مادر شهید عبداللهی در گفت‌وگو با دفاع پرس:

لقمه حلال اصل اول زندگی ما بود/ خود را برای سربازی امام زمان (عج) آماده می‌کرد

مادر شهید مدافع حرم گفت: خط قرمز محمد ولایت بود و از عده‌ای که با رفتار و حرف‌شان مقام معظم رهبری را اذیت می‌کردند، عصبانی می‌شد و می‌گفت «آقا نباید ناراحت شود، آقا که نمی‌تواند مستقیم بگوید؛ ما سربازیم؛ سرباز باید جلو بیاید. فرمانده باید فرماندهی کند.» محمد واقعا ولایت‌مدار بود.
کد خبر: ۲۷۷۷۴۹
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۲:۵۴ - 08February 2018

لقمه حلال اصل اول زندگی ما بود/ خود را برای سربازی امام زمان (عج) آماده می‌کردبه گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران دفاع پرس، «محمد عبداللهی» از جمله شهدای مدافع حرمی است که در سال جاری به فیض شهادت نایل آمده است. محمد خود را برای سربازی امام زمان (عج) آماده می‌کرد و در راه دفاع از ارزش‌های اسلامی به شهادت رسید.

مادر این شهید مدافع حرم لقمه حلال را عامل این مساله می‌داند و ولایت را تنها خط قرمز محمد عنوان می‌کند. در ادامه گفت‌وگوی دفاع پرس با «ماندانا دبیرسلیمانی» مادر شهید مدافع حرم «محمد عبداللهی» را می‌خوانید:

دفاع پرس: در خصوص تولد و کودکی شهید بگویید؟

«محمد» که در منزل او را «مرتضی» صدا می‌زدیم، در تاریخ ۹ اسفند ۱۳۶۶ در تهران متولد شد. از کودکی بسیار مهربان و با محبت بود. برای پدر خود احترام زیادی قائل می‌شد و می‌گفت: کار‌های خود را به من بگویید تا انجام دهم. هوای من را هم خیلی داشت. سعی می‌کرد تا رضایت من و پدر خود را جلب کند.

دفاع پرس: از شیوه‌های تربیتی خود بگویید. چگونه فرزند خود را تربیت کردید که چنین راهی را انتخاب کرد؟

وقتی محمد را باردار بودم، هرجایی به جزء منزل خود غذا می‌خوردم، خمس آن را حساب می‌کردم. محمد هنگام موشک باران در دوران جنگ به دنیا آمد. با وضو به محمد شیر می‌دادم. پدر وی معتقد بود هرجا نمی‌توانی وضو بگیری، تیمم کن. مراقبت‌های مالی و لقمه حلال جزء اصول اساسی زندگی ما بود.

دفاع پرس: از فعالیت‌های شهید در امور اجتماعی و مذهبی بگویید؟

درس محمد در دانشگاه که کم شد، فعالیت‌های خود را در مسجد زیاد کرد. درس‌های بسیاری از فعالیت در مسجد آموخت و هر سال اسفند بچه‌های مسجد را به عنوان مربی به مشهد مقدس می‌برد. پشتکار زیاد و هوش بالایی داشت. محمد علاقه داشت همه مهارت‌ها را بیاموزد. او در «غواصی»، «راپل»، «پاراگلایدر» و در «تیراندازی» مهارت زیادی داشت.

دفاع پرس: به نظر شما چرا به دنبال آموختن این همه رشته می‌رفت؟

بار‌ها از وی پرسیدم، این همه آموزش را برای چه می‌خواهی؛ در جواب تنها عنوان می‌کرد، کسی که می‌خواهد سرباز امام زمان (عج) باشد، باید در همه زمینه‌ها آموزش ببیند تا هرکجا که لازم شد، استفاده کند.

دفاع پرس: مساله‌ای بود که محمد از شنیدن آن عصبانی شود و واکنش نشان دهد؟

خط قرمز محمد ولایت بود و از عده‌ای که با رفتار و حرف‌ خود مقام معظم رهبری را اذیت می‌کردند، عصبانی می‌شد و می‌گفت: آقا نباید ناراحت شود، آقا که نمی‌تواند مستقیم بگوید، ما سربازیم؛ سرباز باید جلو بیاید. فرمانده باید فرماندهی کند. محمد واقعا ولایت مدار بود. درحالی‌که محمد در فتنه سال ۸۸ چندین بار از خطر جدی نجات پیدا کرده بود؛ اما با تمام وجود هرکجا احساس می‌کرد، باید باشد، حضور پیدا می‌کرد.

دفاع پرس: از ویژگی‌های اخلاقی شهید بگویید.

خلوص محمد سبب شده بود که در بسیاری از صحنه‌ها حضور پیدا نکند. شب‌های محرم زمانی که هیات شروع می‌شد، به داخل ایستگاه صلواتی می‌رفت و برای عزاداران چایی آماده می‌کرد. پشتکار زیادی داشت و از روحیه خستگی ناپذیری برخوردار بود. هر جا هرکاری بود، محمد بدون آن‌که مسوولیتی داشته باشد و یا اظهار خستگی کند، به دنبال انجام آن می‌رفت و می‌گفت: «کار نباید روی زمین بماند».

دفاع پرس: چه مساله‌ای باعث شد محمد به سوریه برود؟

شهادت آرزوی قلبی محمد بود. وقتی پدر وی خاطرات جنگ را تعریف می‌کرد، با حسرت می‌گفت: چرا ما در آن دوره نبودیم تا در دفاع مقدس شرکت کنیم؟ محمد دو سال تلاش کرد تا وارد سپاه شود. سپاه را دوست داشت و می‌گفت: پاسدار که باشم، بیشتر می‌توانم در صحنه دفاع از انقلاب حضور فعال داشته باشم. همیشه دعا می‌کردم خدایا فرزندانم عاقبت بخیر شوند و از نمازگزاران باشند. خدایا فرزندانم را برای سربازی امام زمان (عج) حفظ و تربیت کن. محمد برای اعزام به سوریه تلاش بسیاری کرد. مرتبه اولی که محمد می‌خواست به سوریه برود، من نمی‌دانستم که سوریه است. فقط به پدر، برادر‌ها و همسر خود گفته بود.

دفاع پرس: چرا مرتبه دوم به سوریه رفت؟

دفعه دوم هم هفت ماه منتظر بود. چند بار رفتن محمد عقب افتاد؛ می‌گفت: نمی‌دانم چرا کارم درست نمی‌شود تا بروم. محمد کمک کار پدر بود و می‌گفت: نکند من بروم این کار بماند، به همسر خود گفته بود: شما کار را یاد بگیر تا اگر من نبودم، کار را انجام بدهید. برای دومین مرتبه که می‌خواست به سوریه برود، در فرودگاه اصرار داشت ما برگردیم؛ ولی دلم نیامد مرتبه دیگر روی ماه محمد را نبینم. همیشه محمد دست من و پدر خود را می‌بوسید و این دفعه هم همین کار را انجام داد.

دفاع پرس: نحوه شهادت محمد را می‌دانید؟ چگونه به شما اطلاع دادند؟

چهارشنبه ۲۴ آبان ماه سال 1396 در راه منزل بودم که پدر محمد تماس گرفت و گفت: کجا هستی؟ ناگهان دل‌شوره عجیبی گرفتم، چون این حرکت حاج آقا غیرعادی بود. در حال نماز خواندن بودم که صدای مادر همسر شهید را شنیدم. دیگر متوجه نشدم چگونه نماز را به آخر رساندم. از اهالی خانه حال محمد را پرسیدم. گفتند مجروح شده است؛ دلم لرزید. ناگهان حاج آقا «علوی» که استاد محمد بود، به همراه دوستان پسرم وارد خانه شدند. دیگر فهمیدم که چه اتفاقی افتاده است.

دفاع پرس: ویژگی‌های شاخص محمد که جوانان می‌توانند از آن الگو بگیرند را برای مخاطبان خبرگزاری بگویید؟

محمد در مسیر خود ثابت قدم بود. هیچ مساله‌ای نمی‌توانست مانع وی شود. به دوستان خود گفته بود: من حسرت هیچ موضوعی را در دنیا ندارم. الحمدلله زندگی خوبی دارم؛ با اینکه همسر و خانواده خود را بسیار دوست داشت؛ اما امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) را بیشتر دوست داشت. فکر می‌کنم هر شخصی پیرو ولایت باشد، حتما عاقبت بخیر خواهد شد؛ چرا که در مسیر درستی قدم برمی‌دارد، به شرطی که از مقام ولایت نه جلوتر برود و نه عقب‌تر. هم اکنون واقعا حضور محمد را حس می‌کنم، مطمین هستم که محمد می‌آید و کنارمان است. این وعده الهی است: و لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ. بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ. سوره آل عمران آیه ۱۶۹

انتهای پیام/ 711

نظر شما
پربیننده ها