وصیت‌نامه شهید محمد احمدی/ شهادت نهایت آرزوی من است

شهید احمدی در وصیت‌نامه خود آورده است: شهادت، مرگ سعادت‌آمیزی است که آغاز دیدن زندگی پربار جدیدی را نوید می‌دهد.
کد خبر: ۲۶۹۱۵۱
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۹۶ - ۱۵:۵۸ - 04December 2017
وصیت‌نامه شهید محمد احمدی/ وصیت در راه خدا آنقدر شیرین است که از همه‌ی آرزوها بالاتر است/ شهادت مرگ سعادت‌آمیزی است/ شهادت نهایت آرزوی من است

به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «محمد احمدی» یکم اردیبهشت 1341 در شاهرود چشم به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه حق علیه باطل شد و سرانجام 24 آذر 1360 در اهواز به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

متن وصیت‌نامه‌ای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه می‌خوانید:

«بسم الله الرحمن الرحیم

«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا ما لَکُمْ إِذا قيلَ لَکُمُ انْفِرُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَي الْأَرْضِ أَ رَضيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا مِنَ الْآخِرَةِ فَما مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلاَّ قَليلٌ»

ای آنان که ایمان آورده‌اید چه می‌شود شما را که هرگاه گفته می‌شود به شما کوچ کنید برای جنگ در راه خدا، سرگردانی و سنگینی می‌کنید.

در روی زمین آیا خشنود شده‌اید به زندگانی دنیا به جای آخرت؟ همانا نیست چهره زندگی دنیا در آخرت مگر خیلی کم.

«وَ قاتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدينَ»

و جنگ کنید در راه خدا با آنان که جنگ می‌کنند با شما و تجاوز مکنید که خدا نیست دوستدار تجاوزگران.

درود گرم و خالص ما بر محمد و خاندان پاکش. سلام شیرین و مخلص ما بر خمینی روح الله. چه سخت است نوشتن وصیت‌نامه برای جوانی که آرزوها دارد.

چه بد است موقعی که قلم به روی کاغذ حرکت نمی‌کند. آن هم در هنگام مرگ، ولی نمی‌دانم چرا وصیت در راه خدا آنقدر شیرین است که از همه‌ی آرزوها بالاتر است. پسری 20 ساله به آرزوی دیرینه و همیشگی خود شهادت رسیدم. پروردگارا شکر که پس از مدت‌ها به آرزوی خود رسیدم.

شهادت: شهادت مرگ سعادت‌آمیزی است که آغاز دیدن زندگی پربار جدیدی را نوید می‌دهد.

شهادت: شربتی است که هر کس توان آن را ندارد که بنوشد مگر این که خود را از تمام قید و بندهای ظاهری اعم از مال و جان خود گذشته و در راه حق علیه باطل فدا کند. شهادت در نزد من مانند مادری است که فرزندش را با تمام وجود به آغوش می‌کشد.

شهادت: قله‌ی رفیع انسانیت است من به آغوش شهادت می‌روم و به سویش پرواز می‌کنم. سوگند به شهادت، که شهادت نهایت آرزوی من است. هر چه بیشتر به خدا می‌اندیشیدم هر چه بیشتر به شهادت عشق می‌ورزم؛ چه شیرین است آن زمانی که انسان به خون خودش می‌غلتد. من آموختم که زندگی مادی نکبت بار است و نباید دل به دنیا بست، یا نباید منتظر باشم که مرگ مرا فرا گیرد و اینجا است که من سبقت گرفتم و به سراغ مرگ می‌روم، مگر انسان یک دفعه بیشتر می‌میرد؟ پس چه بهتر که آن یک دفعه هم در راه خدا باشد.

ای پدر و مادر مهربانم، وصیتم به شما این است که هرگز ناراحت نباشید. اگر هم گریه می‌کنید برای امام و یارانش گریه کنید. شما باید مانند کوهی محکم مثل امام حسین و حضرت علی اکبر و استوار باشید. شما خوب می‌دانید که خداوند بندگانش را در هر زمانی آزمایش می‌کند. خداوند ما را به طور امانت به شما تحویل داده است و شما می‌بایست امانتی را که خدا به شما داده بود، سالم و خیلی خوب پس می‌دادید و شما بهترین کاری بود که کردید. ای پدر و مادر خوبم من برای شما نتوانستم فرزند خوبی باشم و آن محبت‌هایی که به من کرده بودید جبران کنم. اگر از من در عمرم ناراحتی دیدید و یا اگر به شما بی‌احترامی کرده بودم، مرا ببخشید و از من درگذرید، پدر جان تو نمونه‌ای برای مردها، چون تو 2 پسر جوانت را در راه خدا داده‌ای و تو باید در مقابل ضداسلام، محکم و استوار بایستی. مبادا پدر از راهت دست بکشی، اجر تو پیش خداست.

مادر جان، تو داری کم کم به زینب نزدیک می‌شوی. تو 2 پسر پاره جگرت را، در راه خدا داده‌ای، مادر جان تو از من خیلی تعریف می‌کردی، آخر تو باید بدانی که خدا چیز خوب قبول می‌کند و خدا چیز بد نمی‌خواهد و امیدوارم که خداوند همه کسانی که در راه او کشته می‌شوند را جزء شهیدان صدراسلام بدارد. مادر، تو باید انقلاب را زینب‌گونه به پیش ببری، پاداشت با خداست.»

انتهای پیام/ 181

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار