نامه شهید محمد شوندی/ برادرم هر جا که هستی به یاد خدا باش

شهید شوندی در نامه خود آورده است: برادرم زیاد فکر این دنیا نباش فقط به فکر آن دنیا باش هر جا هستی و هر جا می‌روی فقط به یاد خدا باش، این خداست که در سختی‌ها و گرفتاری‌ها یاری خواهد کرد.
کد خبر: ۲۶۶۲۶۷
تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۳۹۶ - ۱۰:۳۱ - 19November 2017
نامه شهید محمد شوندی/ برادرم هر جا که هستی به یاد خدا باش

به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «محمد شوندی» سال 1343 در آوج چشم به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه حق علیه باطل شد و در نهایت شهید شوندی 17 اردیبهشت 1361 طی عملیات بیت المقدس در خرمشهر به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

این شهید والامقام نامه‌ای خطاب به خانواده خود نوشته است که آن را در ادامه می‌خوانید:

«بسم الله ارحمن الرحیم

به خدمت پدر بزرگوارم محمد اشرف شوندی عرض سلام و درود فراوان می‌رسانم، و به خدمت مادر گرامی و مهربانم عرض سلام می‌رسانم، به خدمت برادر عزیز و گرامیم سلام عرض می‌نمایم، به خدمت زن داداش مهربانم سالم عرض می‌نمایم، به خدمت خواهران مهربانم بتول خانم و معصومه خانم سلام عرض می‌نمایم، به خدمت برادران عزیزم حسن و زین‌العابدین آقا سلام عرض می‌نمایم. به خدمت سرباز کوچک امام زمان برادر مهدی سلام عرض می‎نمایم و از راه دور رو بوسی می‌کنم. اگر از احوالات این جانب خواسته باشید، الحمدالله سلامت و تندرست هستم و دعاگوی شما هستم، به خدمت بابای بزرگوارم و مادر بزرگوارم دعا و سلام میرسانم و سلامتی آن‌ها را از خداوند متعال خواستارم، به خدمت عموی بزرگوارم ابوالقاسم با خانواده سلام عرض می‌نمایم، به خدمت عموی گرامیم مشهدی هاشم با خانواده سلام می‌رسانم، به خدمت عموی عزیزم مشهدی قاسم با خانواده سلام عرض می‌نمایم، به خدمت حاج محمود عمو با خانواده سلام عرض می‌نمایم، به خدمت دایی عزیزم با خانواده سلام عرض می‌نمایم، به خدمت تمام دوستان و آشنایان سلام عرض می‌نمایم.

و اما از جبهه برای‌تان بگویم آن کسی که می‎‌خواهد انقلاب را بشناسد و یا اسلام را بشناسد به جبهه آن نقاب برچهرگان کجا هستند تا ببینند اسلام چه دینی است چرا در آب گل‌آلود ماهی می‌گیرند، بیایید در آب زلال ماهی بگیرید تا ماهی را ببینید، بیایید پرده سیاه را از جلوی چشم خود بردارید تا انقلاب را در روشنایی ببینید چرا پی به کار خدا نمی‌برید. مگر انسان که ریشه آن از خاک آفریده شده می‌تواند چنین حماسه بزرگ تاریخی آفریدند. آیا کدام ارتش ابرقدرتی است که چنین پیروزی بی‌آفریند؟ فقط و فقط نیروی الهی و سخنان امام عزیزمان و دعای مردم مبارز و بازوی پرتوان سپاه اسلام بود که آتش بر قلب دشمن کوردل زد. وقتی رزمندگان اسلام حمله را آغاز کردند مزدوران بعثی بدون این که تیری را رها کنند دسته دسته خود را تسلیم می‌کنند و این کدامین نیرو بود که چنین وحشتی را بر جان آن‌ها افکند.

خاطره از برادر رزمنده برایتان تعریف کنم. چند ساعتی مانده بود به شروع حمله برادرمان در خواب امام حسین و امام صاحب الزمان را می‌بیند، این برادر رزمنده از امام حسین می‌پرسد چرا شما کمک نمی‌کنی تا ما این جنگ را هم هر چه زودتر به پیروزی برسانیم در جواب این برادر می‌فرماید: شما این حمله را آغاز کنید من خودم یاریتان خواهم کرد بعد از تمام شدن سخن امام حسین حضرت مهدی چنین می‌فرماید: در این حمله چنان سیلی به این اجانب زنم که از جایش بلند نشود. آیا این پیروزی همان سیلی نیست و همان کمک امام حسین نیست، پس بدانید ای دشمنان اسلام که ملت ایران تنها نیست دیگر بیشتر از این وقتتان را نمی‌گیرم و اما تو برادر عزیزم حسین آقا از این که دست تنها هستی ناراحت نباش زیاد به خود فشار نیاور و زیاد فکر این دنیا نباش فقط به فکر آن دنیا باش هر جا هستی و هر جا می‌روی فقط به یاد خدا باش، این خداست که در سختی‌ها و گرفتاری‌ها یاری خواهد کرد آن هم برای خود عبادت بزرگی است که تنهایی خرج یک خانواده را می‌دهی این را بدان که آن دنیا خدا اجرت را خواهد داد من کوچک‌تر از آنم که این حرف‌ها را به تو بزنم و اما از خودم برایت بگویم که در کجا هستم من در جنوب هستم و کارم پدافند هوایی می‌باشد و عباس به جبهه دیگری رفته در نامه که برای من می‎نویسد آدرس آن هم بنویسد و اگر نرفته در نامه ذکر کنید که من خاطر جمع باشم که نامه من بدست او رسیده. دیگر عرضی ندارم با عرض معذرت که سرتان را درد آوردم جواب نامه خیلی خیلی فوری منتظر هستم.

61/8/20

اکر در کلمات نامه اشتباهی دیدید با بزرگواری خودتان ببخشید، و در ضمن مدت ماموریت من سه ماه شده، منتظر نباشید که من بیایم.»

انتهای پیام/ 181

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار