لقمه حلال خانواده مرا به راه جهاد در راه خدا کشاند

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، شهید «محمد ایزدی‌نیک» متولد دوم فروردین سال 46 از رزمندگان بسیجی دفاع مقدس بود که در آستانه 17 سالگی در تاریخ یکم فروردین سال 63 در عملیاتی ایذایی به شهادت رسید و پیکرش در منطقه ماند تا در زمره شهدای جاویدالاثر باقی بماند. پدر وی نیز دو سال بعد در منطقه سردشت به فیض شهادت نائل آمد. در ادامه وصیت‌نامه این شهید آمده است.

«بسمه تعالی

یا ایهاالذین آمنوا هل ادلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم، تومنون بالله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم ذلکم خیرلکم ان کنتم تعلمون. یغفرلکم ذنوبکم یدخلکم جنات تجری من تحتها الانهار مساکن طیبه فی جنات عدن ذلک الفوز العظیم و اخری تحبونها نصرمن الله و فتح قریب و بشر المومنین

«سوره الصف آیات ۹ الی ۱۳»

ای اهل ایمان آیا شمارا به تجارتی سودمند که شما را از عذاب دردناک آخرت نجات بخشد دلالت کنم؟ آن تجارت سودمند این است که به خدا و رسول او ایمان آورده و به جان و مال در راه خدا جهاد کنید، اینکار از هر تجارتی اگر دانا باشید برای شما بهتر است تا خدا گناهان شما را ببخشد و در بهشتی که در زیر درختانش نهرهای آب گوارا جاری است داخل کند و در بهشت‌های عدن جاودانی منزل‌های نیکو و قصرهای عالی عطا فرماید، این همان رستگاری بزرگ و سعادت عظمای بندگان است و باز تجارتی دیگر که آنرا هم دوست دارید نصرت و یاری خدا و فتح نزدیک «سپاه اسلام» و بشارت رحمت به اهل ایمان است.

به نام بزرگ و با جلال خداوند غفار و کریم و با سلام به امام خمینی رهبر عظیم‌الشان انقلاب و با درود به شهدایی که از زمان صدر اسلام در رکاب امام حسین (ع) و آنانکه در این زمان در رکاب امام زمان (عج) و امام خمینی جنگیده و به معشوق خود رسیدند و باسلام به خانواده و تمام فامیل وصیت نامه‌ام را در چند قسمت نوشته و پایان می‌رسانم. ابتدا همانطور که از اول بدنیا آمدن ما با بدست آوردن قرص نانی از عرق خویش به ما نان حلال داده تا در پیش خدا دارای اجر بیشتری باشید همانگونه ادامه دهید. آقاجون به عقیده من یکی از عوامل مهمی که توانسته مرا به این راه یعنی جهاد در راه خدا بکشد همین لقمه نان پاک و حلالی است که شما با مایه گذاشتن از جان خود به من دادید و مرا پاک از هرگونه حرامی بزرگ کردید و بدنبال این جو اسلام‌واری که در خانه ایجاد کرده بودید.

بنابراین شما بر گردن من و بقیه بچه‌ها خیلی حق دارید آنقدر که نمی‌توان آن‌را نوشت. اما چیز دیگری هست که باید بگویم و آن زحمت دادن به شما از طرف من در کوچکی بوده است.

وقتی تمام اینها را باهم جمع می‌کنیم می‌بینیم که چنان زیاد می‌شود که شاید فقط با گذشتن از حق خودتان بتوان آنرا جبران کرد، امابا این همه امیدوارم که بتوانم در آن دنیا کاری هرچه کوچک برایتان انجام دهم.

ان‌شاالله

آقاجون من موقعی که می‌خواستم باشما خداحافظی کنم گفتید که نباید برای شهادت بروی من هم به شما گفتم که من هم به این منظور نمی‌روم بلکه برای پیروز شدن و بازکردن راه کربلا با رزمندگان همراه می‌شوم، اما خدا در حدیث قدسی می‌فرماید: اذا احب الصبه لقایی احببت لقائه به این معنی که هنگامیکه بنده دیدار مرا دوست دارد من نیز دیدار او را دوست می‌دارم و در ضمن امام هم می‌فرماید: چه کشته شوید و چه بکشید پیروزید بنابراین ما به هرحال پیروزیم.

اما مادر جان: شما برگردن همگی ما حق دارید و آن حق تشکیل شده از پرورش ما با ضوابط اسلامی و گذاشتن ما در راه اسلام و اجازه دادن به من برای شرکت کردن در بسیج و رفتن به جبهه‌های حق علیه باطل است، قسمت دیگر هم آن زحماتی است که شما در کوچکی برای بزرگ کردن ما کشیدید و من که تا این موقع هیچ کاری برای شما انجام نداده‌ام. اما بازهم امیدوارم بتوانم در آخرت موثر باشم.

خواهرانم سفارشاتی به شما دارم، اول پیروی بیشتر از دین اسلام و حضرت امام و ثانیا احترام و محبت به پدر و مادر و ثالثا احترام به شوهرانتان و بزرگ کردن فرزندانی‌که بتوانند در راه دین اسلام و پیرو راه شهیدان باشید «ان شاالله».

اما سفارشی به آن افرادی چه در فامیل خود و چه دیگران دارم آن است که آنهایی که می‌توانند و هیچ مشکلی برای رفتن به جبهه ندارند ولی در خانه نشسته‌اند این فرصت‌ها را از دست ندهند زیرا خداوند در سوره بقره آیه ۳۸ می‌فرماید:

ای کسانی که ایمان آوردید جهت چیست که چون به شما امر شود که برای خدا یعنی جهاد در راه دین خارج شوید چون بار گران به‌خاک زمین دل بسته اید، آیا راضی می‌شوید به زندگانی دو روزه دنیا عوض حیات ابدی آخرت؟ در صورتی که متاع دنیا در پیش عالم آخرت اندک و ناچیز است.

اما چیزهایی برای خودم است که باید بنویسم یکی نماز و روزه است که چون من درباره حدود رسیدن به تکلیف شک دارم احتیاطا شش ماه نماز و یک ماه روزه بدهید بگیرند و دیگر پول موتور را به حساب ۱۰۰ امام بریزید.

دیگر حرفی ندارم. فقط به همه سلام برسانید و از تمام رفقا و فامیل‌ها بخواهید که مرا حلال کنند و همچنین خودتان و تمام فامیل سعی کنید که در راه اسلام و کمک به انقلاب هر چه بیشتر کوشا باشید و امام، رزمندگان را دعا کرده و شفای مجروحین را از خدا بخواهید (ان شاالله) که خدا همه را به راه راست هدایت کرده و به نهایت کمال و انسانیت برساند «الهی آمین»

به امید آنروز که تمام خانواده‌های شهدا و دیگران به زیارت قبر شش گوشه سید الشهدا بروند.

ان الله مع الصابرین و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.

از طرف محمد ایزدی نیک

تاریخ ۶۲/۱۲/۳۰

عملیات خیبر

جزیره مجنون»