شهادت، پاداش برداشتن کلت فرمانده

فرمانده ی اردوگاه، بچه ها را جمع کرد و گفت: "از انبار، اسلحه بیرون آمده؛ از هرکسی گرفته بشود؛ اعدام می شود. حتی داشتن فشنگ هم همین مجازات را خواهد داشت."
کد خبر: ۲۵۵۴۳
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۹ - 18August 2014

شهادت، پاداش برداشتن کلت فرمانده

به گزارش دفاع پرس، خاطرات اسارت در کنار همه سختی ها و عذابهایش برای آزادگان ما شیرینی خودش را هم دارد. لحظاتی که دور از خانواده و در سرزمینی غریب سپری شد اما شاهنامه ای بود که آخرش خوش درآمد. آنچه می خوانید بخشی از خاطرات آزاده مرتضی امیران است:

در گوشه ی اردوگاه موصل یک، انباری بود که وسایل اسقاطی ارتش عراق، آنجا نگهداری می شد. آنجا می شد کاغذ، قلم و چیزهای مورد نیازی که داشتن آنها ممنوع بود، پیدا کرد. به همین خاطر، بچه ها هرچند یک بار، پنهانی خودشان را به آنجا می رساندند و وسایلی را که احتیاج داشتند، برمی داشتند.

یک روز، چند نفر به آنجا می روند و یک قوطی پیدا می کنند که ظاهراً آتش زا بوده. فتیله ی آن را که می کشند، دود می کند می ترسند و آن را پرت می کنند گوشه ای و فرار می کنند. بعد از نماز بود که دیدیم دود غلیظی از انبار بلند شده است. سربازان عراقی، وحشتزده و سراسیمه، از ما درخواست کمک کردند. فرصت بسیار خوبی بود. به بهانه ی کمک، به طرف انبار هجوم بردیم و توانستیم چند دستگاه رادیو و تعدادی قلم و مقداری کاغذ به دست بیاوریم که از داشتن همه اینها محروم بودیم. مقداری اسلحه و مهمات هم از جمله چیزهایی بود که از انبار به دست آوردیم.

از آتش سوزی انبار به نحو احسن استفاده شد. وقتی سربازان عراقی دیدند اسرا نه تنها برای خاموش کردن آتش کاری نمی کنند، که مزاحم هم هستند، همه را بیرون کردند تا اینکه آتش نشانی از شهر آمد و خودشان آتش را خاموش کردند. پس از آن، فرمانده ی اردوگاه، بچه ها را جمع کرد و گفت: "از انبار، اسلحه بیرون آمده؛ از هرکسی گرفته بشود؛ اعدام می شود. حتی داشتن فشنگ هم همین مجازات را خواهد داشت."

در هر آسایشگاه، کلی فشنگ بود. حاجی که تازه به اردوگاه آمده بود، به رهبران اردوگاه پیغام داد ترتیبی بدهند که همه اسرا سلاح ها و فشنگ ها را تحویل دهند. خیلی ها این کار را کردند و یک مقدار هم در محوطه مخفی کردند. یک سال بعد از این ماجرا، عراقی ها یک کلت پیدا کردند و چون از داخل آسایشگاه پیدا شده بود، پیشنهاد کردند اگر می خواهید کمتر اذیت بشوید، یک نفر باید مسئولیت کلت را به عهده بگیرد. "خلیل فاتحی" با اینکه می دانست بعثی ها دروغ می گویند، ولی به خاطر اینکه بهانه اذیت و آزار بچه ها را از آنها بگیرد، مسئولیت کلت را به عهده گرفت و با شهادت خود، لکه ننگ دیگری بر دامان دشمنان نهاد.

منبع:سایت جامع آزادگان

نظر شما
پربیننده ها