یادداشت/ مصطفی خدابخشی

در خشت خام دیدند و ندیدیم

نگاهی به وصیت نامه شهدا و تکرار ضرورت حفظ حجاب در جامعه واگویه شفافی است که شهیدان در خشت خام دیدند و ما در آینه ندیدیم.
کد خبر: ۲۴۹۰۰۳
تاریخ انتشار: ۰۱ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۳:۰۰ - 23July 2017
در خشت خام دیدند و ندیدیمگروه اجتماعی دفاع پرس - مصطفی خدابخشی: آنقدر گفته اند و گفته ایم و شنیده اند و شنیده ایم که مطرح کردن مجدد آن شاید دیگر افاقه ای نکند. مانند زهری که بر جگر نشسته و هیچ پادزهری یارای تصفیه آن را ندارد.

مفهوم عفاف و حجاب این روزها خسته تر از روزهای قبل است. متولیان سیاست گذار امور فرهنگی هم گویی آب از آب تکان نخورده و تنها به عنوان نظاره گر به آن چیزهایی می نگرند که من و شما هر روز در خیابان ها و کوچه های شهر می بینیم و این سوال را با خود مطرح می کنیم که چه بر سر فرهنگ اصیل ما گذشته که این حجم از برهنگی فرهنگی بر قامت آن چنبره زده است.

شاید یادمان رفته و یا شاید خواسته اند که یادمان برود که وقتی شهدا رفتند چنین وصیت کردند که ما رفتیم که حجاب حفظ شود.

در وصیت نامه شهید «یعقوب ابراهیم نژاد» آمده است: اگر می دانستم با هر بار که خونم ریخته می شود بی حجابی آغوش حجاب در بر می گیرد، حاضر بودم هزاران هزار بار کشته شوم.

یا شهید محمود محمدی چنین بانوان را مورد خطاب قرار می دهد که «حجاب شما از خون ما که در جبهه می ریزد برای دشمن کوبنده تر است.»

و ...

نگاهی به وصیت نامه شهدا و تکرار ضرورت حفظ حجاب در جامعه واگویه شفافی است که شهیدان در خشت خام دیدند و ما در آینه ندیدیم.

شهدا آزادی را در حجاب می دیدند اما روزگار ورق را برگرداند تا یکی از مهمترین مولفه های فرهنگی جامعه به زمین بازی سیاست سر بخورد و مفهوم آزادی در کمرنگ کردن حجاب چه برای زنان و چه برای مردان تعبیر شود. تعبیری غلط و ساختار شکنانه که از اواسط دهه 70 روانه میدان بزرگ و بی متولی فرهنگ شد و تا به امروز که کار را به عریانی فرهنگی رسانده است.

این عریانی فرهنگی در دهه های قبل در جوامع غربی به ورطه آزمایش درآمد و آن چیز که حاصل این آزمایش شد از هم گسیختگی خانواده و عدم تعهد و پایبندی افراد به ابتدایی ترین اصول زندگی انسانی شد. حال ما در همین جاده سنگلاخی پاگذاشته ایم در حالی که می دانیم انتهایش ره به نا کجا آباد است.

بی بندباری در پوشش، ازدواج سفید، جشن طلاق، چهارشنبه سفید، آزادی یواشکی و هزار و یک طرح من درآوردی دیگر تماما قطعات پازل این بازی فرهنگی است که دختران و پسران ما را به سمت خود هدایت می کند. نمونه بارز این هدایت را می توان در فیلم های منتشر شده از دنس های دخترانه در خیابان ها و پاساژهای همین شهر تهران دید که هر روز سر از یکی از شبکه های اجتماعی برون می آورد.

یقینا بخش عمده ای از چالش ایجاد شده در موضوع حجاب را می توان در نوع نگاه ابزاری حاکم به مقوله آزادی، حجاب و خصوصا زنان در یک طیف سیاسی خاص جستجو کرد که بی پروا تیشه بر ریشه فرهنگ زده و با همین رویکرد صرفا به دنبال به دست آوردن کرسی هایی بیشتر در بازی قدرت است.

همانطور که در بالا ذکر شد شهدا خون دادند تا حجاب در جامعه حفظ شود اما شرایط چنان تنگ آمده که در این روزها آمران به معروف و ناهیان از منکر با کوچک ترین راهنمایی باید خون بدهند بی آنکه جریان ابزاری قدرت خواه خم به ابرو بیاورد.

نباید فراموش کرد که موضوع عفاف و حجاب موضوعی فرا جناحی است که هیچ جریانی برای دستیابی به کرسی هایی بیشتر از قدرت نباید آن را مورد خدشه قرار دهد. یادمان نرود این وصیت شهید حمید رستمی را که قسم‌مان داد به پهلوی شکسته حضرت فاطمه زهرا(س) که حجاب را حفظ کنیم.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار