روایت سردار کریمیان از زندانهای بعثی/ کمترین شکنجه برای خبرنگار انفرادی بود
فرمانده سپاه عاشورا با بیان اینکه سختی کار خبرنگاری در دوران اسارت بسیار زیاد بود ولی در عینحال شیرینی زیادی داشت گفت: کمترین شکنجه برای خبرنگار در دوران اسارت انفرادی بود.
به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، سردار غلام عسکر کریمیان با اشاره به اهمیت عرصه خبری، اظهار کرد: از دوران دانشآموزی در رشته خبرنگاری فعالیت داشته و حتی یک کارت خبرنگاری از آن زمان نیز دارم.
وی بابیان اینکه در زمان اسارت به اردوگاه موصل منتقل شدم و در آنجا اطلاعرسانی بهصورت پایه و اساسی و از طرق مختلف صورت میگرفت، بیان کرد: در اردوگاه وظایف تقسیمبندی شده بود و هرکسی طبق آن وظایف کار خود را انجام میداد و وظیفه خبرنگاران بسیار سنگین بود.
فرمانده سپاه عاشورا با اشاره به اینکه مجروحان بدحال و وخیم را در دوران اسارت به بیمارستان موصل منتقل میکردند، افزود: حتی در خود بیمارستان نیز مسئولیت جمعآوری اخبار را داشتیم.
وی خاطرنشان کرد: در ساعت اخبار مسئول خبر آسایشگاه خودمان بودم و در آنجا شخصی به نام عبدالکاظم منش داوی که از عربهای خوزستان و اهل سوسنگرد و جزء نیروهای اطلاعات عملیات قرارگاه کربلا بود که مسؤولیت خبر اردوگاه را بر عهده داشت.
کریمیان با بیان اینکه در دوران اسارت محدودیت کاغذ و قلم داشتیم و همه اخبار منتشرشده بهسختی جمعآوری میشد، ادامه داد: سختی کار ما در خبرنگاری دوران اسارت بسیار زیاد بوده ولی درعینحال شیرینی زیادی داشت و ازاینرو معتقدم هر کاری بهراحتی به دست بیاید نمیتوانیم ارزش آن را بفهمیم.
فرمانده سپاه عاشورا با یادآوری اینکه برای نوشتن اخبار از کاغذ پودرهای رختشویی که برای شستشو به ما میدادند استفاده میکردیم افزود: این روش را رزمندگان کشف کرده بودند و این حاصل محاصره اقتصادی تحمیلشده در دوران جنگ بر ما بود؛ بهطوریکه امام راحل این مقاومت را به مردم تبریک گفته بودند.
وی اضافه کرد: وقتی در محاصره قرار گرفتیم باید توانایی استفاده از فکر، اندیشه و ظرفیت را داشته باشیم و آنها را استفاده نمائیم.
کریمیان ادامه داد: کاغذ پودرهای رختشویی را خیس کرده و یک روز جلوی نور خورشید قرار میدادیم تا لایهلایه شود و در هر یک از لایهها اخبار جمعآوریشده را مینوشتیم.
وی با بیان اینکه حتی خودکاری برای نوشتن نداشتیم و اُسرا از خودکارهایی که صلیب سرخ برای نوشتن نامه به ما میدادند استفاده میکردند، افزود: هر دو ماه یکبار صلیب سرخ بازدید از اردوگاه را داشت و در این بازدیدها خودکار برای نوشتن نامه میدادند که با زیرکی هر چه تمام داخل خودکارها را عوض میکردیم و جوهر و مرکب خودکارها را برای انتشار اخبار نگه میداشتیم.
فرمانده سپاه عاشورا اذعان داشت: خواندن اخبار نیز بهصورت دیمی نبود بلکه بالشتهای ابری در اردوگاه را کنار هم بهصورت مرتب چیده و پتو را روی بالشتها میکشیدیم و فضا دقیقاً شبیه به تریبون خبری میشد، حتی پرچم ایران نیز هنگام قرائت اخبار یک هفته در کنار گوینده بود که آن دوران طراحی پرچم بر عهده من بود.
کریمیان با اشاره به اینکه خود ساخت و طراحی پرچم ایران در اردوگاه یک پروسه سختی داشت بهطوریکه پایه آن از سیمخاردار بود که با چه مصیبتی سیمخاردار کنده بودیم، گفت: کنارههای پتو که به رنگهای سبز و سفید و سرخ بود را نیز جدا کرده و آن را به یک پرچم تبدیل کردیم و صحنه خبری ما در اردوگاه دقیقاً شبیه صحنه اخبار ساعت دو صداوسیما شده بود.
فرمانده سپاه عاشورا با اشاره به استقبال اُسرا از اخبار شنیدن اخبار در سکوت کامل، بیان کرد: البته نگهبانی نیز گمارده بودیم تا مأموران بعثی متوجه نشوند زیرا اگر لو میرفتیم کمترین اذیت آنها 10 روز زندانی انفرادی و شلاق بهوسیله کابل به تمام اجزای بدن بود.
وی افزود: بیشتر اُسرا در اردوگاهها بهصورت بستن دستبند از پشت و حالت برعکس شکنجه میشدند و اکثراً من نیز در اردوگاه به اینگونه شکنجه میشدم.
کریمیان با بیان اینکه کمترین شکنجه برای خبرنگار در دوران اسارت انفرادی بوده که محل زندان انفرادی در نزدیک آشپزخانه اردوگاه قرارگرفته بود، ادامه داد: گرما و دود آشپزخانه مستقیم وارد سلولهای انفرادی میشد و باعث مشکلات تنفسی میشد.
وی به دوران زندانی انفرادی خود در اردوگاه موصل اشاره کرد و گفت: بهقدری هوا غیرقابل تنفس بود که از روی اجبار روی زمین دراز کشیدم و از روزنه پایین در نفس میکشیدم و بعد از آزادی از انفرادی توان حرکت نیز نداشتم.
فرمانده سپاه عاشورا با تأکید به اینکه درصحنه اردوگاه، کارهای فرهنگی نقش ویژه و اساسی داشت، ادامه داد: همیشه سعی بر این بود که اُسرا اطلاعات بهروز داشته باشند.
وی افزود: سیاست رژیم بعثی به اینگونه بود که هیچگاه اُسرای جدید را با اُسرای سابق یکجا نمیفرستادند؛ زیرا اُسرای جدید اطلاعات زیاد و بهروزتری داشته و اُسرای سابق نیز تجربه زیادی داشتند.
کریمیان خاطرنشان کرد: در واقعه شیخ علی تهرانی که از ایران به عراق فرار کرده و پناهنده آنجا شده بود و در دوران اسارت هرروز سخنرانی وی از رادیو و تلویزیون پخش میشد و این سخنرانیها از طریق بلندگو برای کل اردوگاه پخش میشد.
وی ادامه داد: عراقیها کارشناسانی انتخاب کرده بودند که فقط به سخنرانی و گفتههای علی تهرانی گوش کنند تا ببینند چه میگوید.
فرمانده سپاه عاشورا بابیان اینکه شیخ علی تهرانی در گفتههایش میگفت که ذلیلمردهها شما که ادعا میکنید مردم عراق را نمیزنید درحالیکه موشک 12 متری میزنید، بیان کرد: از کلیدواژههای این سخنرانی متوجه میشدیم ایران با موشک 12 متری بغداد را میزند و اینیک خبر استنتاجی برایمان بود.