یادداشت/ سیدمسعود شهیدی

عروج یک انقلاب افول یک ابرقدرت

نبرد مقدس ملت ایران با تجاوزگری ابرقدرت، پس از پیروزی انقلاب اوج بیشتری گرفت که جنگ تحمیلی هشت ساله نمونه بارز آن است. امروز در پنجاه و هفتمین سال شروع انقلاب امام (ره) در مقابل سلطه‌جویی ابرقدرت و در چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی، این نبرد همچنان ادامه دارد.
کد خبر: ۲۷۸۵۷۳
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۴ - 12February 2018

عروج یک انقلاب افول یک ابرقدرتبه گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، سیدمسعود شهیدی در یادداشتی نوشت:

عظیم‌ترین حضور حماسی مردم در پاسداشت ارزش‌های انقلاب اسلامی دیروز به رخ جهانیان کشیده شد. این حضور تماشایی‌ترین راهپیمایی پیروزی انقلاب لقب گرفت. سِّر پیروزی ملت و شکست آمریکا در مقابله با انقلاب اسلامی چیست؟ آنچه در زیر می‌خوانید واکاوی عروج یک انقلاب و افول یک ابر قدرت است.

آمریکا ۶۵ سال قبل یعنی در سال ۱۳۳۲ با کودتای ۲۸ مرداد بر ایران حاکم شد. نهضت پرشور مردمی و مالکیت ملت بر نفت را پایان داد و دولت ملی را که دوست آمریکا بود ساقط کرد. بلافاصله سرکوب، زندان، اعدام و خفقان را بر ایران حاکم کرد تا بدون مانع، این گنج آماده را غارت کند. ده سال بعد در سال ۱۳۴۲ امام خمینی (ره) انقلاب خود، علیه حکومت دست نشانده آمریکا را آغاز کرد. در سال ۱۳۴۳، در اعتراض به لایحه استعماری کاپیتولاسیون، نبرد مستقیم امام با ابرقدرت اشغالگر علنی شد و امام رسما اعلان کرد رئیس جمهور آمریکا منفورترین افراد دنیاست پیش ملت ماو ملت ایران با او خصم است؛ و تمام گرفتاری‌های ما از آمریکاست. این مواضع صریح و علنی، مبارزه امام با آمریکا را وارد مرحله جدیدی کرد وموجب دستگیری مجدد امام و صدور فرمان اعدام شد که تجمع اعتراضی مراجع عظام در تهران مانع شد و نهایتا تبعید به ترکیه رقم خورد. در آن روز‌ها، هیچ کس نمی‌دانست این نبرد کاملا نابرابر، که در یک سو مرجع تقلیدی با دست خالی است ودر طرف دیگر یک ابر قدرت جهانی با عظیم‌ترین زرادخانه و بزرگترین اقتصاد جهانی و سلطه بر نیمی از دنیا است، تا چه حد می‌تواند نتیجه بخش باشد. دفاع مقدس امام (ره) در مقابل اشغالگری.

تجاوز و سلطه جویی ابرقدرت که از سال ۱۳۴۲ آغاز شد، پس از 15 سال جهاد و جانفشانی، در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به اولین پیروزی بزرگ خود رسید و دست تجاوزگر ابرقدرت را از ایران کوتاه کرد. آمریکای زخم خورده و رانده شده، تمام قدرت خود را برای بازپس گیری منافع از دست رفته بسیج کرد. به جرآت می‌توان گفت، نبرد مقدس ملت ایران با تجاوزگری ابرقدرت، پس از پیروزی انقلاب اوج بیشتری گرفت که جنگ تحمیلی هشت ساله نمونه بارز آن است.

امروز در پنجاه و هفتمین سال شروع انقلاب امام (ره) در مقابل سلطه جویی ابرقدرت و در چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی، این نبرد همچنان ادامه دارد. هنوز هم آمریکا مرکز همه خصومت‌ها علیه ملت ما است، و هنوز هم رئیس جمهور آمریکا منفورترین افراد بشر نزد ملت ایران است. سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، فرصتی است تا نتایج این نبرد پنجاه و هفت ساله و موقعیت هر یک از دو طرف مورد ارزیابی قرار گیرد. باید تصویری خلاصه، ولی روشن و واقع بینانه از نتیجه این مقابله به دست آید تا در پرتو آن راه آینده نیز روشن شود. برای آنکه این تصویر و این قضاوت، به ویژه برای نسل جوان و برای سلائق و گرایش‌های سیاسی مختلف، باور پذیر باشد، بهترین شیوه آن است که فقط به منابع غربی استناد شود.

سخنان و گزارش‌هایی که از سوی بالاترین مقامات دولت آمریکا و متحدان اروپائیش و یا سازمان ها و رسانه‌های تحت کنترل آنان در ترسیم وضعیت کنونی بیان شده اگر مورد تأمل قرار گیرد، نیاز ما را برای دسترسی به یک تصویر کلان برآورده می‌کند.

ابتدا با ارائه نمونه‌هایی، وضعیت کنونی آمریکا را که 57 سال قبل و در آغاز این نبرد، در اوج قدرت جهانی خود بود، مورد توجه قرار می‌دهیم. بر اساس گزارش وزارت خزانه داری آمریکا، این کشور امروز، با بیش از 20 هزار میلیارد دلار بدهی خارجی که هر سال نیز بیش از هزار میلیارد دلار به آن افزوده می‌شود، بدهکارترین کشور دنیا است.

این بدهی، معادل بودجه پنج سال ایالات متحده آمریکا است. اگر نقش مرکزی دلار از معاملات جهانی حذف شود که این روند مدتی است آغاز شده، بدون تردید آمریکا کشوری ورشکسته اعلام می‌شود و مثل شوروی، بدون شلیک حتی یک گلوله، از درون دچار فروپاشی می‌شود. افزایش سالانه بدهکاری خارجی و افزایش سالانه کسری بودجه و فقدان نور امید‌ی برای بهبود این وضعیت سبب شده هم اکنون هفده ایالت آمریکا مطالعات و تحقیقات اقتصادی خود را برای جدا شدن از ایالات متحده آغاز کنند که روزنامه انگلیسی سان در گزارشی به قلم جان لاکت گفته است: حمایت ها‌ی مردم چهار ایالت کالیفرنیا، ارگن، نوادا و واشنگتن برای جدا شدن از آمریکا، در حال افزایش است.

کالیفرنیا، پرجمعیت‌ترین ایالت آمریکا که نهمین اقتصاد بزرگ جهان است، در رأس ایالات جدایی خواه قرار دارد. ترامپ در سخنرانی نشست مشترک کنگره، اعلان کرد آمریکا در وخیم‌ترین وضعیت مالی و اقتصادی ۶۵ سال اخیر قرار دارد. او گفت: آمریکا ظرف همین چند دهه، یک چهارم حرفه‌های خود را از دست داده و ۶۰ هزار کارخانه تولیدی تعطیل شده و حالا آمریکا قریب صد میلیون بیکار و ۴۳ میلیون گرسنه دارد.

او در زمان انتخابات هم تصریح کرده بود زیرساخت‌ها و سازه‌های شهری آمریکا فرسوده شده و استحکام خود را از دست داده و رو به ویرانی است، ولی آمریکا توان مالی برای نوسازی را ندارد. کارشناسان اقتصادی معتقدند شکاف طبقاتی وحشتناک آمریکا، بدون تردید قابل دوام نخواهد بود. بسیاری از شخصیت‌های سیاسی و اقتصادی آمریکا، انکار کردن یا پنهان کردن شرایط وخیم و بحرانی آمریکا را خطرناک‌تر دانسته و برای پیشگیری از یک فروپاشی ناگهانی، در صدد خارج کردن آمریکا از جایگاه پرخرج ابرقدرتی و مهیا کردن افکار عمومی برای پذیرش و تحمل شرایط بعد از ابرقدرتی هستند. اوباما در سال آخر ریاست جمهوری خود در سخنرانی مهمی که در هندوستان ایراد کرد، با صراحت گفت: آمریکا دیگر یک ابرقدرت نیست. ترامپ هم در سخنرانی‌های انتخاباتی اش با بیانی دیگر گفت: آمریکا باید به خانه خود برگردد.

برژینسکی مشاور امنیتی اسبق کاخ سفید که یکی از بزرگترین کارشناسان سیاست خارجی آمریکا است صریحا اعلان کرد دوران ابر قدرتی آمریکا به پایان رسیده و اگر کاخ سفید خود را با این واقعیت تطبیق ندهد، فروپاشی، مانند آنچه در شوروی اتفاق افتاد، در انتظارش خواهد بود. او در سخنرانی دیگری گفت: «احساس من در باره آمریکا این است که این کشور، در حال افول نیست، بلکه در حال فروپاشی است و توانائی خود را برای مقابله با چالش‌های داخل و خارج از دست داده است». او در نشست شورای آتلانتیک هم با صراحت گفت: آمریکا از بالای قله به ته دره کشیده شده است. روزنامه معروف واشنگتن پست که وخامت اوضاع آمریکا را دریافته، در سرمقاله خود خطاب به رئیس جمهور آمریکا هشدار می‌دهد، «خاورمیانه را به حال خود بگذار، آمریکا در خطر است». امانوئل والرشتاین، جامعه‌شناس مشهور آمریکا گفته است اکثر مردم آمریکا باور کرده اند که آمریکا در حال افول است و جایگاه جهانی و اعتبار داخلی خود را از دست داده، او تصریح کرده آمریکا امروز فقط شبیه یک غول است، اما در واقع یک غول پوشالی است و این وضعیت را بازگشت ناپذیردانسته است. باید سخن چامسکی، روشنفکر معروف آمریکا را بیان دیگری از این اعترافات دانست که گفت: «رؤیای آمریکائی برای رسیدن به زندگی بهتر بر باد رفته است». خلاصه این که، بر خلاف تبلیغات رسانه ها‌ی جهانی، آمریکا دیگر آن ابر قدرت سال‌های ۴۲ و ۵۷ نیست.

شورای ملی اطلاعات آمریکا پیش بینی کرده در سال ۲۰۲۵ آمریکا یک ابرقدرت نخواهد بود. برخی از آینده پژوهان آمریکائی رسما سال ۲۰۴۰ را سال فروپاشی ایالات متحده اعلان کرده اند.

در سویِ دیگر این نبرد، ایران قرار دارد، ملاحظه موقعیت ایران پس از ۵۷ سال نبرد با ابرقدرت غرب، با مراجعه به همان منابع غربی، بخش دوم این گزارش است. شورای ملی اطلاعات آمریکا رسمااعلان کرده ایران جزء کشور‌های دارای رشد اقتصادی مثبت است و دورنمای اقتصاد آن را مثبت ارزیابی می‌کند. فلینت لورت تحلیلگر مسائل سیاست خارجی آمریکا و نویسنده کتاب روابط ایران و آمریکا در سخنرانی خود در بنیاد دیل کارنگی در حضور سیاستگزاران وزارت خارجه و وزارت دفاع آمریکا گفت: آمریکا قدرت در حال افول در خاورمیانه است و ایران قدرت در حال عروج در خاورمیانه است، او گفت: کافی است ده سال قبل آمریکا را با امروز مقایسه کنیم و ده سال قبل ایران را با امروز مقایسه کنیم، توازن قوا به زیان آمریکا و به نفع ایران تغییر کرده و کشور‌های منطقه به تدریج از وابستگی به آمریکا، به سوی ایران تغییر موضع داده اند. او اضافه کرد صرف میلیون‌ها دلار برای تقویت مخالفین رژیم ایران و ایجاد شورش و ترور و حضور نظامی در خلیج فارس، نتوانسته نظام ایران را تغییر دهد و حالا برای آمریکا راه دیگری وجود ندارد جز آنکه، ایران را به عنوان یک قدرت، به رسمیت شناخته و به جای تلاش برای سرنگونی که نتیجه‌ای نداشته، راهبرد نیکسون و کیسینجر در قبال چین را در قبال ایران در دستور کار قرار دهد. جرج فریدمن مدیر کل آژانس طلاعات راهبردی آمریکا در کتاب دهه آینده نوشته است.

ایران به سرعت در حال پیشرفت و قدرت گرفتن در منطقه است و به همین دلیل مهمترین راهبرد آمریکا در ده سال آِینده باید جلوگیری از پیشرفت ایران باشد، او اضافه کرده است اصلی‌ترین رقیب‌های ما در دهه آینده، ایران، روسیه، چین، ژاپن، برزیل و آلمان هستند. روزنامه آمریکائی یو اس آ. تودی نوشته است نفوذ ایران محدود به خاورمیانه نیست و از منطقه خاورمیانه فراتر رفته است. نتانیاهو در کنگره آمریکا گفت: از تنگه خیبر تا تنگه جبل الطارق دولت‌های دوست ما متلاشی شده اند و قدرتی که با ما مخالف است جایگزین آن‌ها شده است. در رأس این نیروی قدرتمند ایران قرار دارد، کسانی که این واقعیت را باور نمی‌کنند سر خود را در شن فروکرده اند. جان موندی آخرین سفیر کانادا در ایران گفت: باید این واقعیت را بپذیریم که ایران در اعمال اراده خود در منطقه از همه کشور‌ها قدرتمند‌تر است. رایان کروکر سفیر اسبق آمریکا در عراق گغت ایران قدرت بزرگ منطقه است و در آینده نیز قدرت بزرگ منطقه خواهد ماند و واشنگتن باید بپذیرد که نیازمند توافق با ایران است.

نشریه فارین پالیسی در سر مقاله خود نوشت شاید آمریکا نخواهد اعتراف کند، اما ایران با ثبات‌ترین و قوی‌ترین کشور‌ها در منطقه آشوب زده و بی ثبات خاورمیانه است و بدون ایران هیچ کاری از پیش نمی‌رود. الوین تافلر بزرگترین آینده پژوه آمریکا که ده‌ها سال قبل، پیشرفت‌های دیجیتال و انقلاب اطلاعات وفراگیر شدن جهانی کامپیوتر و اینترنت را در کتاب معروف خود پیش بینی کرده بود در مورد ایران و انقلاب اسلامی گفته است، برانگیخته کردن افکار عمومی توسط (امام) خمینی (ره) محدود به جهان اسلام نیست.

او دنیا را برای مقابله با سکولاریسم برانگیخته است. بی بی سی هم در مستند ایران و غرب با بیانی دیگر در مورد امام (ره) با صراحت گفت: او دنیا را تغییر داده است. روزنامه فیننشال تایمز نوشت ایران طی دهه‌های اخیر بر آمریکا و متحدانش در خاورمیانه برتری یافته. سولانا رئیس اسبق سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت: باید اعتراف کنیم که خاور میانه در دست ایران است و به رسمیت شناختن ایران به عنوان قدرت برتر منطقه به نفع همه ما است. او تصریح کرد برای ما در اوضاع وخیم خاورمیانه هیچ راه دیگری وجود ندارد. فرانسوا رژه رئیس مؤسسه تحلیلی استراتژیک فرانسه گفت: ایران را باید به عنوان قدرت اول منطقه به رسمیت شناخت، او گفت: نادیده گرفتن ایران یک ایده احمقانه و ناشی از حماقت متکبرانه است.

