به گزارش خبرنگار دفاع پرس از کرج، بهمناسبت آغاز سال نو میلادی، سردار سرتیپ دوم پاسدار «ابوالفضل اسلامی» مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان البرز به همراه جمعی از مسئولان شهرستان «فردیس» به دیدار خانواده آزاده جانباز، شهید «لنارد خاریاد» رفت و ضمن تبریک میلاد حضرت عیسی مسیح (ع) و آغاز سال نو میلادی از مقام والای این شهید والامقام و خانواده بزرگوارش تقدیر و تجلیل به عمل آورد.
در این دیدار صمیمانه که معاونت امور بانوان این ادارهکل نیز حضور داشت، «ژانت وردی خاتونی» همسر شهید، به بیان خاطراتی از این شهید والامقام پرداخت.
«آلدرین خاریاد» پسر دوم شهید از پدرش میگوید و اینکه چقدر به والدینش احترام میگذاشت و فکر میکند که عید کریسمس بعد از شهادت پدرش دیگر هیچ صفایی ندارد.
آزاده جانباز، شهید «لنارد خاریاد» تنها شهید مسیحی استان البرز است. وی در خانوادهای پنج نفره در سال ۱۳۴۲ در شهر کرمانشاه به دنیا آمد. در آنجا ساکن بودند تا این که به دلیل جنگ خانواده به شهر کرج کوچ نمودند.
لنارد در یکی از شهرهای شهرستان «قصر شیرین» در استان کرمانشاه، شهری مرزی در میان درههای بلند، خدمت مقدس سربازی خود را شروع کرد. شهر «سومار» در زمان جنگ ایران و عراق به تصرف نیروهای عراقی درآمد. از جمله عملیات جنگی انجام شده در این منطقه، عملیات «مطلع الفجر» بود که لنارد هم در آن شرکت داشت. او بعد از گذراندن دوره آموزشی در شهریور ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی سومار در لشکر ۵۸ ذوالفقار مشغول خدمت شد.
در تاریخ ۲۳ دی ماه ۶۵، ۳۰ نفر برای قرارگاه تاکتیکی انتخاب شدند که لنارد هم جزو این افراد بود
در اواخر دیماه بود که وی باید برای دفاع و مقابله در برابر دشمن به خط مقدم اعزام میشد. این شهید والامقام برای آخرینبار نامه خداحافظی خود را نوشت و به منطقه اعزام شد. با شجاعت تمام به سنگرهای عراقی نفوذ کرده و از وطن و حیثیت خود دفاع میکرد و در این مدت تنها سنگ صبور و دلخوشی او، نوشتن خاطرات روزانهاش بود که جان و قلب وی را تسلی میداد.
پس از اسارت، خانوادهی شهید تقریبا حدود ۲ سال از وضعیت فرزندشان هیچ اطلاعی نداشتند. در این مدت نه پیامی و نه خبری از وضعیت لنارد نمیآمد. هر روز اسامی شهدا را کنترل میکردند تا ببینند خبری از لنارد میشود یا نه، ولی هیچ خبری نبود.
اعلام کرده بودند که ایشان مفقودالاثر هستند. روزها پشت هم به سختی و به کندی میگذشت. ماهها از بنیاد به خانه پدری ایشان مراجعه میکردند و از ایشان به عنوان شهید نام میبردند، تا این که در شهریورماه سال ۶۹ ایشان به آغوش گرم خانواده بازگشت.
برای خانواده روز بازگشت عزیزشان به کشور روز عجیبی بود. بعد از سالها دیدن چهرهی لاغر، ضعیف و تکیده فرزند، حس و حال عجیبی را به هر پدر و مادری میدهد. مادر شهید خاریاد هم طاقت دیدن جگرگوشهاش را پس از این همه سال نداشت و از حال رفت. برادرش تا مدت زیادی فقط میگریست.
فشار دوران اسارت و مجروحیتهایی که در بدن شهید خاریاد به جای مانده بود او را بسیار ضعیف کرده بود. او در روزهای بعد از آزادی حال و روز خوبی نداشت.
تا این که وی بعد از تحمل سالها درد و رنج در تاریخ ۱۳ اسفند ۱۳۹۳ به یاران شهیدش پیوست.
انتهای پیام/