شهید حمید گیلک:

راه حسین (ع) را تا آخرین قطره خون خود ادامه دهید

شهید «حمید گیلک» در فرازی از وصیتنامه خود نوشته است: وصیتى که به برادران حزب‌الله دارم این است که سعى کنند تا آخرین قطره خون خود، راه حسین (ع) را ادامه دهند و به سخنان رهبر که حسین زمان است، گوش کرده و به تک تک آنها عمل کنند.
کد خبر: ۲۶۰۲۲۱
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۳۹۶ - ۰۹:۴۱ - 03October 2017
تا آخرین قطره خون خود، راه حسین را ادامه دهیدبه گزارش دفاع پرس از زنجان، شهید «حمید گیلک» سال 1343 در زنجان به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان فرهنگ به پایان برد و برای تحصیلات راهنمایی وارد مدرسه دکتر آیت شد.

سال دوم راهنمایی بود که مبارزات مردم ایران علیه حکومت دست نشانده و خائن پهلوی، وارد مرحله حساسی شد. او بیشتر در صحنه های مبارزه بود. سال آخر تحصیل حمید دردوره راهنمایی همزمان شد با پیروزی مردم ایران بر حکومت دیکتاتوری شاه. پس از پیروزی انقلاب او وارد سپاه شد تا به پاسداری از دستاوردهای انقلاب بپردازد. در هر نقطه از استان زنجان که مشکلی پیش می آمد او حاضر بود تا جانفشانی کند.

توطئه‌های دشمنان در استان‌های دیگر و جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان حمید را وادار به هجرت از زنجان کرد. او به جبهه رفت تا از تمامیت عرضی و اقتدار ایران اسلامی دفاع نماید. در چند عملیات شرکت تاثیرگذار داشت.
 
6 سال در جبهه بود و در این مدت در تمام عملیات‌هایی که ایران برای مقابله با دشمنان خود انجام می‌داد حضور داشت. عملیات والفجر 8 در بهمن‌ماه 1364 نقطه پایان جانفشانی‌های این سردار ملی و افتخارآفرین بود و در این عملیات آسمانی شد.

فرازی از وصیتنامه شهید «حمید گیلک»

به نام «الله» پاسدار حرمت خون شهیدان. با درود و سلام بى‌کران بر امام عصر و نایب برحقش «خمینى بت‌شکن»، با درود فراوان بر شهداى گلگون‌کفن انقلاب اسلامى ایران. وصیتى که دارم، به پدر و مادر عزیزم! که اگر لیاقت پیدا کردم و شهید شدم، اگر جنازه‌ام به دستتان رسید که هیچ، و اگر جنازه‌ام به دستتان نرسید، خوشحال باشید که خداوند، این طور خواسته، اصرار و درخواست آوردن جنازه‌ام را نفرمایید چون هدیه‌اى که به خدا مى‌دهند هیچ وقت پس نمى‌گیرند. در سر مزارم نیز گریه نکنید و اگرخواستید گریه کنید، فقط براى امام حسین (ع) گریه کنید.

ملت ایران به خصوص مردم شهیدپرور زنجان نیز بدانند این راه، راه حسین است و من نیز آگاهانه این راه را انتخاب کردم، تا شاید توانسته باشم به حسین زمان لبیک گفته باشم. از پدر و مادر عزیزم مى‌خواهم که اگر ان‌شاءالله به کربلا رفتند، کمى از خاک کربلا را بیاورند و به مزارم بریزند تا شاید موجب شفاعت بنده حقیر در آن دنیا باشد.

وصیتى که به برادران حزب‌الله دارم این است که سعى کنند تا آخرین قطره خون خود، راه حسین را ادامه دهند و به سخنان رهبر که حسین زمان است، گوش کرده و به تک تک آنها عمل کنند و مساجد را پر کنند و به پایگاه‌هاى مقاومت بروند و فعالیت بکنند تا دشمنان اسلام، قدرت شما مردم ایران اسلامى را بدانند. جنازه بنده حقیر را در مزار شهداى پایین و در پیش قبر «محمدناصر شکورى» دفن کنید.

از خانواده‌ام مى‌خواهم که یک سال نماز را براى من قضا و روزه سال‌هاى 61،62 و 63 را براى من قضا کنند، اسلحه کمرى بنده را نیز به سپاه تحویل دهید.

انتهای پیام/
نظر شما
پربیننده ها