شعری از میلاد حسنی؛
روایت شاعرانه اندوه سیدالساجدین در واقعه عاشورا
شاعر جوان کشورمان که برگزیده کنگره شعر «آخرین حرم» شد، شعری را در وصف اندوه امام سجاد (ع) سروده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، «میلاد حسنی» شاعر جوان کشورمان قطعه شعری را با حال و هوای عاشورا سرود که برگزیده کنگره شعر «آخرین حرم» شد.
نشستم یه گوشه با حال خراب
شدم نی که از غم حکایت کنم
گلومو گرفته یه بغض غریب
می‌خوام قصه‌ای رو روایت کنم
ابوحمزه می‌گه که وارد شدم
توی خونه سید الساجدین
دیدم آسمون چشاش ابریه
بازم خیسه سجاده روی زمین
تحمل نکردم، به حرف اومدم
با یه حالی گفتم که جونم فدات
چهل ساله که حال و روزت اینه
چقد گریه آخه؟ فدای چشات!
شده زخم پلکات، بمیرم برات
چقد گریه آخه؟ گل فاطمه!
شهادت که ارثِ تبار شماست
شهادت که ارثِ بنی هاشمه
مگه حمزه کشته نشد تو احد
مگه سجده‌گاهِ علی خون نشد
نیفتاده زهرا مگه پشت در
مگه مجتبی تیر بارون نشد
شدم نی که از غم حکایت کنم
گلومو گرفته یه بغض غریب
می‌خوام قصه‌ای رو روایت کنم
ابوحمزه می‌گه که وارد شدم
توی خونه سید الساجدین
دیدم آسمون چشاش ابریه
بازم خیسه سجاده روی زمین
تحمل نکردم، به حرف اومدم
با یه حالی گفتم که جونم فدات
چهل ساله که حال و روزت اینه
چقد گریه آخه؟ فدای چشات!
شده زخم پلکات، بمیرم برات
چقد گریه آخه؟ گل فاطمه!
شهادت که ارثِ تبار شماست
شهادت که ارثِ بنی هاشمه
مگه حمزه کشته نشد تو احد
مگه سجده‌گاهِ علی خون نشد
نیفتاده زهرا مگه پشت در
مگه مجتبی تیر بارون نشد
رسید این‌جا تا حرف، دیدم امام
هنوزم دلش انگاری کربلاست
صدا زد ابوحمزه رحمت به تو
شهادت همیشه تو تقدیر ماست
ولی می‌دونی تا که یادم میاد
می‌گم کاش عمرم به فردا نبود
شهادت آره ارث ما طایفه‌ست
اسارت ولی ارث ماها نبود
انتهای پیام/ 121
هنوزم دلش انگاری کربلاست
صدا زد ابوحمزه رحمت به تو
شهادت همیشه تو تقدیر ماست
ولی می‌دونی تا که یادم میاد
می‌گم کاش عمرم به فردا نبود
شهادت آره ارث ما طایفه‌ست
اسارت ولی ارث ماها نبود
انتهای پیام/ 121
لینک کپی شد
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار
