به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد
دفاع پرس، در آستانه چهلمین روز شهادت «نوید صفری» از شهدای مدافع حرم، حجت الاسلام قندهاری مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه استان سمنان به همراه جمعی دیگر با حضور در منزل این شهید مدافع حرم، از مستند «شهید کمیل» که موضوع آن نحوه شهادت «سعید خلیلی» از شهدای مدافع حرم و نقش آفرینی شهید صفری است، رونمایی کرد.
کسی نمیتواند جای «نوید» را برای ما پر کند در این دیدار، پدر شهید مدافع حرم نوید صفری درباره فرزندش اظهار داشت: «نوید» از زمانی که خود را شناخت به مسایل مذهبی علاقهمند شد و میتوان گفت که بچه خیلی با خدایی بود و علاوه بر این در امورات منزل خیلی کمک حال ما بود.
وی افزود: «نوید» هر هفته شبهای جمعه به حرم عبدالعظیم حسنی میرفت و در مسجد محل هم رفت و آمد بسیاری داشت به نحوی که هرگاه مسجد به کمکی نیاز داشت، او از هر کمکی که میتوانست دریغ نمیکرد.
پدر شهید صفری تاکید کرد: زندگی «نوید» برای ما خواب و رویا بود به نحوی که دیگر کسی نمیتواند جای او را برای ما پر کند البته فرزندان دیگرمان هستند، اما او فرد دیگری بود.
وی ادامه داد: «نوید» هر وقت به سوریه میرفت نمیگفت که در خط مقدم هستم؛ میگفت که پشت جبهه هستیم و در آنجا تجربیات جنگ با داعش را جمع آوری میکنیم تا بتوانیم از این تجربیات استفاده کنیم.
دلتنگیهای «نوید» مرا اذیت میکنددر ادامه مادر شهید صفری هم بیان داشت: «نوید» قبل از شهادتش، خواب شهادت خود را دیده بود و اینکه تشییع او به نحو احسن انجام شده است.
وی افزود: «نوید» همواره دعا میکرد که شهید شود، اما من میگفتم نمیخواهم شهید شوی، زیرا عمو و دایی شما که شهید شدند برای خانواده ما کافی است؛ در حالی که «نوید» این را قبول نمیکرد و میگفت که در این صورت چگونه میتوانی جواب حضرت زینب (س) را بدهید؟
این مادر شهید تاکید کرد: اکنون که پسرم شهید شده، به شهادت او افتخار میکنم. آن گونه که آرزو داشت به شهادت رسید، ولی با این حال دلتنگی هایم برای او مرا اذیت میکند؛ همیشه دوست داشتم نزد خودم باشد، زیرا به من آرامش میداد.
وی گفت: پسرم از ۱۳ ـ ۱۴ سالگی به مسجد میرفت تا اینکه برای سربازی به وزارت دفاع رفت و بعد از سربازی عضو سپاه شد؛ «نوید» نماز شبش را به نماز صبح وصل میکرد و دایم وصیت نامههای شهدا را میخواند.
مادر شهید صفری با اشاره به اینکه «نوید» در واقع مدیر خانه اش بوده، ادامه داد: پسرم با این که فرزند آخر بود، ولی مدیر خانه بود و حتی برادرش هم که ۵ ـ ۶ سال از او بزرگتر است در کارها با او مشورت میکرد و نظرات او را انجام میداد.
وی تصریح کرد: سال گذشته در چنین روزی صیغه محرمیت آنها با همسرش در کنار مزار شهدا خوانده شد و خطبه عقد آنها را هم مقام معظم رهبری تلفنی خواندند؛ «نوید» به قدری عاشق شهادت بود که در سفره عقد از همسرش خواسته بود دعا کند که شهید شود.
این مادر و خواهر شهید در ادامه عنوان کرد: یکشنبه روزی که شمال رفته بودیم، به ما تلفن کرد و گفت: سه چهار روزی نمیتوانم تماس بگیرم؛ گفتم کربلا میروی؟ گفت: اگر شما دعا کنید و رضایت بدهید، میروم؛ بعد گفت که برایم دعا کنید تا عاقبت به خیر شوم؛ لذا من هم برایش دعا کردم عاقبت به خیر شود.
وی ادامه داد: بعد از دو سه روز پدرش خواب میبیند که اعلامیه شهادت «نوید» را به دستش دادند؛ لذا از همان جا پی گیریها را برای کسب اطلاع از سلامتی پسرم شروع کردیم تا اینکه وقتی به تهران رسیدیم، دو نفر به منزلمان آمدند و گفتند که پسر شما شهید شده و این را همه تهران میدانند اما بعد از آن به ما گفتند اشتباه شده، اما فعلا امکان برقراری ارتباط را ندارد؛ دست به دعا برداشتیم تا بلکه «نوید» صحیح و سالم نزد ما برگردد، ولی آن گونه که انتظار داشتیم نشد و پس از چند روز خبر شهادت پسرم را تایید کردند.
دعا کند من هم شهید شومدر ادامه همسر شهید «نوید صفری» هم بیان داشت: بار اولی که ما به هم معرفی شدیم، متوجه شدم دیدگاهها و سبک زندگی که دنبال میکنیم، به هم بسیار شبیه است؛ دوست داشتیم همیشه کمک حال هم در رسیدن به اهداف زندگی مشترکمان، باشیم و به گونهای زندگی کنیم تا به خدا نزدیکتر شویم.
وی با تاکید بر اینکه سال گذشته در چنین روزی صیغه محرمیت بین ما در کنار مزار شهدا قرائت شد و بعد از آن همیشه از من میخواست که دعا کنم شهید شود و شهادتش هم در جوانی باشد.
همسر شهید صفری همچنین گفت: در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی بودیم که خطبه عقد ما تلفنی از سوی مقام معظم رهبری خوانده شد و بعد از آن «نوید» دعا کرد که اگر برای بار دوم قرار شد ایشان اسم او را میبرد، کلمه شهید «نوید صفری» باشد.
وی با بیان ویژگیهای شهید صفری تاکید کرد: یکی از ویژگیهای «نوید»، احترام بسیار زیادی به پدر و مادرش بود بویژه برای مادرش؛ زیرا معقتد بود مادر بر پدر ولایت دارد؛ او برای همه کار راه انداز بود و این یکی دیگر از ویژگیهای «نوید» بود.
همسر شهید صفری با اشاره به اینکه به «نوید» غبطه میخورم، گفت: شاید کسانی که ۲۰ ـ ۳۰ سال کنار هم زندگی مشترک دارند به اندازهای که ما در این یک سال که کنار هم بودیم، حس خوبی نداشته باشند؛ در این یک سال سفرهای زیارتی متعددی به شهرهای مشهد، کربلا و نجف و راهیان نور رفتیم.
وی همچنین با بیان اینکه او خیلی تاکید داشت تا سبک زندگی ما ساده و به دور از تجملات باشد، تاکید کرد: امیدوارم همان گونه که درخواست داشت تا برای شهید شدن او، دعا کنم؛ اکنون که به آرزویش رسیده، دعا کند من هم مثل او شهید شوم.
اگر «نوید» نبود پیکر پسرم به خانه باز نمیگشتمادر شهید مدافع حرم «سعید علیزاده» هم عنوان کرد: اگر «نوید» نبود پیکر پسرم به خانه باز نمیگشت و به دستم نمیرسید؛ بعد از شهادت «سعید» علاقه عجیبی به «نوید» پیدا کردم، زیرا بعد از شهادت پسرم همیشه جویای احوال من بود و وقتی هم که به ماموریت میرفت به دوستان خود سفارش کرده بود در غیاب او جویای احوال من باشند.
وی افزود: زمانی که روز عقدش بود زنگ زد و به او تبریک گفتم و یا وقتی در سوریه بود دو سه بار به من زنگ زد لذا وقتی «نوید» شهید شد مجدد دلتنگ «سعید» شدم.
انتهای پیام/ ۲۳۱