افول داعش؛‌ هراس رژیم صهیونیستی

به گزارش خبرنگار بین‌الملل دفاع پرس، گروهک تروریستی داعش برخلاف سال 2014 در حال گذراندن روزهای سختی است. گروهکی که مناطق تحت سیطره آن از حومه حلب تا حومه بغداد را شامل می‌شد و با اقدامات جنایت‌کارانه خود نه‌تنها ذهن‌ها را از جنایات رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین دور می‌کرد، بلکه تصویری خشن و وحشی از دین مقدس اسلام در ذهن مردم جهان درست کرده بود، امروز در بدترین شرایط ممکن قرار دارد.

 

آزادسازی موصل و تلعفر همزمان با محاصره گسترده عناصر این گروه در عمق صحرای سوریه و شکست آن‌ها در ارتفاعات شمال شرق لبنان نشان‌دهنده تضعیف شدید این گروه تروریستی در منطقه غرب آسیاست.

 

اگرچه داعش تلاش می‌کند با فعال کردن تحرکات خود در نقاط دیگری همچون فیلیپین، لیبی، مصر، نیجریه و... نشان دهد که چیزی نتوانسته است از حضور این گروه در جهان کم کند و عقب‌نشینی‌های گسترده در لبنان، سوریه و عراق صرفا یک حرکت تاکتیکی برای تجدید قوا و حمله دوباره است، اما انهدام گسترده و آزادسازی پی‌درپی مواضع تحت اشغال آن، بیانگر افتادن داعش در سراشیبی نابودی است.

 

ضرباتی که داعش از محور مقاومت دریافت کرده است، همزمان هراس بسیاری از مقامات سیاسی و نظامی در واشنگتن و تل‌آویو را برانگیخت. اگرچه آمریکا با تشکیل ائتلافی بین‌المللی، سعی در نشان دادن چهره‌ای ضدتروریستی از خود دارد؛ اما باید تأکید کرد که این کشور از عراق و سوریه بدون داعش بیش از موقعیت این دو کشور با حضور داعش می‌ترسد.

 

آمریکا و اسرائیل به خوبی می‌دانند که پیروز واقعی پس از هر شکست داعش در غرب آسیا، ایران و متحدان جمهوری اسلامی هستند.

 

حضور مستشاری و پشتیبانی ایران از عملیات‌های نیروهای ارتشی و مردمی وابسته به جبهه مقاومت در عراق، سوریه و لبنان باعث شده است که مقامات رژیم صهیونیستی، بویژه «بنیامین نتانیاهو»، «نفتالی بنت» و «آویگدور لیبرمن» در مواضعی تند علیه فعالیت مستشاری ایران در این سه کشور، خصوصا سوریه، موضع‌گیری کنند.

 

در ادامه به برخی از دلائل هراس صهیونیست‌ها از پیروزی‌های محور مقاومت علیه گروه‌های تروریستی در جبهه‌های مختلف اشاره می‌شود:‌ دلیل نخست اینکه در این حالت، مراکز نظامی سوریه بویژه در جنوب غرب این کشور، در جوار مرزهای منطقه اشغالی «جولان»، تبدیل به پایگاه ثابتی برای رصد و بررسی هر نوع اقدام یا تحرک ارتش اسرائیل توسط نیروهای محور مقاومت خواهند شد.

 

 

دلیل دیگر تبدیل کردن «کرانه باختری» به «جنوب لبنان دوم» است. رهبر انقلاب اسلامی پیش از این تأکید کرده بود که کرانه باختری باید مسلح شود. قطعا در صورتی که محور مقاومت در سوریه حضور محکم‌تری داشته باشد، به مراتب راحت‌تر می‌تواند این روند را ادامه دهد.

 

سومین دلیل، ایجاد یک همگرایی مشترک میان نیروهای مسلح ایران، عراق، سوریه و لبنان است. اسرائیل همواره از وجود وحدت میان نظام‌ها و دولت‌های این کشورها و به همین شکل نیروهای مسلح دولتی و مردمی در آن‌ها می‌ترسد؛ زیرا این موضوع باعث می‌شود که دولت‌های کشورهای نزدیک به ایران نیز مواضعی نزدیک‌تر به ایران و مقاومت اتخاذ کنند.

 

نمونه این موضوع را در مشارکت حزب‌الله و ارتش‌های لبنان و سوریه در پاکسازی ارتفاعات جرود عرسال، القاع و رأس بعلبک (تحت عملیاتی با نام «فجرالجرود») می‌توان دید که در تاریخ مقاومت اسلامی بی‌سابقه است.

 

تلاش آمریکا و اسرائیل برای حفظ داعش در استان دیرالزور در شرق سوریه تا امروز نتوانسته است مانعی از گسترش حضور مادی و معنوی نیروهای مقاومت و رأس آن یعنی ایران در سوریه شود.

 

همچنین بعید به نظر می‌رسد که اسرائیل بخواهد از حربه «استقلال کردستان» برای مقابله با این وضع استفاده کند؛ زیرا تل‌آویو به خوبی می‌داند که نه‌تنها اعضای محور مقاومت بلکه حتی مقامات دولت ترکیه نیز در این مورد ساکت نخواهند نشست.

 

با این وجود، زمان مشخص خواهد کرد که اسرائیل با وجود یک کمربند امنیتی بسیار ضعیف شده به نام داعش، چه راهکاری برای مقابله با افزایش قدرت زمینی محور مقاومت در شمال مرزهای فلسطین اشغالی اتخاذ خواهد کرد.

 

 

انتهای پیام/ 421