بررسی وقايع شهريور 1359 در گفت‌وگو با يكی از رزمندگان حاضر در نواحی مرزی؛

جنگ ماقبل جنگ!‌

نيروی هوايی عراق به آسمان آبادان تجاوز كرد، نيروی دريايی عراق به «اروندرود» و منطقه دريايی پاسگاه «خورمال» تجاوز كرد، نيروی هوايی عراق به آسمان خرمشهر تجاوز كرد.
کد خبر: ۲۵۴۵۴۴
تاریخ انتشار: ۰۵ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۶:۰۰ - 27August 2017
به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع پرس، فرض كنيم به شهريور سال 59 برگرديم و با چنين اخباری روبه‌رو شويم: «نيروی هوايی عراق به آسمان آبادان تجاوز كرد، نيروی دريايی عراق به «اروندرود» و منطقه دريايی پاسگاه «خورمال» تجاوز كرد، نيروی هوايی عراق به آسمان خرمشهر تجاوز كرد، عراق به ارتش دستور آماده‌باش داد، «هنری كيسينجر» اعلام كرد جنگ بين عراق و ايران قريب‌الوقوع است، سه هواپيمای عراقی به آسمان مهران تجاوز كردند».

واكنش ما به آنها چه خواهد بود؟ مشخص است كه واقعه‌اي بزرگ در پيش است. عراق مرتب حريم هوايي، دريايي و زميني ما را ناديده مي‌گيرد، ارتشش را آماده رزم در مرزها مستقر مي‌كند، تحليلگران غربي نزديكي جنگ را پيش‌بيني مي‌كنند، يگان‌هاي مرزي به مراكز رسمي اعلام خطر مي‌كنند، مردم در مرزها هراسان هستند و... يحتمل جنگي در پيش است.

در شهريور 59 همه صاحب‌نظران مطمئن بودند كه جنگ آغاز خواهد شد. همه به جز آن عده از سياسيوني كه به تعبير مقام معظم رهبري «نشان دادند لياقت اداره كشور را ندارند». اين عده از سياستمداران آن‌قدر در برابر تجاوزهاي مكرر عراق مماشات كردند تا اينكه تجاوز رسمي عراق در 31 شهريور 59 به يك «حمله غافلگيرانه» تعبير شد. وگرنه براي بچه‌هاي خرمشهر كه از 20 شهريور رسماً با عراق بر سر اشغال پاسگاه مؤمني درگير بودند، آنچه در 31 شهريور اتفاق افتاد دنباله تجاوزهايي بود كه از قبل آغاز شده بود.

 جنگ يا درگيري طايفه‌اي

سيدمسعود ارجعي از رزمندگان خرمشهري كه مادر، خواهر و دو برادرش از شهداي دفاع مقدس هستند در اين خصوص مي‌گويد: «ما مرزنشين‌ها آغاز جنگ را از روي تقويم مشخص نمي‌كنيم. ما جنگ را با پوست و گوشت‌مان از نزديك احساس كرديم. از همان زماني كه با تحريك دشمنان جنگ عرب و عجم در خوزستان و خرمشهر به راه افتاد، جنگ براي ما آغاز شده بود. ما خرمشهري‌ها دو بار سوم خرداد را تجربه كرده‌ايم، يكي در سال 58 و فتنه‌اي كه به اسم جنگ عرب و عجم رخ داد، ديگري در سال 61 كه خرمشهر آزاد شد».