یوشکا فیشر وزیر خارجه سابق آلمان در روزنامه دویچه سایتونگ نوشت خاورمیانه امروز با خاورمیانه ده سال قبل تفاوت اساسی دارد، نقش آمریکا به شدت کاهش یافته و در عراق و افغانستان شکست خورده، او گفت: باید قبول کنیم که خاورمیانه‌ای که پس از جنگ به وسیله انگلستان و فرانسه طراحی شد در حال فروپاشی است و خاورمیانه جدید‌ی در حال شکل گیری است که در آن ایران با نفوذ روز افزون خود نقش اول را دارد. مایکل برانت رئیس بخش شیعه شناسی سازمان اطلاعات آمریکا گفت: برای تسلیم کردن ایران دیگر اقدام نظامی و اقدام اقتصادی کارساز نیست. جو بایدن معاون رئیس جمهور سابق آمریکا گفت: هر آنچه داشتیم علیه ایران اعمال کردیم، اما موفق نشدیم.

وزیر سابق خزانه‌داری انگلیس «لرد لامونت» در مصاحبه با بی‌بی‌سی اذعان کرد: غرب در گذشته برخورد بسیار خصمانه‌ای با چین داشت، اما نهایتا متوجه شد که باید با این کشور کار کند. من معتقدم ایران قدرتمند‌تر از آن است که بتوان آن را نادیده گرفت، غرب مجبور است با ایران هم کار کند.» اوسال گذشته هم گفته بود غرب با وضع تحریم‌ها علیه ایران، دارد سرش را به دیوار می‌کوبد و شدیدترین تحریم‌ها، بیش از ۲۵ درصد در اقتصاد ایران تأثیر ندارد. مئیر داگان رئیس سابق سرویس جاسوسی اسرائیل، تهدید نظامی ایران را حرفی بدون پشتوانه دانست و در مورد نتانیاهو که ایران راتهدید نظامی می‌کند گفت: او زیاد پارس می‌کند، ولی قادر به گاز گرفتن نیست. توماس فرید من، تحلیلگر ارشد کاخ سفید هم در مصاحبه با روزنامه ملیت ترکیه گفت: آمریکا دیگر به اندازه یک بند انگشت توان مداخله نظامی در کشور‌ها را ندارد و مدتی است فقط با غلاف خالی، از دیگران امتیاز میگیرد. لئون پانه تا یکی از رؤسای سابق سیا و وزیر دفاع اسبق آمریکا با صراحت اعلان کرده، اقتصاد شکننده آمریکا به هیچ وجه تاب تحمل جنگ با ایران را ندارد.

رابرت گیتز هم که از وزرای دفاع سابق و روسای سازمان سیا بوده، از این فراتر رفته و در سخنان مشابهی گفته است هرکس به رئیس جمهور آمریکا مشاوره دهد که آمریکا توان دارد با ایران وارد نبرد شود و به ایران نیروی نظامی اعزام کند باید مغزش را مورد آزمایش قرار داد. روزنامه بوستون کلوب آمریکا نوشت زمان رهبری ایران در منطقه فرا رسیده است. نشریه معروف اکونومیست نوشته است شیر پارسی با همه مشکلاتی که در ایران وجود دارد همچنان پنجه در پنجه غرب می‌افکند و حاضر نیست ارزش‌های دینی و حکو مت دینی خود را رهاکند و حکومت سکولار غربی را بپذیرد. باید بپذیریم که تمامی سیاست‌های غرب در قبال ایران شکست خورده و از اثر افتاده است و ایران همچنان در حال پیشرفت است. این نشریه نوشت حقیقت این است که برخلاف تمام سیاستگزاری‌های غرب پیشرفت‌های ایران و قدرت ایران در حال گسترش است.

منبع: روزنامه رسالت

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار