یادداشت/ رسول حسنی

کاریکاتوری از زندگی و اسارت دیکتاتور روی صحنه نمایش

نمایش «سرآشپز پیشنهاد می‌کند» زندگی ضحاک، نمونه بزرگی از همه دیکتاتورهاست که همه چیز را استثمار می‌کنند، تا عمر حکومت‌شان را طولانی کنند و چیزی که پایه‌های حکومت‌شان را سست می‌کند مردم و باور آنها به ظلم‌ستیزی است.
کد خبر: ۲۷۶۰۲۵
تاریخ انتشار: ۰۹ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۰:۳۰ - 29January 2018

کاریکاتوری از زندگی و اسارت دیکتاتور روی صحنه نمایشگروه فرهنگ و هنر دفاع پرس– رسول حسنی؛ نمایش موزیکال و کمدی «سرآشپز پیشنهاد می‌کند» به نویسندگی «رضا شفیعیان» و کارگردانی «شهاب‌الدین حسین‌پور» در دهمین شب سی و ششم جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر روی صحنه سالن سنگلج رفت.

در این اثر هنرمندانی چون «مهدی فریضه»، «شهاب‌الدین حسین‌پور» «شهرام قائدی»، «رامین ناصرنصیر» و «آرش فلاحت‌پیشه» حضور داشتند.

در روزهای که سالن‌های سینما و صحنه‌های تئاتر با آثار تلخ و سیاه نما اشباع شده و مردم از دیدن آنها دچار خستگی و دلزدگی شده‌اند؛ تماشای این اثر یک تجربه متفاوت است. «سرآشپز پیشنهاد می‌کند» از دسته آثاری است که می‌توان با دو نوع نگاه، آن را دید که در عین تفاوت در تقابل و تعارض هم نیستند. این اثر به دلیل داشتن مایه‌هایی از هجو و زبان طنزی که دارد برای مخاطبان عام جذاب است و بدون افتادن در دام ابتذال، می‌تواند خنده بر لب آنها بنشاند بدون اینکه او را درگیر پیام‌های مهم و مستتر در نمایش کند.

وجه دوم نمایش لایه‌های پنهان در «سرآشپز پیشنهاد می‌کند» است که مفاهیم جهان شمولی از ظلم را مطرح می‌کند. در این اثر ضحاک، پادشاهی اساطیری را می‌بینیم که دچار کابوس‌های شبانه است و برای فرار از آن به هر ترفندی متوسل می‌شود و تا جایی پیش می‌رود که همه مردم  سرزمینش را از دست می‌دهد.

شناخت وقایع، حوادث  و روابط علی و معلولی در «سرآشپز پیشنهاد می‌کند» با داشتن پیش‌زمینه از شاهنامه فردوسی امکان پذیر است. از همین جهت هر چه میزان این اطلاعات بیشتر باشد نمایش عمق بیشتری پیدا می‌کند و مخاطب مفاهیم عمیق‌تری را دریافت می‌کند. نمایش مورد اشاره هر چند تفاوت‌های آشکاری با اصل نمایش دارد اما داستان محکم و استواری دارد. این اثر در یک اصل با شاهنامه مشترک است و آن جنگ ابدی ظالم و مظلوم است.

آنچه در این نمایش مورد سوال قرار می‌گیرد مضمون ظلم است. در این اثر اینکه ظالم کیست اهمیتی ندارد، هر کس در هر لباسی می‌تواند ظالم باشد. مردمی که تحت حاکمیت هستند باید ریشه‌های ظلم را بشناسند. با جنگ علیه ظلم چیزی حل نمی‌شود و فقط راه روی کار آمدن ظلم دیگری هموار می‌شود.

در واقع مردم باید نوع نگاه و نگرش خود به مساله ظلم را تغییر بدهند اگر نه ظالم با شکل دیگری بر کرسی حکومت می‌نشیند. نمونه تاریخی آن را در تغییر سلسله‌های شاهی بارها دیده‌ایم و همچنین نمونه روشن آن را می‌توانیم در تغییر حکومت بنی‌امیه، بنی‌مروان و بنی‌عباس ببینیم جالب اینکه همه این حکومت‌ها به نام دین روی کار آمدند و هر یک به نوعی و روشی بزرگان دین را به شهادت رساندند.

ضحاک در نمایش «سرآشپز پیشنهاد می‌‌کند» به سرآشپز خود که همان شیطان است می‌گوید: «مردم بدون شاه بودند و وقتی دیده بودند پدر من انسان امانت‌دار و رعیت نوازی است به سراغ من آمدند چون فکر می‌کردند من هم مثل پدرم هستم.» در واقع ضحاک با گفتن این جمله قصد دارد فعل خود را به مردم نسبت دهد و خود را از گناه کشتن مردم مبرا کند. او نگران آینده محتومی است که بر سر راهش قرار دارد. ضحاک پیش از این جمشید را که او هم شاه ستمگری بود و اداعای خدایی می‌کرد کشته است. حالا روح جمشید هر شب به سراغش می‌آید و به او هشدار می‌دهد که سرنوشت او نیز مرگ است اما ضحاک نمی‌خواهد این سرنوشت را بپذیرد.

در بارگاه ضحاک دو دختر جمشید به اسارت گرفته شده‌اند این دختران نماینده مردمی هستند که ظلم را می‌شناسند اما جرات حرکت و خروش علیه ظالم را ندارند. آنها مرتب از فریدون، مرد نجات دهنده‌ای حرف می‌زنند که تار و پود حکومت ضحاک را به هم می‌ریزد اما هیچگاه خبری از او نمی‌شود. دختران جمشید وقتی می‌بینند که ظلم ضحاک از حد گذشته نقشه‌ای می‌کشند تا ضحاک و درباریان را نابود کنند و به فریدون پیغام دهند که  قیام خود را آغاز کند. این تصمیم دختران جمشید در واقع همان مساله مهمی است که در باور شیعیان وجود دارد، ما نباید زیر بار ظلم بنشینیم تا خدا یک منجی برساند بلکه باید زمینه‌های آمدن منجی را فراهم کنیم. برای این کار باید جریان ظلم و ریشه‌های ظلم را بشناسیم و علیه آن بجنگیم. تا مردم نخواهند منجی نخواهد آمد. در اصل شاهنامه هم چنین است کاوه آهنگر سپاهی فراهم می‌کند و به سراغ «فریدون فرخ‌پی» می‌رود تا او را به عنوان یک منجی در قیام علیه ضحاک برانگیزد.

«سرآشپز پیشنهاد می‌کند» اثر ساده و در عین حال پیچیده‌ای است. کارگردان اثر توانسته یک مفهوم عمیق را با زبانی ساده و کمترین شعار به مخاطب ارائه دهد. بازی طنازانه هنرمندان این اثر کاملا در اهداف محتوای اثر است. فرم بازی در این نمایش چنان است که هر یک از بازیگران با هنرمندی تمام کاریکاتوری از نمونه‌های واقعی آن را به نمایش می‌گذارند. مهمترین ویژگی کارگردان در نمایش مورد اشاره این است که شعار زده نیست و با تیزهوشی از اداهای روشنفکرانه گریخته و اثری گرم و پویا را روی صحنه برده است.

انتهای پیام/ ۱۶۱

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار