جنگی اتفاق نمی‌افتد، چون به‌اندازه کافی موشک مستقر هست
به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، منطقه در هفته اخیر شاهد یک اتفاق تاریخی بوده است؛ برای نخستین‌بار یک هواپیمای جنگنده اسرائیلی توسط پدافند سوریه سرنگون شد و این مساله حواشی بسیاری را به همراه داشت. فشار بر صهیونیست‌ها پس از این اتفاق بیش از پیش شده است و ضعف آنها برابر ارتش سوریه که حالا بعد از هفت سال جنگ با مخاطرات بسیاری نیز همراه است، اسرائیلی‌ها را تحت فشار قرار داده است. بررسی ابعاد این واقعه حائز اهمیت است و به همین بهانه گفت‌وگویی با «حسین شیخ‌الاسلام»، مشاور وزیر امور خارجه داشتیم.
هرچند جنگنده‌های رژیم صهیونیستی بارها در مقاطع مختلف، بخش‌هایی از خاک سوریه را هدف قرار داده بودند اما سرنگون کردن آنها توسط پدافند هوایی سوریه تقریبا در سه دهه گذشته بی‌سابقه است؛ فکر می‌کنید حادثه سقوط هواپیمای اف16 اسرائیل چه پیام‌ها و پیامدهایی را به همراه دارد؟
این هم یکی از اثرات انقلاب اسلامی است. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ارتش اسرائیل ارتشی شکست‌ناپذیر بود و در دنیا همین نگاه ترویج می‌شد. خوشبختانه الان این ارتش شکست خورده است. درست است که سال 1982 تا بیروت پیش آمد ولی با آن مقابله شد و عقب‌نشینی کرد. سال 2000 هم رژیم صهیونیستی مجبور شد کل لبنان را تخلیه کند.
البته ممکن است ارتش اسرائیل اظهار کند خود چنین عمل کرده است اما سال 2006 می‌خواست اراده خود را بر ملت لبنان تحمیل کند و 33 روز با نیروی زمینی و هوایی خود به جنوب لبنان حمله کرد ولی موفق نشد و شکست خورد و نیروی زمینی رژیم صهیونیستی با کمک نیروی هوایی نتوانست اهداف خود را در هجوم به لبنان محقق کند.
این شکست بارزی بود که خود رژیم صهیونیستی به آن اعتراف کرد، در حالی که بقیه موارد را ادعا داشت عقب‌نشینی کرده است. اسرائیلی‌ها خروج از غزه در سال 2005 را هم عقب‌نشینی خواندند. رژیم صهیونیستی دوباره سال 2008 خواست اراده خود را بر ملت فلسطین در غزه تحمیل کند و نتوانست. در سال‌های 2012 و 2014 هم همین اتفاق تکرار شد ولی باز هم نتوانست در غزه کاری از پیش برد.
نیروی هوایی رژیم صهیونیستی همواره حمله می‌کرد و هر جا را می‌خواست می‌زد و کسی در مقابل آن نبود. با کمال آزادی جنگنده‌های جنایتکار اسرائیلی مرزهای هوایی غزه، لبنان، سوریه و هر کشوری را می‌خواستند نقض می‌کردند و این موضوع بیشتر در لبنان و سوریه اتفاق می‌افتاد.
این اقدام بعد از طرح خبیثانه تغییر حکومت سوریه و نیز تقویت تروریسم داعشی رخ داد؛ طرحی که سرنوشتش این شد که قدرت تاثیرگذار جناح پشتیبانی اسرائیلی- آمریکایی در منطقه تقلیل یافت. حالا با چنین اتفاقی آنها ضربه‌ای راهبردی خوردند و شکست پشت شکست، روحیه و بنیه روانی رژیم صهیونیستی را خدشه‌دار کرده و نیز قدرت تاثیرگذاری رژیم صهیونیستی را در معادلات منطقه تحت تاثیر قرار داده است.
نکته مهمی که باید بخوبی درک کنیم این است که جناح مقاومت هر روز پیشروی می‌کند و جناح شیطان بزرگ، رژیم صهیونیستی و استکبار جهانی هر روز تقلیل می‌یابد و هر روز که می‌گذرد در نهایت به نفع ما تمام می‌شود. این امر در گفته‌های ترامپ واضح است. ترامپ رسماً اعلام کرده نفوذ ایران در منطقه زیاد شده است. رسماً اعلام می‌کند آمریکا تضعیف شده و می‌خواهد آمریکا را به جایگاه اول خود بازگرداند. اینها اعتراف است. رئیس‌جمهور آمریکا می‌داند اگر قصد کارهایی از قبیل انتقال سفارت خود به قدس را داشته باشد؛ اگر امسال انجام ندهد، سال دیگر امکان و توان انجام این کار خیلی کمتر است، لذا تعجیل در این اقدامات و اصرار بر کارهایی همچون انتقال سفارت از این منظر قابل تحلیل است. ترامپ می‌داند اینها را بخواهد سال دیگر انجام دهد، توان و قوایش برای رسیدن به هدف کمتر است.
نقش ایران در شکل‌گیری این اعتماد به نفس سوری‌ها چه بود؟
در حقیقت باید گفت نقش انقلاب ایران روحیه دادن است و اینکه «تو می‌توانی». بحث انقلاب اسلامی این است که می‌توان در مقابل آمریکا و اسرائیل ایستاد، کما اینکه حضرت امام (ره) مدام بر این موضوع تاکید داشتند و فی‌المثل تسخیر لانه جاسوسی یک نمونه عینی آن است. این درسی از هشت سال دفاع‌مقدس و البته 40 سال پایداری است. این درسی است که مقاومت در سال‌های 2006، 2008، 2012 و 2014 از ایران گرفت و به کار بست. این درسی است که محور مقاومت با به کار بستن آن، از تحمیل اراده نه‌تنها آقای اوباما، بلکه رئیس‌جمهور فرانسه و نخست‌وزیر انگلیس، شاه عربستان و نخست‌وزیر وقت ترکیه در تغییر نظام سوریه جلوگیری کرد. ملت سوریه ایستادند و گفتند شما اجازه ندارید این کار را انجام دهید.
این درسی است که وقتی می‌خواستند سوریه را تجزیه کنند، در درگیری حلب گرفته شد. استحضار دارید که می‌خواستند سوریه را 2 قسمت کنند؛ این درسی است که در حلب به آنها دادیم. این درسی است که در نابودی داعش گرفته شد. داعش فتنه بزرگی بود. یک کار عظیم اطلاعاتی، تشکیلاتی و فرهنگی انجام شد. این درسی است که ما دادیم.
درس ما روحیه دادن است. برخی گمان دارند درس ما موشک است اما اینچنین نیست. موشک را خیلی از کشورها دارند ولی آیا می‌توانند از آن استفاده کنند و یا به آن تکیه کنند؟ تکیه ما به خداست نه به موشک! این را باید درک کرد.
موشک‌های ما یک توان دفاعی است؛ توان تهاجمی نیست. این بسیار مهم است و باید به آن توجه کرد. برخی این تحلیل را دارند که ما این موشک‌ها را ساختیم که اسرائیل را از بین ببریم؛ ابداً اینچنین نیست. ما اینها را ساختیم تا اسرائیل و آمریکایی که توان هسته‌ای دارند به ما حمله نکنند. اسرائیل را موشک از بین نمی‌برد. روشن شدن اینکه اسرائیل نماد تروریسم دولتی، دروغگو، ظالم و کودک‌کش است اسرائیل را از بین می‌برد. این الان برای اروپایی‌ها هم روشن شده است.
کاری که موشک با جنگنده اسرائیلی کرد، کاری دفاعی بود و تهاجم را جنگنده اسرائیلی انجام داده است. موشک تهاجمی نیست، بلکه موشک ضدهوایی است. اسرائیل در روزهای گذشته اینطور نشان می‌دهد که خود مورد تهاجم قرار گرفته است. تبلیغ آمریکایی‌ها این است که اسرائیل حق دارد از خود دفاع کند ولی واقعیت آن است که اسرائیل حمله کرده است و باید با آن برخورد شود. کار مقاومت، کار ما، کار سوریه؛ دفاعی است.
اسرائیل به دروغ خود را مظلوم معرفی می‌کرد و دنیای استکبار هم اسرائیل را چنین معرفی می‌کرد. بعد از 2006 و جنگ لبنان کاملا روشن شد اسرائیل متجاوز است و فلسطینی‌ها مظلوم هستند. شهرک‌سازی، نوک پیکان اشغالگری است. خیلی از کسانی که به اسرائیل مهاجرت می‌کنند صهیونیست نیستند و برخی ماجراجو هستند. شهرک‌ها به عنوان کانون پیشرفت، رفاه و آسایش نشان داده می‌شوند تا همه به آنجا کوچ داده شوند. همه شهرک‌نشین‌ها مسلح هستند. نیت این است که همه جنایتکاران دنیا را اینجا جمع کنند. با این نگاه که در اینجا پول پارو می‌کنند. این امر موتور اصلی رژیم صهیونیستی برای اشغال فلسطین است.
هرچند به کلی این رژیم غیرقانونی است اما از جنگ 2008 به این سو که مشخص شد اسرائیل جنایتکار و تروریست است، برخی زمین‌ها به طور اختصاصی برای فلسطینی‌ها به رسمیت شناخته شد و شهرک‌سازی در آنها غیرقانونی اعلام شد. با این وجود امروز برخی شهرک‌ها در مناطق غیرقانونی ساخته می‌شود. در چنین شرایطی مشاهده می‌شود که مردم اروپا اصرار دارند روی کالاهایی که از اسرائیل وارد شده، نوشته شود در کدام شهرک ساخته شده است؛ با این هدف که کالاهایی را که متعلق به شهرک‌هایی است که از نظر آنها غیرقانونی است، خریداری نکنند. همه اینها در حالی است که تعرفه‌های گمرکی برای رژیم صهیونیستی اساسا موضوعیت ندارد. یعنی هر چه را در اسرائیل تولید می‌شود می‌توانید خیلی ارزان در اروپا بفروشید.
اینکه وزیر خارجه آلمان در سرزمین‌های اشغالی سخنرانی می‌کند و می‌گوید ما نسل جدید خود را نمی‌توانیم قانع کنیم از اسرائیل پشتیبانی کند، پدیده جدیدی است. اینکه الان نتانیاهو اعلام می‌کند برای تصمیمش جهت ارائه قانون به مجلس برای الحاق شهرک‌های بعد از کرانه باختری به اسرائیل با کاخ سفید مشورت کرده و نظر دولت آمریکا منفی بوده، اتفاقی بدیع است؛ کاخ سفیدی که علنی از انتقال پایتخت اسرائیل حمایت می‌کند. این نشان‌دهنده نوعی بیداری است. خیلی مهم است که فشارهای تبلیغاتی در کدام نقطه اعمال شود. به نظر من این کاری اساسی است که در حال انجام است.
با اینکه اسرائیل می‌توانست به اقدام ارتش سوریه پاسخ نظامی دهد، چرا سکوت کرد؟
معادله عوض شده است؛ اسرائیل قبل از این هر جا را می‌خواست می‌زد اما الان اگر بخواهد جایی را بزند باید به فکر هزینه آن هم باشد. هزینه آن احتمال هدف قرار گرفتن و سقوط جنگنده‌های این رژیم است. این معادله اکنون در زمین و هوا عوض شده است.
برای آینده تحولات منطقه تاکنون 2 نوع نگاه مطرح شده است؛ یکی که در ساعات ابتدایی بعد از این اتفاق بویژه در محافل رسانه‌ای و سیاسی نزدیک به صهیونیست‌ها رایج بود و این نگاه را ترویج می‌کرد که احتمالا جنگی فراگیر در منطقه رخ خواهد داد و نگاه دوم این بود که اسرائیل به این واقعیت نائل آمد که دوران بزن در رو تمام شده و هر اقدامی با عکس‌العمل مقاومت مواجه خواهد شد؛ ارزیابی شما در این باره چیست؟
جنگی اتفاق نخواهد افتاد. در منطقه جنگ نخواهد شد، چرا که به اندازه کافی موشک مستقر هست که هر جنایتی را پاسخ دهد. موشک‌ها دفاعی است و اگر حمله‌ای شود پاسخ مقتضی داده خواهد شد و به اندازه کافی این موشک‌ها در دسترس قرار دارد. فراموش نکنید گنبد آهنین رژیم صهیونیستی هم نتوانست پاسخ این موشک‌ها را بدهد، لذا اگر اسرائیل بخواهد عملیاتی انجام دهد باید به فکر هزینه‌های آن هم باشد.
منبع: وطن امروز
