نمی از ایثار (14)؛

تا یک قدمی مرگ در «مرصاد»

از شدت جراحت توان حرکت نداشتم، منافقین ما را دستگیر و به زیرزمین ساختمانی در آن شهر منتقل کردند. بدون درمان با بقیه شهدا و مجروحین رهایمان کردند و رفتند.
کد خبر: ۲۵۰۲۵۰
تاریخ انتشار: ۰۸ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۱:۵۱ - 30July 2017

تا یک قدمی مرگ در «مرصاد»به گزارش خبرنگار دفاع پرس از یزد، کتاب «نمی از ایثار» مشتمل بر مجموعه خاطرات دوران دفاع مقدس رزمندگان شهرستان ابرکوه است، که به قلم «محمدرضا بابایی‌ ابرقویی» به رشته تحریر درآمده و توسط اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان یزد منتشر شده است.

خاطره زیر برگرفته از این مجموعه و از خاطرات رزمندگان «حمید عبدالغفاری» و «جانباز منصور حیاتی» از استان یزد است.

تخریب حزب رستاخیز

زمستان سال 1357 زمانی که راهپیمایی و تظاهرات علیه رژیم طاغوتی پهلوی انجام می‌شد، دانش‌آموز دبیرستان مولوی بودم. به واسط جنایات رژیم پهلوی، امام خمینی (ره) عضویت در حزب رستاخیز را تحریم کرده بودند. بعضی‌ها می‌گفتند: هرچه فتنه هست در حزب رستاخیز است. یک روز تصمیم گرفتند به دفتر حزب رستاخیز ابرکوه که در خیابان شهید بهشتی فعلی بالاتر از خیابان صاحب‌الزمان (عج) و قهوه‌خانه قاسمی بود حمله شود.

تعداد زیادی دانش‌آموز از دبیرستان حرکت کرده، همراه با مردم به سمت دفتر حزب آمدند. وقتی مردم نزدیک شدند درب بسته بود و کسی در آن ساختمان حضور نداشت. چند نفری از تظاهرکنندگان رفتند عقب و با شتاب به سمت درب هجوم آوردند. درب باز شد و افراد با یک اقدام سریع در حد سه چهار دقیقه پرونده‌ها، پوشه‌ها و زونکن‌ها را به هم ریخته و کاغذها را پاره کردند و رفتند.

 اسارت در عملیات «مرصاد»

رزمنده جانباز منصور حیاتی فرزند حسین (جعفر) که در گردان 166 مالک اشتر از تیپ 2 لشکر 81 کرمانشاه به عنوان سرباز خدمت کرده است، در خاطراتش گفت: در تاریخ 1367/5/5 زمانی که منافقین به کمک ارتش بعث عراق به استان کرمانشاه حمله و اسلام‌آباد غرب را اشغال کردند، در میدان ورودی شهر اسلام‌آباد با آنها درگیر شدیم که منجر به شهادت دوستان و مجروحیت خودم شد.

از شدت جراحت توان حرکت نداشتم، منافقین ما را دستگیر و به زیرزمین ساختمانی در آن شهر منتقل کردند. بدون درمان با بقیه شهدا و مجروحین رهایمان کردند و رفتند. از شدت درد و خونریزی هیچ امیدی به زنده‌ماندن نداشتم. تا زمانی که شهر در اشغال منافقین بود در همان زیرزمین محبوس بودم و درد می‌کشیدم. روز هفتم مرداد رزمندگان اسلام با اجرای عملیات مرصاد، منافقین مزدور و دست‌نشانده صدام را با شکستی سخت از خاک ایران بیرون کردند، همزمان ما را نیز نجات داده و به بیمارستان منتقل کردند.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار