چرا منافقین با ولایت فقیه مخالف بودند؟

مصطفی میرسلیم گفت: علت اصلى مخالفت گروهک‌ها و سازمان منافقین با ولایت فقیه این بود که آن را مانعى براى نفوذ و اقتدار خود تشخیص داده بودند و نمى‌خواستند مقید به احکام شرع منور اسلام شوند.
کد خبر: ۲۷۸۲۷۴
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۵:۱۶ - 10February 2018

چرا منافقین با ولایت فقیه مخالف بودند؟به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع پرس، سیدمصطفی میرسیلم یکی از معدود سیاست‌مدارانی است که کمتر مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفته است. با نگاهی به تجربه و رزومه کاری آن متوجه خواهید شد که حرف‌های بسیاری برای گفتن دارد. در سال‌های ۵۸ تا ۶۱ معاون سیاسی وزارت کشور بوده است و پس از آن مشاور عالی آیت الله خامنه‌ای به عنوان رئیس جمهور بوده اند. قطعاً چالش‌های زیای هستند که میرسلیم درگیر آن بوده است. به بهانه سالروز انقلاب اسلامی مصاحبه‌ای را با وی داشتیم که در ادامه می‌آید.

شما قبل از انقلاب هم مدیریت داشته اید. چه شد که شما مدیر بهره‌برداری شرکت راه‌آهن شهری تهران و حومه شدید؟

در سال ١٣٥٠ مطالعاتى که مشاور خارجی انجام داده بود نشان مى داد که راه حل منطقى حمل و نقل یا عبور و مرور در تهران ترابرى عمومى با استفاده از زیر زمین است، چون در روی زمین و خیابان‌ها فضای لازم کفایت نمی‌کند، [بنابراین]دولت وقت مصمم شد که راه آهن شهرى را تأسیس کند. این جانب با اعتقادى که به آن راه حل داشتم و دارم، در پى آگهى استخدام آن شرکت در ١٣٥٤، اعلام آمادگى نمودم و به عنوان مدیر بهره بردارى مشغول شدم. این سمت را تا ١٣٥٧ و پیروزى انقلاب حفظ کردم. بعد از پیروزى انقلاب عده اى که آگاهى کامل از اهمیت موضوع نداشتند، احداث مترو را کارى تجملى قلمداد نمودند و با ادامه طرح در دولت مخالفت کردند و متأسفانه در اثر آن برخورد شعارى و ناآگانه چند سال عقب افتادیم ولى الحمدلله در دوران ریاست مرحوم رفسنجانى بر مجلس اجراى طرح از سر گرفته شد؛ البته من دیگر به آن شرکت برنگشتم، زیرا مسئولیتهاى مهم ترى در خدمت به انقلاب بردوش گرفته بودم.

شما در ۱۶ شهریور سال ۵۷ مجروح شده اید و جانبار انقلاب اسلامی محسوب می‌شوید. ماجرای آن چه بود؟

در آن روز راهپیمایى عظیمى از قیطریه شکل گرفته بود که مردان در جلو و بانوان در عقب قافلۀ راهپیمایان بودند و من و پدرم براى محافظت از بانوان به عقب جمعیت رفتیم. نرسیده به خیابان دولت صداى چند تیراندازى بلند شد و یکى از آن‌ها به سر من اصابت کرد. چون خونریزى شدید بود نتوانستم مسیر راهپیمایى را ادامه دهم و از خیابانى که پایین‌تر از سینما فرهنگ بود خارج شدم و خودم را به خانه اى رساندم که صاحب آن مشغول آب دادن [به گیاهان]بود و از او براى شستشوى سر خونین خود کمک خواستم. بعد‌ها در وزارت کشور فهمیدم که آن فرد نورالدین غروى بود که پس از انقلاب، استاندار آذربایجان شرقى شد. همان مجروح شدن مانع آن شد که بتوانم در مراسم خونین ١٧ شهریور در میدان ژاله (شهدا) حاضر شوم.

