به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، سالهاست در سینما و تلویزیون آمریکا فیلمها یا سریالهایی ساخته میشود که در آن آمریکا قدرت برتر و تنها ناجی است. این رویکرد نیز هیچگاه متوقف نشده است؛ اما از ابتدای جنگ سرد در دهه ۸۰ میلادی ما شاهد رشد روزافزون این دست تولیدات در هالیوود بودیم که سری فیلمهای «رمبو» از جمله این تولیدات بود. در این مجموعه فیلم یک کهنهسرباز آمریکایی به گوشه کنار دنیا سرک میکشد تا حق مظلومان را از ستمکاران بگیرد!
اما در سالهای اخیر رشد چنین کارهای بسیار بیشتر از قبل شده است، بهنحویکه این تصور در ذهن پیش میآید که این کشور از موضوعی دچار هراس شده است. برای همین به هر طریق ممکن سعی میکند برای خود اعتبار و وجاهتی کسب کند. جدا از کسب وجهه آنها به واسطه فیلم و سریال میخواهند به نوعی اقتدار آمریکا به جهانیان دیکته کنند. به این صورت که هیچ کشوری قدرت قدعلم کردن در مقابل آمریکا را دارا نیست، برای همین بهترین و تنهاترین راه این است که خود را به دست آنان بسپاریم!
مقدمه فوق بهانهای است تا به سریال شجاع بپردازیم که این روزها از شبکه NBC پخش میشود و در آن سلست هِیش (Anne Heche)؛ دمیتریوس گروس (Demetrius Grosse)؛ ناتاشا کریم (Natacha Karam) نقش آفرینی کردهاند. این کار توسط برد اندرسون (Brad Anderson) و ایو سیمونو (Yves Simoneau) کارگردانی شده است. در این مجموعه، داستان گروهی ویژه روایت میشود که در هر قسمت به گوشهای از جهان سر میزنند تا مردم آن منطقه را از ظلم و ستم پیرامونشان نجات دهند! این رویکرد نیز با ابزارهایی جذابی، چون اکشن و درام صورت میگیرد و اتفاقاً نیز تا حد زیادی در رسیدن به خواسته موفق هستند.
نکته جالب در این سریال این است که همانند دیگر سریالهای آمریکایی، دشمن اصلی مسلمانان هستند، چون در اکثر قسمتها به آنها پرداخته میشود. این رویکرد نیز کاملاً هدفمند است. یعنی به تماشاگر فهمانده میشود در دنیا دشمنان متعددی وجود دارد که خطرناکترین آنها مسلمانان هستند، پس اگر میخواهید در آرامش به سر ببرید بهترین مسیر پیوستن به صف آمریکاییها است، همچنین در این فیلم مسلمان خوب انسانهایی هستند که با آمریکاییها همراهاند. در همین راستا یکی از شخصیتهای اصلی این سریال مسلمان است و او با تفکراتش اسلام آمریکایی را رواج میدهد.
در همین رابطه، این برداشت ظریف نیز وجود دارد که معتقدم در سریال لحاظ شده است. شخصیت مسلمان سریال نماز میخواند، حتی در زمان انجام عملیات هم، نماز اول وقت را فراموش نمیکند. این برداشت به صورت کاملاً مستتر پیامی برای مسلمانان دارد و آنهم اینکه آمریکا دشمنی با دینداری ما ندارد، بلکه تنها هدفش مبارزه با تروریسم است! این نکته شاید از نظر ما آشکار باشد، اما برای بسیاری ملموس نیست و آنها را دستخوش خطا میکند.
بخش دیگری از این سریال به موضوع ایرانهراسی مربوط میشود؛ دو موضوعی که همیشه جز اصول همیشگی سریالهای پروپاگاندا است. درباره این سریال یک نکته بسیار مهم وجود دارد، آنهم تاکید انساندوستی آمریکاییها است. آنها برای کشتن دشمنان خود هم مردد میشوند، اما دشمنان آنها، حتی از خانواده خود هم به راحتی میگذرند. این تصویر مادرانه از آمریکا در شرایطی است که بمباران هواپیماهای آمریکا در عراق و افغانستان، کاملاً خلاف این ادعا را نشان میدهد.
درباره گرایشاتی پروپاگاندا این سریال بسیار میتوان حرف زد، اما برای تکراری نشدن از آن پرهیز میکنیم و در ادامه کمی هم به مسائل فنی میپردازیم. این سریال شاید جز کارهای بسیار خوب آمریکا نباشد، اما به هر حال امتیازی خوبی را سریال کسب کرده و از آن میتوان به عنوان اثری قابل اعتنا نام برد. این سریال صحنه سازی بسیار خوبی دارد، به ویژه جغرافیایی که برای بخشهای مختلف این سریال در نظر گرفته شد با واقعیت همخوان است.
البته درباره فیلمنامه کار باید گفت: سادهانگاری خاصی در کل مجموعه وجود دارد که به نوعی باورپذیری آن را کمی دشوار میکند. چون قهرمانان گروه به هر جای دنیا که میخواهند سفر میکنند و بدون کوچکترین تلفاتی عملیات را با موفقیت پشت سر میگذارند. در همین راستا باید یک تذکر را هم مد نظر قرار داد. آنهم توجه به خانواده در سریال است، چون در این کار اکشن هم این نکته تبلیغ میشود که نیاز نیست برای اهل خانواده بودن حتماً یک کارمند ساده باشی، بلکه خطرناکترین مشاغل هم میتوانند به خانواده توجه ویژه داشته باشند، اتفاقی که یکی از قهرمانان گروه مبلغ آن است.
موضوع پایانی که بارها گفته شده، این است که ما در مواجه با این کارها موضعی کاملاً منفعل گرفتهایم و خود را به خواب زدهایم و با ساختن سریالهای سطحی راه را برای رواج این دست تولیدات باز کردهایم، البته شاید تأثیرات چنین آثاری در زمان حال آنچنان به چشم نیاید، اما در آینده نگران نسلی بود که قهرمانشان آمریکاییها هستند؟!
منبع: ایکنا