اشاره ارجعي به فتنه خلق عرب است كه از خردادماه 58 به اوج خود رسيده بود. مجموعه‌اي از ناآرامي‌ها كه تا زمان آغاز رسمي جنگ به اشكال مختلف ادامه داشت. اما اگر خلق عرب را عاملي در دست رژيم عراق بدانيم، حتي خود بعثي‌ها نيز قبل از آغاز رسمي جنگ به مناطق مرزي كشورمان تجاوز كرده بودند. سيدمسعود ارجعي در اين خصوص مي‌گويد: «عراق مدت‌ها قبل از آغاز رسمي جنگ، حريم مرزي ما را مورد تجاوز قرار داده بود. يادم مي‌آيد شهيد جهان‌آرا گزارش اين تجاوزها را به مراكز رسمي اعلام مي‌كرد اما در كمال تعجب مي‌گفتند اين حوادث مربوط به درگيري‌هاي طايفه‌اي است و ربطي به سپاه ندارد! نهايتاً هم كه عراق در 20 شهريور 59 يعني 10 يا 11 روز قبل از آغاز رسمي جنگ، پاسگاه مؤمني در شلمچه را اشغال كرد. اينجا بود كه بچه‌هاي خرمشهري تصميم گرفتند به پاسگاه حمله كنند و با به اسارت درآوردن تعدادي از نظامي‌هاي عراقي، به مسئولان ثابت كنند كه عراق به خاك ما تجاوز كرده است. شهيدان موسي بختور، حيدر حيدري و اقبال‌پور به همين منظور اعلام آمادگي كردند. حيدر بمب‌ساز خوبي بود و از زمان انقلاب با سه‌راهي بمب تهيه مي‌كرد. اين سه نفر در همين درگيري‌هاي مرزي به شهادت رسيدند، اما حتي ريخته شدن خون‌شان نيز باعث نشد مسئولان به شروع جنگ اذعان كنند تا اينكه فرودگاه مهرآباد تهران و چند فرودگاه ديگر بمباران شدند و ديگر جاي شك و شبهه‌اي براي شروع جنگ باقي نماند».

 از خان‌ليلي تا شلمچه

از 20 شهريور تقريباً جنگ در جنوبي‌ترين نقاط مرزي خوزستان آغاز شده بود. چند روز قبل از آن نيز يعني در 16 شهريورماه پاسگاه خان‌ليلي در استان كرمانشاه (مرزهاي غربي) به تصرف دشمن درآمد و در همين روز نيروهاي هوايي و زميني عراق به نخستين حملات علني خود به پاسگاه‌هاي ايلام، قصرشيرين، خسروآباد، نفت‌شهر و سومار مبادرت كردند و به اين ترتيب حداقل سه استان كشورمان از نيمه شهريور 59 رسماً درگير جنگي شدند كه هنوز به شكل رسمي آغاز نشده بود!

ارجعي مي‌گويد: «ما شهيد داده بوديم اما كسي جنگ را باور نداشت. نمي‌دانم بايد چه اتفاقي مي‌افتاد تا قبول مي‌كردند كه جنگ آغاز شده است. در خيلي از نقاط مرزي نيز شاهد چنين اتفاق‌هايي بوديم اما گويا فقط بايد تهران بمباران مي‌شد تا آغاز جنگ را باور مي‌كردند».

صرف‌نظر از زد و خوردهاي مرزي كه اواسط شهريور به شكل علني رخ داد، در تقويم جنگ به موارد عجيبي نيز برخورد مي‌كنيم. يك نمونه مربوط به حمله نيروي دريايي عراق به بندر خرمشهر در سوم شهريور 59 و به غارت بردن 43 فروند ناوچه گارد ساحلي متعلق به شركت اروندان مي‌شود. موردي كه ارجعي آن را قبول ندارد و مي‌گويد: «كار شركت اروندان اصلاً ساخت ناوچه نبود. در كل منطقه مرزي نيز تنها دو ناوچه مستقر بودند كه تقريباً يك گروهان تكاور نيروي دريايي در آنها مستقر بودند. به غارت بردن 43 فروند ناوچه به نظر من درست نيست، احتمالاً اين تعداد قايق‌هاي غيرنظامي بودند كه توسط عراق به غارت برده شدند».

 تاريخي كه تغيير مي‌كرد

 تجاوز دشمن كاملاً آشكار بود. آنها از تابستان 59 و خصوصاً از شهريورماه اين سال، به شكل علني و با برنامه‌ريزي دقيقي اقدام به تضعيف بنيه نظامي كشورمان مي‌كردند. پاسگاه‌ها را اشغال كرده يا مي‌كوبيدند، امكانات دولتي و خصوصي عمده را به سرقت مي‌بردند، گشت‌هاي هوايي و زميني خود را به طور منظم انجام مي‌دادند و حتي واحدهاي نظامي‌شان را مقابل چشم نظامي‌هاي ما در مرزها مستقر مي‌كردند اما در اين سو با وجود گزارش‌هاي پي در پي سپاهي‌ها و ارتشي‌ها، واكنشي از طرف شوراي عالي دفاع كه بني‌صدر رياست آن را برعهده داشت، انجام نمي‌گرفت. شايد اگر شهريورماه و اخبار پي در پي ناگوارش را زودتر درمي‌يافتيم، تاريخ جنگ به گونه ديگري رقم خورده بود.

منبع: روزنامه جوان
نظر شما
پربیننده ها