یکی از چالش‌های انقلاب اسلامی بعد از پیروزی، مسئله برگزاری انتخابات (اعم از تصویب قانون اساسی، ریاست جمهوری و...) بوده است. با توجه به اینکه شما فی ما بین سال‌های ۱۳۵۸ تا ۶۱ در معاونت سیاسی و اجتماعی وزارت کشور بوده اید بفرمایید که مهمترین چالش آن روز‌ها برای برگزاری انتخابات و همه پرسی چه بود؟

مجرى انتخابات وزارت کشور است؛ بعد از پیروزى انقلاب استانداران و فرمانداران و بخشداران، یا معزول شده یا فرارى بودند و جایگزینى آن‌ها نیز زمانبر بود بنابراین انتخابات را باید به کمک نیروهاى بى تجربه یا کم تجربه انجام مى دادیم؛ چالش دیگر تبلیغات انتخابات بود که قاعده مهمى که براى آن وضع کردیم این بود که ٢٤ ساعت قبل از رأى گیرى هرگونه تبلیغ ممنوع باشد و مراعات آن کار ساده اى نبود؛ این قاعده هنوز معتبر است. چالش سوم نحوۀ نظارت بر انتخابات بود که براى آن، این راه حل را اتخاذ کردم که به نمایندگان نامزد‌ها برگه و جواز نظارت بدهم؛ این روش تا حدود زیادى مؤثر بود.

به یاد داشته باشیم که در آن روز‌ها روحیه انقلابى بر مردم حاکم بود و این روحیه خود بسیارى از کمبود‌ها را جبران مى کرد. چالش چهارم بررسى صلاحیت نامزد‌ها بود؛ یادآورى مى کنم که براى اولین انتخابات مرجعى مانند شوراى نگهبان به منظور رسیدگى به صلاحیت نامزد‌ها وجود نداشت و لذا اتفاق مى افتاد که عناصر وابسته به نظام ستمشاهى نامزد مى شدند و ما بعد از انتخابات با جمع بندى اطلاعاتی متوجه وابستگى آن‌ها مثلا به ساواک مى شدیم و انتخابات آن حوزه را باطل مى کردیم. چالش بعدى نحوۀ شمارش و اعلام آرا و نحوۀ رسیدگى به شکایات بود که در آن ایام بدان منظور، ما از همکارى ارزشمند اعضاى انجمن اسلامى مرکز آمار استفاده کردیم.

علت عدم پذیریش قانون اساسی از سوی گروهک‌ها و سازمان منافقین چه چیزی بود؟

علت اصلى مخالفت آن‌ها با ولایت فقیه بود که آن را مانعى براى نفوذ و اقتدار خود تشخیص داده بودند و نمى‌خواستند مقید به احکام شرع منور اسلام شوند.

مهمترین چالشی که در نهاد ریاست جمهوری با آن مواجه شدید چه بود؟ نوع سیاست و تعاملی که رهبر معظم انقلاب با سایر ارکان داشته اند به چه صورت بود؟

در شروع کارم نزد رئیس جمهورى با فقدان تشکیلات روبرو شدیم و از اولین اقدامات، تأسیس نهاد ریاست جمهورى بود که به همت و درایت حضرت آیت الله خامنه اى انجام گرفت. در قانون اساسى اول، اختیارات رئیس جمهور بسیار محدود بود و امور اجرایى در اختیار نخست وزیر بود که موجب نوعى دوگانگى در دولت مى شد و بعد‌ها با تجدید نظر در قانون اساسى و حذف جایگاه نخست وزیرى این مشکل تا حدودى حل شد. یکى از چالشهایى که دربرابر رئیس جمهور بود نحوۀ اجراى قانون اساسى بود که طبق قانون اساسى بر عهدۀ رئیس جمهورى بود. سازماندهى این کار مطالعه و بررسى مستقلى را مى طلبید و در عمل هم چندان موفقیت آمیز نشد. همین امر موجب شد که رئیس مجترم جمهورى در دور دوم خود در مجلس اشاره به عدم تناسب مسئولیت‌ها و اختیارات رئیس جمهورى بکند؛ این چالش مهمى بود.

با توجه به تجربه‌های سختی که شما و سایر سیاسیون کشور داشتند مهمترین اصلی که این روز‌ها باید مورد توجه جریانات سیاسی قرار بگیرد چه چیزی خواهد بود؟

امروز همه باید چه به لحاظ فردی و چه به لحاظ گروهی منافع و مصالح خود را فدای نظام مقدس خود بنماییم تا بدخواهان و معاندان را از خباثت‌هایی که در سر می‌پرورانند مأیوس کنیم؛ امروز باید هر آنچه دانش اندوخته ایم و تجربه کسب کرده ایم برای تعالی میهن اسلامی خود بکار گیریم. امروز باید برای تقویت اتحاد و همدلی، خودخواهی و منیت را فدا کنیم و الا فدا می‌شویم.

منبع: خبرگزاری دانشجو

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار