به گزارش خبرنگار بینالملل دفاع پرس، روز جمعه دونالد ترامپ با الفاظ رکیک و نژاد پرستانه خطاب به مهاجران آفریقایی خشم و انزجار بسیاری را برانگیخت. سخنان ترامپ در کنگره و در حضور نمایندگان این کشور که به دلیل اصلاح قوانین مهاجرت برگزار شده بود ایراد شد که پس از انعکاس در رسانههای داخلی و خارجی موجی از ناآرامیها را در پی داشت.
ترامپ در توییت خود سخنان اهانت آمیزش را به مهاجرین کشورهای آفریقایی تکذیب کرد ولی «دیک دوربین» نماینده دمکرات که در مجلس حضور داشت با قاطعیت بیان داشته که ترامپ چندین بار از این کلمات نژاد پرستانه استفاده کرد. جالب است که کاخ سفید نهتنها سخنان ترامپ را تکذیب نکرده، بلکه بیان داشته است که ترامپ همیشه برای مردم آمریکا میجنگد.
واکنش افراد و سازمانهای مختلف مانند اتحادیه آفریقا ( متشکل از 54 کشور مستقل غیر از مراکش)، سازمان ملل، مهاجرین خود آمریکا و دیگر کشورها علیه سخنان ترامپ حاکی از عصبانیت و خشم از رویکرد نژاد پرستانه وی بود.
اما نکته تامل برانگیز این است که رئیس جمهور 71 ساله آمریکا به بهانه حقوق بشر و اقدامات بشردوستانه سعی در دخالت در امور داخلی کشورهای مختلف را دارد. فردی که خود یک نژادپرست (racist) است و به عنوان رئیس جمهور یک کشور قدرتمند به خود اجازه میدهد الفاظ شرم آوری برای تحقیر کشورهای فقیر آفریقایی بر زبان آورد، چگونه میتواند نگران حقوق عامه مردم و آزادیهای فردی و یا اجتماعی آنان باشد؟ در ادامه به چند مورد از دخالتهای آمریکا در امور داخلی دیگر کشورها به بهانه استقرار دمکراسی و حمایت از حقوق بشر اشاره میشود تا چهره واقعی مدعیان دروغین حقوق بشر نظیر ترامپ آشکار شود.
حقوق بشر آمریکایی
کشور هائیتی برای آمریکا اهمیت زیادی دارد تا بتوانند منطقه کارائیب در دسترس داشته باشد. در سال 1990، ژان برتراند آریستید کشیش سابق حزب چپ به پیروزی رسید. طرفداران وی عمدتا مردم فقیر بودند یک سال بعد، کودتا نظامی علیه وی توسط «رائول سدراس» صورت گرفت. در سال 1992، رئیس جمهور وقت، بیل کلینگتون در عملیات دموکراسی (Operation Uphold Democracy) و در راستای حمایت از رئیس جمهور پیشین (آریستید) و به بهانه کمکهای انسان دوستانه نیروهای نظامی آمریکا را وارد هائیتی کرد. این نیروهای بدون درگیری با نیروهای هائیتی و با موافقت آنان آریستید را به مسند قدرت برگرداندند تا منافع آمریکا را در این کشور تامین کند که این امر با مخالفت وی روبرو شد که نتیجه آن چند سال بعد با ربودن وی توسط آمریکائیان و تبعید وی به مناطق مرکزی آفریقا همراه بود.
در سال 2001 و در پی واقعه 11 سپتامبر، آمریکا به افغانستان حمله کرد و تاکنون نیز در این کشور حضور دارد و در همان سال نیز از کنفرانس بین المللی ضد نژاد پرستی در آفریقای جنوبی خارج شد(!!!). حضور آمریکا در این کشور از سال 2001 تاکنون به گفته آنان به دلیل مبارزه با تروریسم، بازسازی این کشور و سوق دادن افغانستان به سمت دموکراسی است.
در سال 2003 آمریکا به بهانه نابودی القاعده که ارتباط نزدیکی با صدام داشته و نیز دارا بودن سلاحهای کشتار جمعی به این کشور حمله کرد که تبعات زیان بار آن هم در عراق و هم در منطقه همچنان باقی است. استقرار دموکراسی از شعارهای همیشگی بود که در طول تهاجم آمریکا در عراق تبلیغ میشد. نتایج حاصله از این تهاجم کشته شدن زنان، کودکان و مردم بیگناه عراق بود.
در طول سالها آمریکا با دستاویز قرار دادن دفاع از حقوق بشر و اقدامات بشردوستانه سعی در دخالت در امور کشورهای مختلف کرده است. اعمال آمریکا خصوصا پس از جنگ جهانی دوم به بهانه حقوق بشر و استقرار دمکراسی سبب نقض حاکمیت این کشورها از سوی آمریکا شده است که تجربیات تلخ برخی از کشورها موید این حقیقت آشکار است. در چنین شرایطی چگونه میتوان به کشوری که کارنامه سیاهی از تجاوز به تمامیت ارضی کشورهای مختلف را دارد به عنوان پرچمدار انسانیت و طلایهدار حقوق بشر اعتماد کرد.
انتهای پیام/ 431