريم‌ها عليه آن شده بود، می‌گويد: «ايرانی‌ها بهرغم بيش از 30 سال مواجهه با تحريم‌ها، توان موشكی بسيار قدرتمندی ايجاد كرده‌اند. هيچ نشانه‌ای مبني بر اينكه قصد عقب‌نشينی از فناوری و توان موشكی‌شان دارند، وجود ندارد. آنها همچنان به ارتقای بُرد موشک‌ها، ميزان مرگ‌آوری آنها و توان مانورشان ادامه می‌دهند و از نظر من، اينها، هيچ‌زمان و با هيچ تحريمی تغيير نخواهند كرد».
فارين پاليسي: ايران قوي‌تر از گذشته
فارين پاليسي نيز روز گذشته با اشاره به ناتوانی رژيم سعودی در مقابله با ايران و ضربه فنی شدن اين كشور در مقابل سياست‌های جمهوری اسلامی ايران در مطلبی تحت عنوان «عربستان خودش را ضعيف‌تر و ايران را قوی‌تر می‌كند»، می‌نويسد: «عربستان با متحد كردن بيشتر كشورهای عربی به‌دنبال فشار بيشتر به ايران است. ترامپ نيز سياست‌های خود را در قبال ايران دنبال می‌كند همانطور كه جرج بوش نيز به عراق حمله كرد تا بيش از پيش ايران را تحت نظر قرار دهد».
اين رسانه مشهور امريكايی هراس خود از قدرتمندتر شدن ايران به دليل اشتباهات فاحش ترامپ و شيوخ منطقه را مورد تأكيد قرار مي‌دهد و خواهان مقابله هوشمندانه‌تر با كشورمان در عرصه بين‌المللی و منطقه‌ای مي‌شود: «تحريم قطر و خارج شدن يك كشور عربی از اتحاد عليه ايران، می‌تواند موجب تضعيف عربستان شود. زمين زدن ايران و افزايش تلاش‌ها برای تسويه حساب با ايران می‌تواند در نهايت موجب قدرتمندتر شدن ايران هم بشود. سياستمداران ايران به خوبی می‌دانند كه عربستان به شدت شيفته مبارزه با ايران است و اكنون بازی را به نحوی اداره كرده‌اند كه متحد عربستان نيز به يكی از مخالفان اين كشور تبديل شود».
تصوير غرب را بدون تعصب ترسيم کنيد
به همان‌اندازه كه سياستمداران و رسانه‌های غربی از قدرتمندتر شدن ايران هراس داشته و به هر طرح و ايده‌ای جهت جلوگيری و مقابله با نفوذ گفتمانی و مانع شدن از توسعه صنايع دفاعی- نظامی جمهوری اسلامي ايران روی می‌آورند، جريان خوش‌بين به غرب در داخل كشور نيز از به خطر افتادن منافع حزبی- جناحی خود در صورت استمرار رويه انقلابی‌گری در عرصه سياست خارجه و در مواجهه با نظام سلطه دلهره داشته وتنها راه فارغ شدن از اين هراس و دلهره را تعديل مواضع و رويكردهای انقلابی درمقابل غرب دانسته؛ روشی كه تنها با بازخوانی خروجی توافق هسته‌ای در20ماه گذشته می‌توان از هم‌اكنون نتايج آن را حدس زد. به‌راستي چرا جريان مذكور هيچ‌گاه حاضرنبوده براي مشاهده واقعيت‌های صحنه بين‌الملل، مواضع غربی‌ها در قبال توانمندی‌های ايران را بدون هراس تحليل و با چاشنی كردن نحوه اجرای تعهدات توسط ايالات متحده در برجام، تصويری به‌دور از شيفتگی از غرب ترسيم كند؟
منبع: روزنامه جوان
يكي از اولويت‌های هميشگی نظام سلطه و رسانه‌های گسترده وابسته به شبكه‌های امنيتی و جاسوسی آنها اين بود كه تصويری تيره از نظام و كشور ايران به دنيا مخابره كنند؛ كشوری كه مردم آن در رنج و فقر مطلق زندگی می‌كنند و دولت آن توانايی بومی‌سازی هيچ صنعت يا علمی را ندارد و برای نيازهای ضروری همواره بايد دست نياز به سوی كشورهای ديگر دراز كند.
اين در حالی است كه واقعيت، حداقل در آنجايی كه رسانه‌های معتبری مانند واشنگتن تايمز، فارين پاليسی و چندين رسانه ديگر اگر چه اولويت‌شان همانند ساير رسانه‌های وابسته به آمريكا يا كشورهايی نظير انگليس و فرانسه «تخطئه دستاوردهای جمهوری اسلامی ايران بوده است» در خلال گزارش‌ها و تحليل‌های خود به توانمنديی‌های بالقوه و بالفعل ايران اعتراف داشته و از مقامات ارشد آمريكا خواسته‌‌اند در مواجهه با كشورمان قدرت ايران را ناديده نگيرند و اشتباهات گذشته را تكرار نكنند.
در يكی از آخرين نمونه‌ها می‌توان به گزارش نشريه آمريكايی «نشنال اينترست» اشاره كرد كه تحت عنوان بحران قطر هشداری برای بيدار شدن از خواب غفلت است، به روابط آمريكا و عربستان پرداخته و تأكيد كرده: «اكنون به روشنی پيداست كه تلاش ترامپ برای تشكيل يک ائتلاف ضد ايرانی با شكست مواجه شده است و شكاف و تفرقه ميان متحدان آمريكا در حال گسترش است. يكی از موضوعاتی كه نقش ويژه‌ای در بدتر شدن روابط عربستان و قطر داشته، مخالفت دوحه با ورود به جنگ نيابتی عربستان عليه ايران در يمن بوده است».
اين رسانه آمريكايي در ادامه دموكراسی محور بودن حاكميت ايران را نيز مورد تحسين قرار می‌دهد و از دولت ترامپ مي‌خواهد منافع مشترک با ايران را مورد توجه قرار دهد: «در حالي كه تروريسم وهابی توليد شده در رياض حتی نيويورک را تهديد می‌كند، ترامپ ايران را دشمن درجه يک آمريكا معرفی می‌كند، با وجود آنكه آمريكا و ايران در مبارزه با داعش منافع مشتركی دارند و هر دو هدف حملات تروريستی هستند، ايران كه دموكراتيك‌ترين كشور در ميان همسايگانش است بايد به عنوان شريكی در مبارزه با داعش فرض شود». به چالش كشاندن سياست ترامپ در مقابل كشورمان را اين رسانه مورد توجه قرار داده و خواهان تغيير سياست‌های ضدايرانی دولت ترامپ می‌شود، به دليل آنكه سياست‌های گذشته اين كشور در مقابل ايران اثر قابل توجهی نداشته و قدرت ايران نسبت به گذشته قابل قياس نيست: «ترامپ كه ديد عميقی در رابطه با مسائل سياسی ندارد، موضع شديد ضد ايرانی خود را از جمهوريخواهان دريافت كرده است اما اكنون كه روندها در حال تغيير هستند، ادامه سياست‌های گذشته معنايی ندارد».
اعتراف سياستمداران ايالات متحده
اعتراف به قدرت جمهوری اسلامی ايران تنها مختص رسانه‌های مشهور غربی نيست و در دوره‌های زمانی مختلف سياستمداران ارشد آمريكايی و ساير كشورهای غربی به اجبار نسبت به قدرت گفتمانی يا دفاعی و هسته‌ای ايران اعتراف داشته و بر خلاف ميل باطنی خود تأكيد كرده‌اند هزينه‌های روبه‌رو شدن با كشورمان سرسام‌آور بوده و جبران آن حتی غيرممكن است.
سياستمداران آمريكايی كه بعد از حمله نظامی اين كشور به افغانستان و عراق و به چالش كشيده شدن اهداف اوليه آمريكا در منطقه غرب آسيا، با ارائه دلايل متقن و مهمی تأكيد داشته‌اند حمله نظامی به ايران غير ممكن بوده و هزينه‌های آن قابل مقايسه با افغانستان و عراق نيست وتنها راهكار مقابله با ايران تعيين رديف بودجه‌ای در لوايح بودجه‌های سالانه اين كشور و اقدامات مشابه برای براندازی نرم در حاكميت سياسی كشورمان است؛ سياستی كه دولت ترامپ نيز طی هفته‌های اخير به آن توجه ويژه داشته و «جک تيلرسون» وزير امور خارجه آمريكا نيز در يكی از مواضع جنجالی خود راهكار مؤثر مقابله با جمهوری اسلامی ايران را حمايت و تقويت جريان غربگرای داخلی و تلاش برای استحاله حاكميت سياسی كشورمان به‌واسطه وجود چنين افرادی می‌داند .
اما آنچه بايد مورد توجه قرار بگيرد اين است كه اعتراف به توانمندی‌های جمهوری اسلامی ايران در حوزه‌های مختلف علمی، نظامی، هسته‌ای و گفتمانی اختصاص به مقامات يك دولت امريكا نداشته و در بين سياستمداران دموكرات و جمهوريخواه اين كشور می‌توان دهها نفر را جست‌وجو كرد كه به فراخور تحولات بين‌المللی ناچار شده‌اند قدرت جمهوری اسلامی ايران را فراتر از حد تصور عنوان كنند.
«جيمز كلپر»، رئيس سابق سازمان اطلاعات ملی آمريكا يكی از افرادی است كه درباره ايران بيان می‌كند: «پيشرفت‌های فنی ايران، به طور مشخص در غنی‌سازی اورانيوم، بر اين ارزيابی ما صحه می‌گذارد كه ايران ظرفيت علمی، فنی و صنعتي لازم را برای توليد تسليحات هسته‌ای در اختيار دارد و موضوع اصلی، تنها اراده سياسی (براي توليد چنين تسليحاتي) است. اين پيشرفت‌ها در راستای اين نظر ماست كه ايران در صورتی كه بخواهد تسليحات هسته‌ای توليد كند، از نظر فنی اين ظرفيت را دارد كه اورانيوم غني شده برای مصارف نظامی، توليد كند».
استوارت مدير آژانس اطلاعات دفاعی امريكا در يكی از جلسات استماع سنا كه با محوريت توان موشكی ايران برگزارمی‌شود ودر پاسخ به سؤال نماينده‌ای كه خواستار توضيح درباره نقش برنامه موشكی ايران در راهبرد نظامی اين كشور در پرتو «برجام» و همچنين احتمال ادامه اين برنامه بهرغم تحريم‌ها عليه آن شده بود، می‌گويد: «ايرانی‌ها بهرغم بيش از 30 سال مواجهه با تحريم‌ها، توان موشكی بسيار قدرتمندی ايجاد كرده‌اند. هيچ نشانه‌ای مبني بر اينكه قصد عقب‌نشينی از فناوری و توان موشكی‌شان دارند، وجود ندارد. آنها همچنان به ارتقای بُرد موشک‌ها، ميزان مرگ‌آوری آنها و توان مانورشان ادامه می‌دهند و از نظر من، اينها، هيچ‌زمان و با هيچ تحريمی تغيير نخواهند كرد».
فارين پاليسي: ايران قوي‌تر از گذشته
فارين پاليسي نيز روز گذشته با اشاره به ناتوانی رژيم سعودی در مقابله با ايران و ضربه فنی شدن اين كشور در مقابل سياست‌های جمهوری اسلامی ايران در مطلبی تحت عنوان «عربستان خودش را ضعيف‌تر و ايران را قوی‌تر می‌كند»، می‌نويسد: «عربستان با متحد كردن بيشتر كشورهای عربی به‌دنبال فشار بيشتر به ايران است. ترامپ نيز سياست‌های خود را در قبال ايران دنبال می‌كند همانطور كه جرج بوش نيز به عراق حمله كرد تا بيش از پيش ايران را تحت نظر قرار دهد».
اين رسانه مشهور امريكايی هراس خود از قدرتمندتر شدن ايران به دليل اشتباهات فاحش ترامپ و شيوخ منطقه را مورد تأكيد قرار مي‌دهد و خواهان مقابله هوشمندانه‌تر با كشورمان در عرصه بين‌المللی و منطقه‌ای مي‌شود: «تحريم قطر و خارج شدن يك كشور عربی از اتحاد عليه ايران، می‌تواند موجب تضعيف عربستان شود. زمين زدن ايران و افزايش تلاش‌ها برای تسويه حساب با ايران می‌تواند در نهايت موجب قدرتمندتر شدن ايران هم بشود. سياستمداران ايران به خوبی می‌دانند كه عربستان به شدت شيفته مبارزه با ايران است و اكنون بازی را به نحوی اداره كرده‌اند كه متحد عربستان نيز به يكی از مخالفان اين كشور تبديل شود».
تصوير غرب را بدون تعصب ترسيم کنيد
به همان‌اندازه كه سياستمداران و رسانه‌های غربی از قدرتمندتر شدن ايران هراس داشته و به هر طرح و ايده‌ای جهت جلوگيری و مقابله با نفوذ گفتمانی و مانع شدن از توسعه صنايع دفاعی- نظامی جمهوری اسلامي ايران روی می‌آورند، جريان خوش‌بين به غرب در داخل كشور نيز از به خطر افتادن منافع حزبی- جناحی خود در صورت استمرار رويه انقلابی‌گری در عرصه سياست خارجه و در مواجهه با نظام سلطه دلهره داشته وتنها راه فارغ شدن از اين هراس و دلهره را تعديل مواضع و رويكردهای انقلابی درمقابل غرب دانسته؛ روشی كه تنها با بازخوانی خروجی توافق هسته‌ای در20ماه گذشته می‌توان از هم‌اكنون نتايج آن را حدس زد. به‌راستي چرا جريان مذكور هيچ‌گاه حاضرنبوده براي مشاهده واقعيت‌های صحنه بين‌الملل، مواضع غربی‌ها در قبال توانمندی‌های ايران را بدون هراس تحليل و با چاشنی كردن نحوه اجرای تعهدات توسط ايالات متحده در برجام، تصويری به‌دور از شيفتگی از غرب ترسيم كند؟
منبع: روزنامه جوان
لینک کپی شد
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار
