سارقانی که آینده خود و خانواده‌شان را تباه می‌کنند
برخی چهره‌ها، سن‌هایی را نشان می‌دهد که هنوز در آغاز دوره جوانی هستند. زنجیرهایی که به پاهایشان کشیده است، وقتی روی زمین کشیده می‌شود، صدای آزاردهنده‌ای دارد. صدایی که مرا و برای چند ثانیه بسیار آزار می‌دهد؛ انگار که بر روح انسان خراش می‌زنند. به سراغ جوانی می‌روم که سرش را پایین انداخته است. دوست ندارد سخن بگوید؛ اما راضی‌اش می‌کنم که چند دقیقه‌ای با من هم‌کلام شود.
برای تامین مواد و غذا دزدی کردم
او می‌گوید: بیش از 80 فقره کیف‌قاپی و دزدی موبایل در پرونده‌ام درج شده است و برای بار سوم است که راهی زندان می‌شوم. هر دو روز یکبار به همراه همدستم به سرقت می‌رفتم و روزی دو گوشی برای تامین خرج ناهار، شام و مواد مخدر از مردم می‌دزدیدیم.
می‌پرسم چند سال سن داری و می‌گوید: متولد سال 78 هستم! او که تا اول راهنمایی درس خوانده است، سابقه‌های زندان رفتن خود را به دلیل نزاع و توزیع مواد مخدر عنوان می‌کند.
در ادامه بخش‌هایی از گپ و گفت ما را می‌خوانید:
بیشتر چه چیزهایی را سرقت
می‌کردی؟
گوشی موبایل و گاهی اوقات
هم کیف‌قاپی می‌کردیم.
چند نفری برای سرقت می‌رفتید؟
دو نفری می‌رفتیم و من فقط
راننده بودم.
بیشتر در کدام مناطق شهر تهران اقدام
به دزدی می‌کردید؟
شهرری، خزانه و نازی‌آباد.
چند فقره دزدی در پرونده دارید؟
80 فقره
معتادی؟ چند وقت است مصرف
می‌کنی؟
بله؛ حدود 2 سال است که
حشیش و شیشه مصرف می‌کنم.
درباره آشنایی با همدستت
بگو؟
در زندان با هم آشنا شدیم.
او هم دزدی کرده بود.
او چه سرقت می‌کرد؟
موتور.
هر گوشی را چقدر و کجا
می‌فروختید؟
یک مال‌خر در شوش بود که به طور میانگین هر گوشی را بین 150 تا 200 هزار تومان از ما می‌خرید.
روزی چقدر پول بابت موادمخدر هزینه می‌کردی؟
روزی 60 - 70 هزار تومان برای خرید تنها 2-3 گرم مواد مخدر پول می‌دادم.
همدستت هم معتاد بود؟
نه.
موتورتان را از کجا آورده
بودید؟
برای همان کسی بود که در شوش گوشی‌ها را به او می‌فروختیم.
چطور با او آشنا شدید؟
اتفاقی یک بار در میدان شوش به او
گوشی فروختیم .و پس از آن با هم همکاری بیشتری کردیم
قبل از آنکه او به شما موتور بدهد، از کجا موتور می‌آوردید؟
همدستم موتور می‌دزدید و با همان موتور می‌رفتیم، گوشی می‌دزدیدیم.
چطور موتور می‌دزدید؟
من نگهبانی می‌دادم و همدستم موتور را می‌دزدید.
کی و چگونه دستگیر شدید؟
سه روز پیش در پارکی نشسته بودیم که شناسایی‌مان کردند و دستگیر شدیم.
سرهنگ نمک‌شناس در خصوص کاهش سن مجرمان نیز عنوان می‌کند: یکی از دلایل این امر، افزایش فاصله طبقاتی در جامعه است. سن مجرمان متاسفانه در کشور و به خصوص در تهران که شکاف طبقاتی نمایان‌تر است، افزایش یافته است. یک نوجوان و یا جوان وقتی می‌بیند که هم سن و سال‌های او سوار ماشین‌های مدل بالا هستند، او نیز برای رسیدن به آن ماشین دست به اقدامات خلاف می‌زند.
وی ادامه می‌دهد: خانواده و محیطی که شخص در آن زندگی و رشد می‌کند تاثیر زیادی بر شخصیت او دارد. کسی که به صورت بد سرپرستی و تک سرپرستی زندگی می‌کند، بیشتر تحت ثاثیر عوامل محیطی قرار می‌گیرد.
این استاد دانشگاه تصریح می‌کند: کسی که در محیطی آرام زندگی می‌کند و از هنجار شکنی به دور است، خود کنترل می‌شود و از کارهای خلاف دوری می‌کند.
قرایی مقدم در ادامه با تاکید بر اینکه بیکاری یکی از معضلات بزرگ جامعه امروز ما است، می‌گوید: اگر جوانان شغل داشته باشند به راه خطا کشیده نمی‌شوند ولی اگر فرد بیکار باشد با افراد خاص هم‌نشین می‌شود و به اصطلاح از قلیان و سیگار کشیدن با این افراد شروع می‌کند و به کارهای خلاف کشیده می‌شود.
وی می‌افزاید: باید در جامعه کارهایی انجام شود تا جوانان بتوانند اوقات فراغت خود را غنی کنند نه اینکه پر کنند. مسئولین برای این موضوع باید فکری کنند تا جوانان را به سمتی بکشانند که از کارهای خلاف دور شوند.
