واقعیتی از شهید علم‌الهدی که تا وفات مادرش بیان نشد

همرزم شهید «حسین علم‌الهدی» می‌گوید: مرا به تانکی بستند که از روی پیکر مبارک حسین گذشت، در حالی که هنوز جان داشت، هرچند که چفیه‌اش صورتش را پوشانده بود و با آن چشم‌های زیبا و گیرایش دیگر نمی‌توانست عذاب کشیدن مرا ببیند.
کد خبر: ۲۷۳۰۱۷
تعداد نظرات: ۷ نظر
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۹۶ - ۲۳:۵۵ - 06January 2018

واقعیتی از شهید علم‌الهدی که تا وفات مادرش بیان نشد

به گزارش دفاع پرس از یزد، شهید حسین علم‌الهدی تنها 22 سال داشت که به فیض شهادت نایل شد. سید محمدحسین، فرزند آیت‌الله حاج سید مرتضی، در هشتم مهر 1337 در اهواز چشم به جهان گشوده بود.

شهید حسین علم‌الهدی زیر ذره‌بین ماموران ساواک بود. در اولین دستگیری، وی را در بند نوجوانان زندانی کردند؛ پس از مدتی که خانواده حسین موفق به دیدنش می‌شوند، وی در پاسخ به این‌که چه چیزی لازم داری که برایت بیاوریم، گفت: «فقط یک جلد قرآن برایم بیاورید.»

دانشجوی سال دوم دانشگاه مشهد در رشته تاریخ بود، با شروع جنگ تحمیلی همراه با گروهی از دانشجویان و نیروهای بسیجی، به سوی جبهه‌های دفاع حق علیه باطل شتافت.

قبل از شهادت

حسین چند شب قبل از شهادتش در جواب سوال دوستش که پرسید: «تو فکری سید؟» گفت: «وقتی وارد هویزه شدم تصمیم گرفتم هر چه از قرآن و نهج‌البلاغه فراگرفته‌ام، در عمل پیاده کنم. حالا احساس می‌کنم که روز پرداخت نزدیک است و به‌زودی پاداش خود را دریافت خواهم کرد.»

شب قبل شهادتش، یاران همیشگی دور او را گرفته بودند؛ «یونس شریقی»، «جمال دهشور»، «قاسم نیسی»، «حسن بوغدار»، «حسین احتیاطس» و... . حسین گفت: «بچه‌ها! آب گرم داریم؟» دوستش گفت: «آب گرم می‌خواهی چیکار؟» گفت: «می‌خواهم حمام کنم».

دوستش با تعجب پرسید: «تو این سرما؟» و بلافاصله اضافه کرد: «فردا عملیات است. حسابی گرد و خاک بلند می‌شود. خاکی می‌شوی.» گفت: «می‌دانم.» دوستش گفت: «و با این حال باز می‌خواهی حمام کنی؟ مگر قرار است بروی تهران؟» حسین زد زیر خنده. از ته دل می‌خندید. آن‌قدر خندید که همه به خنده افتادند. بعد ساکت شد و گفت: «فردا به تهران نمی‌روم، به جای مهم‌تری می‌روم.» «کجا؟»، «ملاقات خدا».

خاطره‌ای از رهبری

روزی آیت‌الله خامنه‌ای که در آن زمان نماینده حضرت امام خمینی (ره) در شورای‌عالی دفاع بودند، برای دیدار با رزمندگان، به جبهه «شوش» رفتند. حسین و حاج صادق در این دیدار، در محضرشان بودند. آیت‌الله خامنه‌ای فرمودند: «در این دیدار با رزمندگان نماز جماعت خواندیم. بعد از نماز بچه‌ها دور من جمع شدند و هر کس با من صحبتی داشت. بعد از چند دقیقه، من نگاه کردم. دیدم سیدحسین قرآنی در دست گرفته و عده زیادی از بچه‌ها دور او جمع شده‌اند و ایشان به قدری زیبا از آیات قرآن و استقامت در جنگ و... صحبت می‌کرد که من تعجب کردم».

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مصاحبه‌ای که در سال 59 انجام گرفت و در آخرین برنامه «روایت فتح» که توسط شهید «مرتضی آوینی» تهیه و پخش شد، فرمودند: «وقتی خبر شهادت سیدحسین علم‌الهدی را شنیدم، اولین چیزی که به ذهنم آمد، شهادت حافظان قرآن در صدر اسلام بود».

واقعیتی از شهید علم‌الهدی که تا وفات مادرش بیان نشد

یکی از همرزمان حسین که روز شهادت وی همراه او بود و به اسارت گرفته شد، با بیان این‌که خوشحالم که این اعتراف دردناک زمانی انجام می‌گیرد که مادر بزرگوار حسین (که خود شیرزنی بود) در قید حیات نیست؛ می‌گوید: «من سال‌ها در اسارت بوده‌ام و حتما از رفتار وحشیانه عراقی‌ها با اسرا چیزهایی شنیده‌اید، اما شکنجه‌ای که من دیدم، یک لحظه بیشتر نبود و با این حال، هنوز که هنوز است، از درد آن یک روز هم نتوانسته‌ام سر راحت بر بالین بگذارم. آری مرا به تانکی بستند که از روی پیکر مبارک حسین گذشت، در حالی که هنوز جان داشت، هرچند که چفیه‌اش صورتش را پوشانده بود و با آن چشم‌های زیبا و گیرایش دیگر نمی‌توانست عذاب کشیدن مرا ببیند. من صدای خرد شدن استخوان‌های حسین را شنیدم و راستش در آن لحظه خدا را شکر کردم که دیدم دارم به اسارت برده می‌شوم، والا چگونه می‌توانستم برگردم و بگویم از پا حسین افتاد و ما بر پا بودیم؟»

گلستان شهدای هویزه

پس از آزاد شدن دشت هویزه و با خنثی‌سازی میدان مین و جمع‌آوری سیم‌های خاردار، گروه تفحص برای یافتن اجساد شهدا به جست‌وجو در محل عملیات پرداختند. اجساد مطهر برخی از شهدا به صورت پراکنده پیدا شد، از جمله «حسین علم‌الهدی» که او را از قرآن کوچکش و نیز موشک‌انداز آر.پی.جی‌اش شناسایی کردند. جسد «محمود قدوسی» را از نامه‌ای که در جیب لباسش پیدا شد، شناسایی کردند. در آن نامه، پدر شهیدش «آیت‌الله قدوسی» دادستان کل کشور او را برای پیوستن به رزمندگان اسلام معرفی کرده بود. به تدریج مزار باشکوه شهدای هویزه شکل گرفت و توسط جهاد سازندگی ساخته شد. پس از پایان جنگ تحمیلی، گلستان شهدای هویزه مورد استقبال مردم قرار گرفت؛ به‌گونه‌ای که امروز این گنبد و بارگاه معنوی، وسیله‌ای است برای تقرب زائران به پروردگار متعال.

آثار منتشرشده از حال و هوای آن روزهای هویزه

کتاب «سفرسرخ» و «حماسه هویزه» به قلم «نصرت‌الله محمودزاده» است. وی از ابتدای جنگ دست به قلم شد و در طول هشت سال دفاع مقدس و پس از جنگ به این فعالیت ادامه داد.

کتاب «سه روایت از یک مرد» به‌نوشته محمدرضا بایرامی از زندگی حسین علم‌الهدی، فرمانده عملیات «نصر» است که در روایت اول از زبان شکنجه‌گر ساواک حسین پیش از انقلاب، روایت دوم از دوست و همرزم او تا لحظه شهادت و روایت سوم، از ملاقات یک قاچاقچی با علم‌الهدی است که او را حر زمان خویش کرد.

دیگر آثار مانند کتاب «۱۴ سردار»، کتاب «تا دانشگاه هویزه» نوشته «سیدعلی اصغر علوی»، کتاب‌های «سیب سرخی که به من داد»، «حماسه‌سازان»، «لحظه‌های آشنا» و «فریاد و سکوت» نیز سعی در زنده نگه‌داشتن و بازگو کردن واقعیت آن روز‌های سخت دارند.

همچنین مستندات بسیاری مثل مستند «دفاع مقدس»، مستند «آخرین روزهای زمستان» و «ملاقات عشایر عرب با روح‌الله خمینی در جماران» و فیلم «زیباتر از زندگی» ساخته شده است. آثاری که بزرگی حماسه هویزه و آن روز‌ها را نتوانستند به ترسیم بکشند، با آن‌که کمر همت بستند تا صدای شهدا را به گوش‌ها برسانند، اما حق مطلب ادا نشد.

انتهای پیام/

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۲۹
انتشار یافته: ۷
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۴۶ - ۱۳۹۷/۰۶/۱۷
0
0
سپاس از شما، روح شهدا شاد باشه ان شاء الله
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۴۳ - ۱۳۹۷/۰۹/۳۰
0
0
با سپاس فراوان از شما، مطالب واقعا زیبا بود،اجرتون با خدا
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۵۸ - ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
0
0
دورد خدا بر شهید بصیرت سید حسین علم الهدی و سلام بر شما که یاد شهدا را زنده می کنید.
مجید
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۰۹ - ۱۳۹۷/۱۰/۲۱
0
0
خوش به حالش. می شه یه بار دیگه به خوابم بیای
محمدجواد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۴۲ - ۱۳۹۷/۱۰/۲۴
0
0
عجیب انسانهایی بودن...
فقط خدا میدونست کی هستن وگرنه انسان خالی هرگز به شناخت این لاله ها نمیرسید...
خوش به حال شهدا
ش شیروانی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۳۴ - ۱۳۹۷/۱۰/۲۸
0
0
شهدا شمنده ایم ما هیچ کاری نکردیم التمس دعا وشعاعت
ش شیروانی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۵۶ - ۱۳۹۷/۱۰/۲۸
0
0
شهدا شرمنده ایم التماس دعاوشفاعت
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار