مؤسسه روابط بین‌الملل و استراتژیک فرانسه:

افغانستان بن‌ بست استراتژیک غرب است/ حمایت ایران و روسیه تنها راه ممکن برای خروج افغانستان از بحران

مؤسسه روابط بین‌الملل و استراتژیک فرانسه طی تحلیلی پیرامون اوضاع حاکم بر افغانستان، با اشاره به عدم وجود راه‌ حل نظامی برای این کشور، افغانستان را بن‌ بست استراتژیک غرب دانست.
کد خبر: ۲۷۸۳۵۰
تاریخ انتشار: ۲۲ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۴:۳۰ - 11February 2018

افغانستان بن‌بست استراتژیک غرب است/ حمایت ایران و روسیه تنها راه ممکن برای خروج افغانستان از بحران استبه گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع پرس، مؤسسه روابط بین‌الملل و استراتژیک فرانسه طی گزارشی در تحلیل اوضاع حاکم بر افغانستان نوشت: حملات مرگبار روزهای اخیر افغانستان اوضاع حاکم بر این کشور را به طور وحشیانه‌ای موجب تضعیف دولت این کشور شده است. پس از حدود 16 سال مداخله‌گری، روشن است که به رغم حمایت نظامی و سیاسی جامعه بین‌الملل، طالبان هرگز تا این حد در موضع قدرت قرار نداشته‌اند. این در حالیست که به موازات این وضع، داعش پس از شکست‌های نظامی در عراق و سوریه، هم‌اکنون افغانستان را به قلمرو جدید خود تبدیل کرده است.

«کریم پاکزاد» تحلیلگر مؤسسه روابط بین‌الملل و استراتژیک فرانسه طی تحلیلی در خصوص اوضاع کنونی حاکم بر افغانستان، با اشاره به حملات مرگبار روزهای اخیر به حضور نیروهای بین‌المللی در این کشور و کارنامه آموزش نیروهای امنیتی افغان پرداخته و در خصوص علت وقوع حملات مرگبار در افغانستان و شرایط امنیتی حاکم بر آن می‌گوید: حملات روزهای اخیر افغانستان افکار عمومی افغانستان و جامعه بین‌الملل را هدف قرار داد چرا که ظرف مدت یک هفته صدها نفر در کابل و حومه آن کشته شدند و می‌توان گفت که این حملات انتحاری در واقع پاسخ طالبان و داعش به حضور نیروهای خارجی در افغانستان بوده است. این حملات به دقت و از مدت‌ها قبل برنامه‌ریزی و طرح‌ریزی شده بوده چرا که ظرف مدت یک یا دو روز نمی‌توان تصمیم به انجام حمله یا ایجاد انفجار در یک منطقه استراتژیک آن هم در پایتختی که نیروهای مختلف در آن حضور دارند، گرفت.

این تحلیلگر همچنین حملات مرگبار روزهای اخیر افغانستان را پاسخی به استراتژی «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا دانست و خاطرنشان کرد: طالبان به طور ویژه این حمله را به منزله پاسخی به استراتژی ترامپ طرح‌ریزی کرده بودند؛ استراتژی مبتنی بر تقویت حضور نظامیان آمریکایی و اعمال فشار بر پاکستان که به موجب آن رئیس‌جمهور آمریکا از قصد خود برای اعزام 3000 نظامی دیگر به افغانستان و افزایش شمار نظامیان آمریکایی حاضر در خاک این کشور به بیش از 10 هزار نفر خبر داد.

در خصوص اعمال فشار بر اسلام‌آباد هم باید گفت که این فشارها می‌تواند پیامدهای متعددی، از تأثیر بر میزان کمک‌های غیرنظامی و نظامی گرفته تا مداخله مستقیم در مناطق قبایلی پاکستان، در پی داشته باشد و این همان دلیلیست که از چند ماه پیش به طور ناگهانی موجب ایجاد تنش در روابط میان آمریکا و پاکستان شده است. پس از هشدارهای دونالد ترامپ، طالبان وعده دادند که افغانستان را به گورستان آمریکایی‌ها تبدیل کنند در نتیجه می‌توان نتیجه گرفت که این پاسخ و عکس‌العمل طالبان کم و بیش پیامی از جانب پاکستان خطاب به آمریکاست.

تحلیلگر مؤسسه روابط بین‌الملل و استراتژیک فرانسه در عین حال با اشاره به نمایان‌تر شدن بحران سیاسی حاکم بر افغانستان به واسطه حملات اخیر و در قدرت بودن طالبان در این کشور با تصرف بیش از 40 درصد قلمرو آن و حضور سایر سازمان‌های تروریستی در افغانستان، در خصوص اوضاع جاری در این کشور گفت: اوضاع سیاسی و امنیتی حاکم بر افغانستان به طور عینی به افزایش قدرت طالبان و به موازات آن داعش در این کشور کمک می‌کند. اگرچه پیشرفت‌هایی به ویژه در سطح تجهیزات مربوط به نیروی دریایی و ظهور نیروی هوایی در این کشور حاصل شده، اما دولت مرکزی افغانستان همچنان به لحاظ ناتوانی در تأمین امنیت پایتخت، در صدر توجهات قرار دارد. بنابراین همچنان بحث‌هایی پیرامون کارآمدی تدابیر امنیتی صورت گرفته مطرح است و این باور وجود دارد که چنین اقداماتی نمی‌تواند بدون همدستی حکومت سیاسی صورت گیرد. به طور مثال در خصوص حمله هتل «اینترکنتیننتال» وزارت کشور افغانستان اذعان کرد که این حمله با حمایت و پشتیبانی یک حامی داخلی صورت گرفته است. علاوه بر این یک عامل جدید و خطرناک دیگر نیز در این میان وجود دارد که در واقع می‌توان آن را وجود تضاد میان جناح‌های مختلف حکومت دانست. دولت افغانستان همواره به لحاظ سیاسی ضعیف بوده و مشروعیت انتخاباتی ندارد به گونه‌ای که برخی از حکام و والیان بزرگ این کشور دیگر حاکمیت رئیس‌جمهور را قبول ندارند. به طور مثال ژنرال «عطا محمد نور» والی ولایت بلخ افغانستان از سوی رئیس‌جمهور این کشور اخراج شد اما کناره‌گیری از مقامش را نپذیرفت و طرفداران خود را به اعتراض علیه حاکمیت ریاست جمهوری فراخواند و این اتفاق سپس به سایرین هم سرایت کرد به گونه‌ای که رئیس‌ پلیس قدرتمند ولایت قندهار که از آن تحت عنوان دژ تاریخی طالبان نام برده می‌شود، به عنوان یکی از اعضای قبیله پشتون‌ها و رقیب «اشرف غنی» رئیس‌جمهور، به مخالفت با دولت مرکزی برخاست.

پیامدهای سیاسی این بحران‌ها به حدی بود که حتی کاخ سفید بمنظور یافتن راه‌حل سیاسی مجبور به مداخله شد. با این وجود، در حال حاضر تمامی این تلاش‌ها با شکست مواجه شده‌اند و طالبان از این جنبش‌های سیاسی که به تقویت آنها کمک کرده و در عین حال موجب افزایش قدرت داعش به عنوان عامل نیمی از حملات صورت گرفته در افغانستان شده، به خوبی آگاه هستند.

کریم پاکزاد در ادامه در خصوص ضرورت و لزوم پیوستن شورشیان به راه‌حلی مذاکره شده مبتنی بر مدالیته حل و فصل مناقشه‌ 25 ساله افغانستان و وجود راه‌حل سیاسی برای این کشور گفت: همگان در خصوص این موضوع که هیچ راه‌حل نظامی برای مناقشه افغانستان وجود ندارد، اتفاق‌نظر دارند. سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به رغم صرف هزینه‌های زیاد موفق نشده به لحاظ نظامی طالبان را شکست دهد و نهایتا بمنظور مشارکت در ظهور راه‌حلی سیاسی که هنوز حاصل نشده، مجبور به عقب‌ راندن نیروهای خود شده است.

«باراک اوباما» رئیس‌ جمهور پیشین آمریکا با فراهم کردن امکان گشایش دفتری سیاسی برای طالبان در قطر در راستای این راه‌حل گام برداشت و از آن حمایت کرد. وی همچنین شمار زیادی از رهبران طالبان را از اسارت آزاد کرد و طی دو سال گذشته دو نشست به کمک واشنگتن و پکن میان طالبان و دولت کابل در پاکستان برگزار شد و همگان موافق پیشرفت بودند اما مشکل کنونی این است که طالبان خواسته‌های بیشتری دارند چرا که از اختلاف و ناتوانی موجود در دولت کابل بهره می‌برند. آنها می‌دانند که آمریکایی‌ها دیگر نمی‌توانند مانند چند سال پیش با ده‌ها هزار نیرو در افغانستان حاضر شوند.

طالبان اصل مذاکره را می‌پذیرند اما خروج کامل نیروهای آمریکایی را به عنوان پیش‌شرط مطرح می‌کنند. آنها برای مدتی بمنظور آغاز مذاکرات این درخواست را رها کردند اما با انتصاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا و اظهارات وی در قبال پاکستان و طالبان، چرخشی در اوضاع به وجود آمد و نتیجه تمامی اینها سخت‌تر شدن مواضع آنها بود.

در خصوص مدت مناقشه جاری در افغانستان نیز باید گفت که ما دیگر در دورانی نیستیم که کشور سالانه بیش از 100 میلیارد دلار خرج کند. این جنگ دیگر به لحاظ مالی و افراد هزینه چندانی ندارد و افغانستان به واسطه همسایگی با ایران، روسیه، چین و پاکستان همچنان دروازه‌ نفوذی برای واشنگتن محسوب می‌شود. به همین دلیل است که ژنرال‌های اطراف ترامپ در کاخ سفید که پیشتر خواستار پایان حضور نظامی آمریکا در این کشور بودند، هم‌ اینک تداوم حضور در این کشور را پذیرفته‌اند. به عبارتی باید گفت که بن‌بست کنونی جاری در افغانستان بن‌بستی ایدئولوژیک است چرا که از یک طرف با طالبان مواجه هستیم که مواضع خود را سخت‌تر کرده‌اند و از سوی دیگر با دونالد ترامپ روبرو هستیم که او هم همین رویه را در پیش گرفته است.

جدای از بن‌بست نظامی، بسیاری از ناظران بر این عقیده‌اند که روند خروج از بحران تنها در چارچوب منطقه‌ای و با مشارکت کشورهای همسایه نظیر ایران، چین، هند، پاکستان و روسیه قابل تحقق است و راه‌حل سیاسی تنها تحت حمایت و پشتیابی این کشورها امکان ظهور می‌یابد اما در حال حاضر آمریکایی‌ها در حال رقابت و مخالف هرگونه مشارکت روسیه در مذاکرات احتمالی هستند.

طی روز 17 ژانویه گذشته، «سرگی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه طی جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد خواستار برگزاری مذاکرات فوری و مستقیم میان دولت افغانستان و طالبان شد اما ساعاتی بعد واشنگتن اقدام به مداخله کرد و مدعی شد که مسکو در این پرونده نقشی ندارد. امروز نیز آمریکا پاکستان را هدف گرفته و ایران و روسیه و چین را به همکاری و فعالیت علیه حضور آمریکایی‌ها در افغانستان متهم می‌کند.

در پایان باید گفت که اوضاع حاکم بر افغانستان به لحاظ سیاسی و اقتصادی هزینه چندانی برای آمریکا‌یی‌ها ندارد اما برای مردم افغان بسیار گران و پرهزینه خواهد بود.

منبع: فارس

نظر شما
پربیننده ها